English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
input coupling پیوست ورودی
Search result with all words
input coupling loop حلقه پیوست ورودی
Other Matches
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
JK flip flop نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gates دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
hash تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
hash الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
drop down list box لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
input preamplifier پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
list لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
d/a converter مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
dac مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
inputted 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
approach channel کانال ورودی- نهر ورودی
adder مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
enclosure پیوست
enclosures پیوست
coupling پیوست
annexing پیوست
therewith به پیوست
tie bar پیوست
annexation پیوست
constipation پیوست
appendixes پیوست
appendix پیوست
bond پیوست
annex پیوست
annexes پیوست
appendage پیوست
appendages پیوست
clutch پیوست
clutching پیوست
clutched پیوست
clutches پیوست
analog مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
chain فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chains فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
reunion باز پیوست
electron coupling پیوست الکترونی
electric coupling پیوست الکتریکی
dog clutch پیوست دندانهای
artillery annex پیوست توپخانه
mains coupling پیوست شبکه
enclosed <adj.> <past-p.> پیوست شده
uniting بهم پیوست
unites بهم پیوست
transformer coupling پیوست ترانسفورماتور
impedance coupling پیوست امپدانس
inductance coupling پیوست القائی
inductive coupling پیوست القائی
inductive exposure پیوست القائی
inductive flux linkage پیوست القائی
reunions باز پیوست
intelligence annex پیوست اطلاعات
intelligence annex پیوست اطلاعاتی
intermediate coupling پیوست واسطه
sleeve coupling پیوست تزویجی
flange coupling پیوست صفحهای
jaw clutch coupling پیوست دندانه
unite بهم پیوست
attributed <adj.> <past-p.> پیوست شده
attached <adj.> <past-p.> پیوست شده
coupling resistance مقاومت پیوست
affixed <adj.> <past-p.> پیوست شده
clutch coupling پیوست کلاج
affected [added] <adj.> <past-p.> پیوست شده
coupling of circuits پیوست مدارها
coupling element عنصر پیوست
annexed <adj.> <past-p.> پیوست شده
coupling factor ضریب پیوست
full مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
anti- ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
main coupling transformer ترانسفورماتور پیوست شبکه
append اویختن پیوست کردن
appends اویختن پیوست کردن
appended اویختن پیوست کردن
impedance feedback پیوست برگشت امپدانس
hose coupling پیوست لوله پلاستیکی
appending اویختن پیوست کردن
coupling coil سیم پیچ پیوست
coupling impedance مقاومت فاهری پیوست
railroad coupling پیوست یا تزویج راه اهن
coupling instability نااستواری پیوست تزلزل تزویج
inductive feedback پیوست برگشت وارونه القائی
analogues مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogue مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
encloses به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
enclosing به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
enclose به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
dense index اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
inputted توان ورودی ورودی
input توان ورودی ورودی
fullest مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
alternatives تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternative تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
EXOR تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
input output processor پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
exclusive تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
half جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
NAND function تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
dispersion تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
equality تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
attaching پیوست کردن ضمیمه کردن
attaches پیوست کردن ضمیمه کردن
attach پیوست کردن ضمیمه کردن
critical coupling کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
coupling transformer ترانسفورماتور تزویج ترانسفورماتور پیوست
entrancing ورودی
entrance در ورودی
entry door در ورودی
input queue صف ورودی
front door [of house] در ورودی
entrance ورودی
entranced ورودی
entrances ورودی
inflow ورودی
gateway ورودی
intakes ورودی
entry door ورودی
inlets ورودی
inlet ورودی
entrance door ورودی
entrance door در ورودی
input ورودی
primary ورودی
front door [of house] ورودی
intake ورودی
access ورودی
propylaeum سر در ورودی
inputted ورودی
international labour organization سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
input دادن ورودی
i/o ورودی-خروجی
data input اطلاعات ورودی
hallways تالار ورودی
surface inflow اب سطحی ورودی
port بندر ورودی
intake port سوپاپ ورودی
manual input ورودی دستی
primary wire سیم ورودی
intake port دریچه ورودی
noninverting input ورودی غیروارونگر
bill of entry افهارنامه ورودی
three input adder افزایشگر با سه ورودی
lane راه ورودی
lanes راه ورودی
doorways درگاه ورودی
doorway درگاه ورودی
actual water income اب ورودی موثر
approach wall دیواره ورودی
inputted دادن ورودی
approach ramp سربالائی ورودی
signal voltage ولتاژ ورودی
approach ramp شیب ورودی
pin ورودی با سه سوزن
pinned ورودی با سه سوزن
pinning ورودی با سه سوزن
input توان ورودی
primary current جریان ورودی
entry line سطر ورودی
fan in گنجایش ورودی
primary circuit مدار ورودی
filament input ورودی فیلامان
control of access ایین ورودی ها
inputted وسیله ورودی
inputted توان ورودی
input وسیله ورودی
supply voltage ولتاژ ورودی
approach transition تبدیل ورودی
intake pressure فشار ورودی
intake valve سوپاپ ورودی
enter key کلید ورودی
hallway تالار ورودی
entering side جهت ورودی
admission port سوپاپ ورودی
foam inlet tube لوله ورودی کف
fan in پهنای ورودی
relative وسیله ورودی
input programme برنامه ورودی
columniation رواق ورودی
doorway درگاه ورودی
gable-entry راهروی ورودی
input resistance مقاومت ورودی
input card کارت ورودی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com