Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
suet
چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
Other Matches
sheepwalk
مرتع گوسفند چراگاه گوسفند
cragginess
ناهمواری کوه وکمر
craggedness
ناهمواری کوه وکمر
lipoma
تومر خوش خیم چربی غده چربی
fat soluble
قابل حل در چربی محلول در حلالهای چربی
nephrogenic
ایجادشده در کلیه منشعب از کلیه
hotter
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hottest
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hot
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
degreasing
پاک کردن مواد روغنی به وسیله ضد چربی کم کردن چربی
fattest
چربی چربی دار
fatter
چربی چربی دار
fats
چربی چربی دار
fat
چربی چربی دار
ram
گوسفند نر
mutton
گوسفند
rams
گوسفند نر
sheep
گوسفند
rammed
گوسفند نر
heder
گوسفند نر
fat tailed sheep
گوسفند ایرانی
sheepskin
پوست گوسفند
pestles
ران گوسفند
rump
دنبه گوسفند
rumps
دنبه گوسفند
folds
اغل گوسفند
reeve
اغل گوسفند
persian lamb
گوسفند قره کل
ovine
شبیه گوسفند
pestle
ران گوسفند
merino
گوسفند مرینوس
ked
شپش گوسفند
kade
شپش گوسفند
sheep
چرم گوسفند
duff
سرقت گوسفند
sheepcote
اغل گوسفند
mutton
گوشت گوسفند
the fat tail of a sheep
دنبه گوسفند
sheep fold
اغل گوسفند
sheepfold
اغل گوسفند
sheep's feet
پاچه گوسفند
sheppy
اغل گوسفند
sheep walk
چراگاه گوسفند
sheep cote
اغل گوسفند
fold
اغل گوسفند
sheep skin
پوست گوسفند
folded
اغل گوسفند
foot rot
ناخوشی پا در گاو و گوسفند
krimmer
پوست گوسفند خاکستری
cabretta
چرم نرم گوسفند
longhorn
گوسفند شاخ دراز
ewe wool
پشم گوسفند ماده
coop
اغل گوسفند زندان
TO set the fox to keep the geese .
<proverb>
گوسفند را به گرگ سپردن .
drover
دلال گاوو گوسفند
wether
گوسفند اخته خواجه
dorset horn
گوسفند شاخ بلندانگلیسی
riblet
انتهای دنده گوسفند
folded
دسته یا گله گوسفند
fold
دسته یا گله گوسفند
folds
دسته یا گله گوسفند
thurl
مفصل خاصره گوسفند
shropshire
نژادی از گوسفند بی شاخ انگلیسی
wiltshire
نژاد گوسفند سفیدرنگ انگلیسی
bighorn
نوعی گوسفند کوهی امریکایی
gid
سرگیجه گوسفند و امثال ان گیج
all-
کلیه
reins
کلیه ها
kidneys
کلیه
kidney
کلیه
all
کلیه
chamois
چرم بسیارنازک از پوست گوسفند و بز و گوزن
dorper
گوسفند افریقایی سفید صورت سیاه
selected breed
[گوسفند یا چهارپای اصلاح نژاد شده]
gigot
ران گوسفند و غیره که پخته باشد
breakaway
هجوم وحشیانه گله گوسفند و گاو رم
reniform
کلیه مانند
nephralgia
قولنج کلیه
all arms
کلیه نیروها
all hands
کلیه پرسنل
all men
کلیه مردم
nephroptosis
کلیه متحرک
entireforce
کلیه قوا
reniform
شبیه کلیه
renal gravel
حصات کلیه
paranephric
مجاور کلیه
floating kidney
کلیه متحرک
renal
وابسته به کلیه ها
entireforce
کلیه نیرو
renal gravel
ریک کلیه
renal calculus
ریگ کلیه
leg of mutton
دارای پاهای مثلثی شکل شبیه گوسفند
Baa!
بع!
[صدای گوسفند دادن برای جلب توجه]
fleshing
تنگ اشغال گوسفند در موقع پوست کنی
fleecing
پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
fleece
پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
fleeces
پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
suint
عرق خشک شده روی پشم گوسفند
against all risks
در براب کلیه خطرات
azoth
علاج کلیه دردها
reins
محل کلیه در بدن
tenantary
کلیه مستاجرین یک ملک
paranephros
غده روی کلیه
ornis
کلیه مرغان یک سرزمین
thinnest
کم چربی
thins
کم چربی
creaminess
چربی
fat
چربی
oiling
چربی
oil
چربی
fatless
بی چربی
fats
چربی
fatter
چربی
myelin
چربی پی
meagre
بی چربی
greasing
چربی
lipide
چربی
lipid
چربی
oiliness
چربی
lubricous
چربی
greased
چربی
grease
چربی
fatness
چربی
greasiness
چربی
greasily
با چربی
fattest
چربی
meager
بی چربی
thinners
کم چربی
thin
کم چربی
greasy
چربی
adiposeness or diposity
چربی
thinned
کم چربی
oils
چربی
nephrolith
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
syngraph
سندی که به مهر و امضا کلیه
all available
کلیه توپخانه حاضر به تیر
kidney stone
[Calculus renalis]
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
renal calculus
[Calculus renalis]
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
the t. population
کلیه جمعیت همه مردم
The ship and all its crew were lost .
کشتی با کلیه سر نشینانش گه ( مفقود ) شد
chronic renal failure
[CRF]
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
demesne
کلیه زمین مایملک یک شخص
disclaim all liability
کلیه بدهیها را انکار کردن
Chronic kidney disease
[CKD]
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
chronic renal disease
[CRD]
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
chronic kidney failure
[CKF]
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
the total population
تمامی نفوس کلیه جمعیت
greased
روغن چربی
adipocere
چربی لاش
lipuria
چربی در پیشاب
lipophilic
چربی گرای
grease
روغن چربی
lipotropic
چربی سوز
adipic
وابسته به چربی
lipomatous
چربی مانند
blackheads
چربی دانه
blackhead
چربی دانه
vegtable fat
چربی گیاهی
greasing
روغن چربی
lipoid
شبه چربی
fatty
چربی مانند
lard
چربی خوک
sebaceous
چربی دار
fat is insoluble in water
چربی در اب حل نمیشود
casein
پنیر بی چربی
degreasing
اب کردن چربی
wool fat
چربی پشم
lipophilic
چربی دوست
wool grease
چربی پشم
whipping cream
خامهی پر چربی
comedo
چربی دانه
leather head
چربی دانه
suint
چربی پشم
flense
چربی گرفتن از
fattiness
خاصیت چربی
adipose tissue
بافت چربی
skim milk
شیر بی چربی
animal fat
چربی حیوانی
grease trap
بازیابی چربی
grease trap
چربی گیر
aliphatic
چربی دار
skiver
چرم نازک شده پوست گوسفند تیماج صحافی وغیره
To sweep the board .
کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
flora
کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
tenantry
اجاره داری کلیه مستاجرین یک ملک
nephrosis
بیماری کلیه که بیشترلولههای کلیوی را مبتلامیکند
avifauna
کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه
fauna
کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
adrenocortical
وابسته به قشر غدهء فوق کلیه
adrenal
مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
fatback
چربی پشت خوک
lubricity
شهوانی بودن چربی
emulsioning
ذرات چربی دراب
emulsion
ذرات چربی دراب
emulsioned
ذرات چربی دراب
unsaturated fat
چربی اشباع نشده
lipolysis
تجزیه وتحلیل چربی
adipose tissue
چربی حیوانی پیه
saturated fats
چربی اشباع شده
saturated fat
چربی اشباع شده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com