Dictiornary-Farsi | پوشش نخی دورقسمتهایی از کمان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (3 milliseconds)

English	Persian
serving	پوشش نخی دورقسمتهایی از کمان
servings	پوشش نخی دورقسمتهایی از کمان


Other Matches

bowsock	پوشش تیره روی کمان ضدبازتاب نور
target bow	کمان مخصوص تیراندازی باتیر و کمان
nickel clad sheet	ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
bezel	پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
screens	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screened	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screen	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screening, screenings	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
bowed	کمان کمان هدفگیری
bow	کمان کمان هدفگیری
bows	کمان کمان هدفگیری
bowing	کمان کمان هدفگیری
comparative cover	پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
rainbow border	حاشیه رنگین کمان [در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
cuticle	پوشش مو پوشش شاخی
guidance	هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
roof covering material	مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
antisubmarine screen	پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
fiddlestick	کمان
fiddle bow	کمان
arch	: کمان
bowstring	زه کمان
sagittarius	کمان
spot	کمان
spots	کمان
arch	کمان
arch-	: کمان
arches	: کمان
arches	کمان
arc	کمان
arcs	کمان
sagittarii	کمان
bows	کمان
bowed	کمان
arch-	کمان
bow	کمان
bowing	کمان
longbows	کمان بزرگ
crossbows	کمان صلیبی
arch-	چفت کمان
crossbows	کمان پولادی
arches	چفت کمان
longbow	کمان بزرگ
crossbows	کمان زنبورکی
arch	چفت کمان
bend	کمان خمش
rainbows	رنگین کمان
rainbow	رنگین کمان
iris	رنگین کمان
opalesce	مانندرنگین کمان
irises	رنگین کمان
nock	جای زه کمان
crossbow	کمان زنبورکی
crossbow	کمان پولادی
crossbow	کمان صلیبی
long bow	کمان دستی
power hacksaw	کمان اره
archers	تیرانداز با کمان
archer	تیرانداز با کمان
included angle of arch	دهانه کمان
central angle of arch	دهانه کمان
cant	کج گرفتن کمان
bowyer	کمان فروش
bowyer	کمان ساز
bow and arrow	تیر و کمان
bowman	تیرانداز با کمان
bow weight	وزن کمان
circular measure	اندازه کمان
cock feather	پر وصل به کمان
cross bow	کمان زنبورکی
arblast	کمان زنبورکی
atabalist	کمان زنبورکی
arch of corti	کمان کورتی
arch thrust	رانش کمان
handbow	کمان تیراندازی
bare bow	کمان لخت
cross bow	گوله کمان
cross bow	کمان پولادی
bowman	تیرانداز کمان کش
straight bow	کمان راست
string picture	روزنه کمان
bowed	تعظیم کمان
sunbow	رنگین کمان
swede saw	کمان اره
swede saw	اره کمان
bowed	کمان شکاری
bowing	تعظیم کمان
to bend or draw the bow	کمان کشیدن
bowing	کمان شکاری
bows	تعظیم کمان
bows	کمان شکاری
bow	تعظیم کمان
bow	کمان شکاری
face	شکم کمان
stacked bow	کمان باریک
faces	شکم کمان
saw frame	کمان اره
to feel any one's pulse	کمان کردن
reflex arc	کمان بازتاب
catapult [British E]	تیر و کمان قلابسنگی
slingshot [American E]	تیر و کمان قلابسنگی
catapult [British E]	تیر و کمان سنگی
vans	کمان سینه ناو
slingshot [American E]	تیر و کمان سنگی
anchors	کشیدن زه کمان تاصورت
anchoring	کشیدن زه کمان تاصورت
anchor	کشیدن زه کمان تاصورت
bowstring	ریسمان دار زه کمان
limbs	هرکدام از طرفین کمان
limb	هرکدام از طرفین کمان
archery	تیراندازی با تیر و کمان
van	کمان سینه ناو
rectification of a curve	طول کمان [ریاضی]
arc length	طول کمان [ریاضی]
bow arm	بازویی که کمان را می گیرد
bow fishing	ماهیگیری با تیر و کمان
bow hunter	شکارچی با تیر و کمان
bow hunting	شکار با تیر و کمان
frame	قاب چارچوب کمان
sounding board	کمان ویولن وتار
to bend or draw the bow	کمان را چله کردن
soundboard	کمان ویولن وتار
great circle route	کمان دایره عظیمه
understrung	فاصله زه تا دستگیره کمان
frame of hachsaw	کمان اره چکی
fogbow	رنگین کمان حاصل از مه
string fingers	سه انگشتی که زه کمان را می کشند
iridescence	نمایش رنگین کمان
iridescency	نمایش رنگین کمان
sounding boards	کمان ویولن وتار
nock	شکاف انتهای کمان
crossbow man	کمانگیر با کمان صلیبی
belly	قسمت داخلی کمان نزدیک زه
draw	تیر در چله کمان گذاشتن
whips	پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whipped	پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whip	پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
bellies	قسمت داخلی کمان نزدیک زه
string	مربی خم کردن کمان و بستن زه
longbows	اغراق گویی کمان دستی
toxophilite	تیرانداز ماهر با تیر و کمان
longbow	اغراق گویی کمان دستی
self	کمان یا تیر از یک تکه چوب
backs	تنظیم بادبان پشت کمان
fistmele	فاصله بین دسته کمان و زه
full draw	کشیدن زه کمان بطور کامل
back	تنظیم بادبان پشت کمان
circular grooving saw	کمان اره ویژه شیار
draws	تیر در چله کمان گذاشتن
bowsight	وسیله کمکی هدفگیری وصل به کمان
longbows	کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
longbow	کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
double-bellid	[صراحی شکل شبیه دو کمان دراز]
arrow rest	تکیه گاه تیر روی کمان
hunting bow	کمان بلند و سنگین برای شکار
subtense	خطی که روبروی کمان یاگوشهای واقع شود
target archery	مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
rainbows	قوس و قزح بصورت رنگین کمان در امدن
timber hitch	گره وصل کردن زه به شاخه پایین کمان
rainbow	قوس و قزح بصورت رنگین کمان در امدن
lipping	قطعه چوبی که در ترک یاشکاف کمان گذاشته شده
lipping	قطعه چوبی که در لای شکاف کمان تعبیه شده
backed bow	کمان نوار پیچی شده برای ازدیاد مقاومت
loose	توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
loosest	توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
looser	توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
kissing button	برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
windage	تنظیم کمان هنگام وجود بادعرضی برای دقت در هدفگیری
backing	کمان نوارپیچی شده برای ازدیادمقاومت نخ دخیره دور قرقره ماهیگیری
clout shooting	تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
sight window	بریدگی بالای کمان برای جاگرفتن تیر و دادن دید بهتر
keeper	ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
keepers	ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
target captain	عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
sconce	پوشش
camouflages	پوشش
encrustment	پوشش
encrustations	پوشش
cladding	پوشش
shroud	پوشش
coverture	پوشش
perianth	پوشش گل
crustification	پوشش
revetment	پوشش
shrouded	پوشش
head gear	پوشش سر
integument	پوشش
hypethral	بی پوشش
cowling	پوشش
jacket	پوشش
tunc	پوشش
involucre	پوشش
camouflaging	پوشش
encrustation	پوشش
camouflaged	پوشش
camouflage	پوشش
envelopment	پوشش
involucrum	پوشش
cover	پوشش
roofing	پوشش