English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
free spool چرخیدن ازاد قرقره ماهیگیری
Other Matches
reel قرقره ماهیگیری
reels قرقره ماهیگیری
reeling قرقره ماهیگیری
reeled قرقره ماهیگیری
spinning reel قرقره چرخان ماهیگیری
spin casting reel قرقره چرخان ماهیگیری
june bug نوعی قرقره ماهیگیری
indiana نوعی قرقره ماهیگیری
fly reel قرقره ساده ماهیگیری
automatic reel قرقره خودکار ماهیگیری
bail lock قفل قرقره ماهیگیری
bay reel قرقره کوچک ماهیگیری
strip نخ را با دست از قرقره ماهیگیری کشیدن
bird's nest قسمت عقبی قرقره ماهیگیری
fixed spool قسمت ثابت قرقره ماهیگیری
spin casting rod چوب ماهیگیری با قرقره چرخان
spinning rod چوب ماهیگیری با قرقره چرخان
click گیر کردن قرقره ماهیگیری
clicked گیر کردن قرقره ماهیگیری
clicks گیر کردن قرقره ماهیگیری
spool قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
spools قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
star drag وسیله کشیدن نخ روی قرقره ماهیگیری
multiplying reel قرقره ماهیگیری که با یک حرکت دست چندبار می چرخد
bail فلزی بشکل لا وصل به قرقره ماهیگیری برای پیچیدن نخ
backing کمان نوارپیچی شده برای ازدیادمقاومت نخ دخیره دور قرقره ماهیگیری
drags ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drag ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
dragged ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
cups حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
cupped حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
cup حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
glide path مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
reel چرخیدن
spin چرخیدن
wheeling چرخیدن
wheels چرخیدن
reeled چرخیدن
reeling چرخیدن
reels چرخیدن
wheel چرخیدن
heels چرخیدن
heel چرخیدن
swings چرخیدن
swing چرخیدن
spins چرخیدن
twirls چرخیدن
twirling چرخیدن
twirled چرخیدن
twirl چرخیدن
revolves چرخیدن
revolve چرخیدن
rotate چرخیدن
turn چرخیدن
turns چرخیدن
rotates چرخیدن
rotated چرخیدن
revolved چرخیدن
slue چرخیدن
to be in a whirl چرخیدن
roll up چرخیدن
windmills چرخیدن
to turn round چرخیدن
windmill چرخیدن
high sea دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
turn چرخیدن تاباندن
change spin چرخیدن با تغییر پا
birr صدای چرخیدن
twists پیچاندن چرخیدن
twisting پیچاندن چرخیدن
turn گشتن چرخیدن
turns گشتن چرخیدن
full چرخیدن ژیمناست
turns چرخیدن تاباندن
trundle گشتن چرخیدن
trundled گشتن چرخیدن
fullest چرخیدن ژیمناست
trundles گشتن چرخیدن
trundling گشتن چرخیدن
twist پیچاندن چرخیدن
left turn حرکت به چپ به سمت چپ چرخیدن
purl مثل فرفره چرخیدن
wry کنایه امیز چرخیدن
wryly کنایه امیز چرخیدن
sit spin چرخیدن روی یک اسکیت
trilled چرخیدن روان شدن
trill چرخیدن روان شدن
whirls چرخ دادن چرخیدن
whirls چرخیدن گردش سریع
whirling چرخیدن گردش سریع
whirled چرخ دادن چرخیدن
whirled چرخیدن گردش سریع
whirl چرخ دادن چرخیدن
whirl چرخیدن گردش سریع
purls مثل فرفره چرخیدن
purling مثل فرفره چرخیدن
purled مثل فرفره چرخیدن
trills چرخیدن روان شدن
trolls چرخیدن چرخاندن گرداندن
troll چرخیدن چرخاندن گرداندن
pivot روی پاشنه چرخیدن
pivoted روی چیزی چرخیدن
whirling چرخ دادن چرخیدن
pivoted روی پاشنه چرخیدن
pivots روی چیزی چرخیدن
pivot روی چیزی چرخیدن
run around in circles <idiom> دور خود چرخیدن
whiz مثل فرفره چرخیدن
orbits چرخیدن به دور یک مدار
pivots روی پاشنه چرخیدن
shoulder roll چرخیدن روی شانه ها
orbit چرخیدن به دور یک مدار
orbited چرخیدن به دور یک مدار
pivots روی پاشنه گشتن چرخیدن
pivot روی پاشنه گشتن چرخیدن
pivoted روی پاشنه گشتن چرخیدن
jackson haines spin چرخیدن روی یک پا در حالت نشسته
block قرقره
blocks قرقره
hanks قرقره
wharve قرقره
reel قرقره
reeled قرقره
hank قرقره
reeling قرقره
reels قرقره
blocked قرقره
groused با قرقره
spools قرقره
pulleys قرقره
pulley قرقره
pully قرقره
grouses با قرقره
grousing با قرقره
grouse با قرقره
bobbin قرقره
bobbins قرقره
hasp قرقره
spool قرقره
hasps قرقره
chain block قرقره
swivelled روی محورگرداندن یا گردیدن چرخیدن نوسان
swing تاب خوردن دور زدن چرخیدن
swings تاب خوردن دور زدن چرخیدن
swivel روی محورگرداندن یا گردیدن چرخیدن نوسان
swivels روی محورگرداندن یا گردیدن چرخیدن نوسان
swinge تلوتلو خوردن بدور چیزی چرخیدن
tackles قرقره و طناب
gorcock با قرقره قرمز
grooved drum قرقره شیاردار
idle pulley قرقره راهنما
tackled قرقره قلاب
tackle قرقره و طناب
common block قرقره عادی
reel قرقره سیم
idler pulley قرقره زنجیر
burton طناب و قرقره
cord pulley قرقره و طناب
reeled قرقره سیم
chain pulley قرقره زنجیر
tackled قرقره و طناب
tackling قرقره قلاب
common block قرقره چوبی
reels قرقره سیم
tackles قرقره قلاب
tackling قرقره و طناب
fall طناب قرقره
roller قرقره نورد
reeling قرقره سیم
inductorium قرقره القا
block and tackle طناب و قرقره
gantline طناب قرقره
ruhmkorff coil قرقره رومکورف
block جعبه قرقره
pully block قرقره مرکب
spools قرقره سیم
fiddle blocks قرقره پلهای
tape spool قرقره نوار
swivel block قرقره گردان
pulley face تاج قرقره
block and tackle قرقره و زنجیر
blocked جعبه قرقره
spool قرقره سیم
fiddle blocks قرقره مضاعف
tackle قرقره قلاب
jigger طناب قرقره
rollers قرقره نورد
blocks جعبه قرقره
unreel از قرقره بازکردن
snatch block قرقره پران
driving pulley قرقره محرکه
pivoted توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
pivots توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
bias وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
biases وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
chest roll چرخیدن ژیمناست از حالت ایستاده بروی سینه
pivot توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
tackle قلاب قرقره جرثقیل
fairlead موت قرقره دار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com