English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
Co پیشوندی بمعنای 09 درجه منهای مقدار مذکور
co- پیشوندی بمعنای 09 درجه منهای مقدار مذکور
Other Matches
maximum scale value مقدار درجه بندی حداکثر
maximum permissible temperature rise حداکثر مقدار افزایش درجه حرارت مجاز
rotation by ... گردش [چرخش] به مقدار ... [ درجه دما یا زاویه]
order of service سوت داور بمعنای دستورسرویس دادن
yellow flag پرچم زرد بمعنای خطر درجلو
minus منهای
biquinary code " منهای عدد + "
weanting بدون بی منهای
net tax revenue مالیات منهای پرداختهای انتقالی
net net worth ارزش کل داراییهای یک موسسه منهای قروض و تعهداتش
foregoning مذکور
forenamed مذکور
foresaid مذکور
mentioned مذکور
said مذکور
above named مذکور درفوق
above mentioned مذکور در فوق
above noted مذکور در فوق
after mentioned مذکور در ذیل
above said مذکور در فوق
remainder عدد معادل مقسوم منهای حاصل ضرب خارج قسمت ومقسوم علیه
samson اسم خاص مذکور
above سابق الذکر مذکور در فوق
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tables استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
beam attack تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
elevation indicator صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch درجه روی بازوی درجه داران
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
prefix پیشوندی
prefixes پیشوندی
mal پیشوندی که معنی بد
micro پیشوندی بمعنی
micros پیشوندی بمعنی
actino پیشوندی بمعنی
giga پیشوندی معادل 01بتوان 9
nano پیشوندی به معنای یک بیلیونیم
acoustico پیشوندی است به معنی
semis پیشوندی بمعنی : نیم
nano پیشوندی به معنای 01 به توان 9-
mal پیشوندی بمعنی بد و مضر
hecto پیشوندی معادل 01 به توان 2
hepta پیشوندی بمعنی هفت
semi پیشوندی بمعنی : نیم
hecto پیشوندی به معنای یکصد
atto پیشوندی به معنای 01 به توان 81-
prefix notation نشان گذاری پیشوندی
t پیشوندی برای یک تریلیون
mac پیشوندی بمعنی " فرزند"
hept پیشوندی بمعنی هفت
tera پیشوندی برای 01 به توان 21
tera پیشوندی به معنای یک تریلیونیم
macs پیشوندی بمعنی " فرزند"
As mentioned below. مذکور درزیر [آنچه درزیر آمده است]
sighting bar ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third-class درجه سوم بلیط درجه 3
third class درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation درجه ارتفاع درجه بلندی
picto پیشوندی بمعنی عکس وتصویر
igni پیشوندی است بمعنی اتش
aden کلمهء پیشوندی است که به معنی
adren کلمهء پیشوندی است به معنی
ace پیشوندی ازکلمه acetic بمعنی
ad پیشوندی است لاتین به معنی
adreno کلمهء پیشوندی است به معنی
aces پیشوندی ازکلمه acetic بمعنی
ads پیشوندی است لاتین به معنی
adeni کلمهء پیشوندی است که به معنی
adeno کلمهء پیشوندی است که به معنی
counter- پیشوندی به معنای مخالف یاضد
pico پیشوندی به معنای 01 به توان منفی 21
leninism اصول عقاید لنین مارکسیسم با تفسیر واستنباطی که لنین از ان به منظور انطباق با ایدئولوژی مذکور با وضع روسیه کرده است
sighting leaf ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
turbos پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
cardia کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
cardio کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
pans قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
pan- قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
arch : پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
polys پیشوندی بمعنی چند و بسیار وبس
pan قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
arch- : پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
poly پیشوندی بمعنی چند و بسیار وبس
arches : پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
cardi کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
over- پیشوندی بمعنی زیادو زیاده و بیش
turbo پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
icosi پیشوندی بمعنی بیست وبیست تایی
demi پیشوندی است بمعنی " نیم " و"نصف "
infra پیشوندی بمعنی زیر و پایین وپست
over پیشوندی بمعنی زیادو زیاده و بیش
supra پیشوندی بمعنی بالا و روی ومافوق
acaro کلمهء پیشوندی است مشتق ازacarus به معنی
non پیشوندی است بمعنی >منفی <یا >خیر< و غیر
amphi [پیشوندی به معنی هر دو طرف یا جلو عقب مثل هم]
ante : پیشوندی است بمعنی- پیش- و- قبل از- و-درجلو-
acantho کلمهء پیشوندی بمعنی خار وخادار میباشد
dosage مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
femto پیشوندی که بیان کننده یک کوادریلیوم یا یک میلیونیم یک بیلیون میباشد
aceto پیشوندی است مشتق ازکلمهء لاتین acetum که به معنی
somnambul کلمه پیشوندی است بمعنی راه رفتن در خواب
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
mis- پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
mis پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
hemi پیشوندی است بمعنی نیم ونصف مانند hemisphereیعنی نیمکره
achromat کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
achromato کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
talweg خط فرضی موجوددر رود یا نهر که اگر این رود یا نهر بین دو کشورمشترک باشد خط مذکور مرزان دو محسوب خواهد شد
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
AC پیشوندی است برابرad- لاتین که قبل ازc و q به اینصورت در می اید مثل
brevet درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
notification عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
super : پیشوندی است بمعنی مربوط ببالا- واقع درنوک چیزی- بالایی- فوق- برتر- مافوق-ارجح-بیشتر و ابر
hyper پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
hyper- پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
atto معنای پیشوندی با معنای یک تریلیونم یا بیلیونیوم یک بیلیون
master at arms درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
checksum آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
size مقدار
values مقدار
valuing مقدار
amounted مقدار
amounting مقدار
amounts مقدار
amount مقدار
sizes مقدار
supped مقدار
sup مقدار
penny worth مقدار کم
quantum مقدار
percentage مقدار
percentages مقدار
deals مقدار
deal مقدار
supping مقدار
sups مقدار
modicum مقدار کم
extent حد مقدار
batches مقدار
batch مقدار
what چه مقدار
mouthfuls مقدار
mouthful مقدار
outturn مقدار
royalty tonnage مقدار
volume discount مقدار
sprinkling مقدار کم
dealt مقدار
sum مقدار
total مقدار
single valued تک مقدار
measurment مقدار
t value مقدار تی
truth table دو مقدار
iso quant مقدار
volume مقدار
volumes مقدار
scantling مقدار
magnitude مقدار
summa مقدار
spatter مقدار کم
quantities مقدار
soupcon مقدار کم
spattering مقدار کم
smidgen مقدار کم
value مقدار
spattered مقدار کم
spatters مقدار کم
quantity مقدار
smidgin مقدار کم
dosed مقدار مجاز
tremendous مقدار زیاد
dosed مقدار دارو
doses مقدار مجاز
doses مقدار دارو
dosing مقدار مجاز
dose مقدار دارو
slather مقدار زیاد
mileage مقدار کیلومتر
sign magnitude علامت و مقدار
sign and magnitude علامت و مقدار
shear value مقدار برش
threshold value مقدار استانه
parameter مقدار ثابت
parameters مقدار ثابت
contenting مقدار مندرجات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com