Dictiornary-Farsi | پول جمع کن مربوط به اندوختن مال | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
chrematistic	پول جمع کن مربوط به اندوختن مال


Other Matches

to lay up	اندوختن
storing	اندوختن
acquire	اندوختن
put by	اندوختن
accumulate	اندوختن
accumulates	اندوختن
accumulating	اندوختن
save	اندوختن
saved	اندوختن
saves	اندوختن
hive	اندوختن
lay in	اندوختن
pile	اندوختن
piled	اندوختن
store	اندوختن
roll up	اندوختن
salt down	اندوختن
to put a way	اندوختن
salt away	اندوختن
to scratch up	بسختی اندوختن
reserve	اندوختن اندوخته
lay down	خریدن و اندوختن
reserves	اندوختن اندوخته
acquisitiveness	حس اندوختن مال
reserving	اندوختن اندوخته
to coffer	در صندوق اندوختن
to bunker	در انبار اندوختن
to a knowledge	دانش اندوختن
storing	اندوختن انبار کردن
acquiring	حاصل کردن اندوختن
store	اندوختن انبار کردن
to make a pile	پول بسیار اندوختن
acquires	حاصل کردن اندوختن
program loans	قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
treasuring	گنجینه اندوختن گرامی داشتن
treasures	گنجینه اندوختن گرامی داشتن
treasured	گنجینه اندوختن گرامی داشتن
treasure	گنجینه اندوختن گرامی داشتن
inferences	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual	مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance	دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic	مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
to save for something	پس انداز کردن [اندوختن ] برای چیزی
genital	مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory	مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory	مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative	که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical	مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic	مربوط به صدا مربوط به سامعه
refinanced	تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinances	تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinancing	تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinance	تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
range component	عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle	زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial	مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation	اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulas	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
lineal	مربوط به خط
related	مربوط
condequent	مربوط
pertinenet	مربوط
curatorial	مربوط به
correspondents	مربوط به
relevant	مربوط
cretaceous	مربوط به گچ
coordinate	مربوط
pertinent	مربوط
pertaining	مربوط به
caprine	مربوط به بز
eight bit system	مربوط به یک
correspondent	مربوط به
pertinent	مربوط به
as for	مربوط به
germane	مربوط
apposite	مربوط
hydraulic	مربوط به اب
affined	مربوط
irrelevant	نا مربوط
vespertinal	مربوط به شب
for	مربوط به
proper	مربوط
coherent	مربوط
polar	مربوط به قط بها
Hellenic	مربوط به یونان
affiliates	مربوط ساختن
budgetary	مربوط به بودجه
electrically	مربوط به الکتریسیته
affiliating	مربوط ساختن
polar	مربوط به قطب
retired	مربوط به بازنشستگی
womanish	مربوط به زن یا زنان
collegial	مربوط به دانشکده
hydrographic	مربوط به اب نگاری
horsy	مربوط به اسب
hominoid	مربوط به بشر
contiguous	مربوط بهم
existential	مربوط به هستی
commisural	مربوط به درزوپیوندگاه
computational	مربوط به یک محاسبه
hawaiian	مربوط به هاوایی
mammary	مربوط به پستان
corresponsive	مربوط بیکدیگر
haemic	مربوط بخون
mammary	مربوط به پستانداران
fistulous	مربوط به ناسور
expiratory	مربوط به زفیر
prospective	مربوط به اینده
parental	مربوط به والدین
filiate	مربوط ساختن
faunae	مربوط به جانوران
vehicular	مربوط به خودرو
climatic	مربوط به اب وهوا
operatic	مربوط به اپرا
communist	مربوط به کمونیسم
domiciliary	مربوط به خانه
divisional	مربوط به تقسیم
goidelic	مربوط بسلت
affiliated	مربوط ساختن
glyptic	مربوط به حکاکی
glossal	مربوط به زبان
affiliate	مربوط ساختن
genethliac	مربوط به طالع
garlicky	مربوط به سیر
gallinaceous	مربوط بماکیان
dictoral	مربوط به دکتری
four dimensional	مربوط به بعدچهارم
communists	مربوط به کمونیسم
marital	مربوط به زناشویی
amazonian	مربوط به امازونها
municipal	مربوط به شهرداری
aluminous	مربوط به الومینیوم
attached	مربوط متعلق
valedictory	مربوط به خداحافظی
aguish	مربوط به تب و لرز
agrologic	مربوط بخاکشناسی
ameba	مربوط به امیب
familial	مربوط به خانواده
ameban	مربوط به امیب
surgical	مربوط به جراحی
anglian	مربوط به نژاد
psychiatric	مربوط به روانپزشکی
anent	در مشارکت با مربوط به
analitical	مربوط به تجزیه
ammino	مربوط به امونیاک
ameboid	مربوط به امیب
amebic	مربوط به امیب
military	مربوط به نظام
commercial	مربوط به تجارت
adulterous	مربوط به زنا
fossils	مربوط بادوارگذشته
fossil	مربوط بادوارگذشته
racing	مربوط بمسابقه
outbound	مربوط به خارج
fractional	مربوط به بخشها
fractional	مربوط به بخشهایی
dependent	مربوط محتاج
concerns	مربوط بودن به
nasal	مربوط به بینی
nautical	مربوط به کشتیرانی
ovarian	مربوط به تخمدان
textual	مربوط به متن یا نص
achaian	مربوط به اخائیه
achaean	مربوط به اخائیه
acetarious	مربوط به سالاد
American	مربوط بامریکا
Americans	مربوط بامریکا
circumstantial	مربوط به موقعیت
baronial	مربوط به بارون
concern	مربوط بودن به
matrimonial	مربوط به ازدواج
aeronautical	مربوط به فضانوردی
calligraphic	مربوط به خطاطی
geriatric	مربوط به پیری
centenarian	مربوط به قرن
centenarians	مربوط به قرن
c	مربوط به کامپیوتر
brumal	مربوط به زمستان
britannic	مربوط به بریتانیا
feminine	مربوط به جنس زن
technologically	مربوط به فناوری
caloric	مربوط به کالری
technological	مربوط به فناوری
anal	مربوط به مقعد
churchly	مربوط به کلیسا
chromic	مربوط به کرومیوم
chromatic	مربوط به رنگها
acrobatic	مربوط به بندبازی
cerebellar	مربوط به مخچه
speculative	مربوط به اندیشه
capitular	مربوط بفصل
my	مربوط بمن
nuclear	مربوط به اتمی
thematic	مربوط بموضوع