Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English
Persian
gondola
کابین انتقال اسکی باز به بالا
gondolas
کابین انتقال اسکی باز به بالا
Other Matches
poma lift
تله اسکی میلهای برای انتقال نفر بنفر
high frequency transmission
انتقال فرکانس بالا
shift upward
انتقال به طرف بالا
command ejection
پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
load
برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
loads
برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
surfboard
تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
surfboards
تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
trick ski
اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
telemark
پیچ اسکی بجلو وجلو بردن ان از اسکی دیگر
glm
روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
ski
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
skied
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
skis
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
dogger
اسکی باز ماهر در هات داگ اسکی
diagonal
اسکی تورینگ و اسکی صحرانوردی
migration
انتقال داده بین وسیله با تقدم بالا یا line-on با تقدم پایین یا line-off
outsides
اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
outside
اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
cabana
کابین
cockpits
کابین
cockpit
کابین
dowry
کابین
cabins
کابین
dowries
کابین
cabin
کابین
compartments
اطاقک کابین
compartment
اطاقک کابین
call box
کابین تلفن
cockpit
کابین خلبان
call boxes
کابین تلفن
cockpits
کابین خلبان
indeterminate change of station
انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
aircraft control unit
کابین کنترل هواپیما
cabin crew
کارکن کابین
[هواپیما]
carrel
کابین یا اطاقک چوبی
electronic funds transfer
انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
transfer
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring
انتقال دادن نقل کردن انتقال
slalom
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
hatch
دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
hatched
دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
sea skiff
قایق موتوری به اندازه متوسط با کابین
hatches
دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
baseband transmission
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
upload
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
transfer processing
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
cabin altitude
فشار کابین برحسب فشارمعادل ارتفاع بالای سطح زمین
xmodem
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
signalled
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
transfer rate
نسبت انتقال سرعت انتقال
transfer ladle
کفچه انتقال چمچمه انتقال
cut-out
روزنهای در هواپیماهی دارای کابین با فشار تنظیم شده بعنوان در پنجره و غیره
cut-outs
روزنهای در هواپیماهی دارای کابین با فشار تنظیم شده بعنوان در پنجره و غیره
artificial horizon
یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
muffs
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muff
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
spinwriter
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
wobble pump
پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
vertically
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
cabin pressure altimeter
ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
cabin pressure
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
skied
اسکی
ascii
اسکی
skis
اسکی
ski
اسکی
pressurized cabin
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
trans shipment
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
ski jump
پرش با اسکی
ski jumps
پرش با اسکی
downhill
اسکی سرعت
waxes
واکس اسکی
waxed
واکس اسکی
skiier
اسکی باز
wax
واکس اسکی
ski tow
تله اسکی
binding
فیکساتور اسکی
uphill
اسکی سرعت
touring ski
اسکی تورینگ
skiing
ورزش اسکی
piste
پیست اسکی
cross county
اسکی صحرانوردی
turtleneck
یقه اسکی
bindings
فیکساتور اسکی
tip
نوعی اسکی
tipping
نوعی اسکی
water ski
اسکی ابی
ski suit
لباس اسکی
skied
چوب اسکی
ascii file
فایل اسکی
hydro ski
اسکی روی اب
hydro ski
اسکی ابی
ascii code
رمز اسکی
aquaplaning
اسکی روی اب
skier
اسکی باز
skiers
اسکی باز
ski
چوب اسکی
turtlenecks
یقه اسکی
airplane turn
اسکی کوهی
skis
چوب اسکی
ice-skates
اسکی روی یخ
langlauf
اسکی صحرانوردی
water-skis
اسکی ابی
ski boot
چکمه اسکی
ice skate
اسکی روی یخ
ski pole
چوبدست اسکی
ski lift
تله اسکی
ski lifts
تله اسکی
ice-skate
اسکی روی یخ
water-ski
اسکی ابی
ski boot
کفس اسکی
skiing
اسکی بازی
water-skied
اسکی ابی
shovel
لبه منحنی اسکی
shovelled
لبه منحنی اسکی
axe
اسکی برروی موج
axed
اسکی برروی موج
axing
اسکی برروی موج
shovels
لبه منحنی اسکی
basket
حلقه یا گل چوبدست اسکی
shoveled
لبه منحنی اسکی
baskets
حلقه یا گل چوبدست اسکی
skis
اسکی بازی کردن
shoveling
لبه منحنی اسکی
skied
اسکی بازی کردن
balaclava
نوعی کلاه اسکی
tail
قسمت عقب اسکی
cambers
انحنای جلوی اسکی
balaclavas
نوعی کلاه اسکی
ascii sort order
نظم ترتیبی اسکی
gates
دروازه شروع اسکی
ascii character set
مجموعه کاراکترهای اسکی
shovelling
لبه منحنی اسکی
tails
قسمت عقب اسکی
aquaplane
تخته اسکی روی اب
freestyle
مسابقههای اسکی ازاد
tailed
قسمت عقب اسکی
ski
اسکی بازی کردن
biathlon
اسکی صحرانوردی با اسلحه
unweight
کاستن فشار اسکی
gate
دروازه شروع اسکی
surfboarder
اسکی باز روی اب
binder
نوعی واکس اسکی
binders
نوعی واکس اسکی
ice-skate
روی یخ اسکی کردن
single pole
چوبدستی تکی اسکی
ski pole
چوب اسکی بازی
ice skate
روی یخ اسکی کردن
ice-skates
روی یخ اسکی کردن
ski tourer
اسکی باز تفریحی
ski world cup
جام جهانی اسکی
skiable
مناسب برای اسکی
skimeister
بهترین اسکی باز
slide slip
سردادن هر دو اسکی با هم ازپهلو
water skier
اسکی باز روی اب
grass skiing
اسکی روی چمن
jet turn
چرخش موازی اسکی ها
klister
واکس مخصوص کف اسکی
langlauf
مسابقه اسکی میدانی
figure ski
طرح چوب اسکی
snow boot
پوتین برف یا اسکی
water-ski
چوب اسکی روی اب
water skiing
اسکی بازی روی اب
water-skiing
اسکی بازی روی اب
water ski
چوب اسکی روی اب
camber
انحنای جلوی اسکی
water-skied
چوب اسکی روی اب
miniski
نوعی اسکی کوتاه
water-skis
چوب اسکی روی اب
usascii code
رمز اسکی امریکایی
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
nordic combined
مجموع مسابقات اسکی نوردیک
snow farming
اماده کردن پیست اسکی
fins
پرک وصل به عقب اسکی
stem turn
چرخش خارجی اسکی باز
turfski
اسکی کوتاه روی چمن
slalom
مسابقه سرعت اسکی بازی
slaloms
مسابقه سرعت اسکی بازی
slalom ski
چوب مخصوص اسکی روی اب
skibob
لوژ با دو اسکی کوتاه بغل هم
j bar lift
تله اسکی میلهای دونفره
apres ski
تفریحات بعد از اسکی در پیست
hot dog skiier
اسکی باز هات داگ
critical point
نقطه فرود در پرش با اسکی
fin
پرک وصل به عقب اسکی
foamie
اسفنج داخل کفش اسکی
downhill
مسابقه سرعت در اسکی الپاین
edge set
فشار برروی لبههای اسکی
alpine
اسکی کردن در سراشیبی کوه
dry skiing
تمرینات تابستانی اسکی درسالن
soleplate
صفحه زیر کفش اسکی
t bar lift
تله اسکی دونفره یا کلنگی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com