Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
communication control character
کاراکتر کنترل ارتباطی
Other Matches
print control character
کاراکتر کنترل چاپ
error control character
کاراکتر کنترل خطا
accuracy control character
دخشه یا کاراکتر کنترل دقت
remoter
ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است
remotest
ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است
remote
ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است
storing
سیستم ذخیره سیگنال کنترل ارتباطی در کامپیوتر به صورت برنامه
store
سیستم ذخیره سیگنال کنترل ارتباطی در کامپیوتر به صورت برنامه
communication
پردازندهای که چندین واسط و مدیریت بین کامپیوتر و کنترل خط وط ارتباطی برقرار میکند.
aux
مخفف برای پورت ارتباطی سریال تحت کنترل سیستم عامل DOS
separates
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
contentions
سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود
separated
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
contention
سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود
separate
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
synchronous
. شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود
PRI
خط وط ارتباطی ISDN با کارایی بالا که کانالهای جدای B را که می توانند پالسهای چند کیلوبایت در ثانیه را روی کانال D برای ارسال سیگنال و کنترل
HyperTerminal
برنامه ارتباطی که در ویندوز وجود دارد و به کاربر امکان صدا کردن کامپیوتر راه دور از طریق مودم و فایلهای ارتباطی میدهد
TCP/IP
پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
cyclic redundancy check
بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای
cascade control
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
characters
دخشه کاراکتر
null character
کاراکتر تهی
global character
کاراکتر سراسری
blank character
کاراکتر تهی
character
دخشه کاراکتر
escape character
کاراکتر گریز
metacharacter
فوق کاراکتر
magnetic character
کاراکتر مغناطیسی
character per inch
کاراکتر دراینچ
esc
کاراکتر گریز
sync
کاراکتر همگام
crc character
کاراکتر CRC
enquiry character
کاراکتر پرس و جو
illigal character
کاراکتر غیرقانونی
sync character
کاراکتر همگام
character code
رمز کاراکتر
character generator
مولد کاراکتر
check character
کاراکتر مقابلهای
control character
کاراکتر کنترلی
numeric character
کاراکتر عددی
optical character
کاراکتر نوری
character recognition
تشخیص کاراکتر
character per second
کاراکتر درثانیه
nongraphic character
کاراکتر غیر گرافیکی
ocr
شناخت کاراکتر نوری
character based program
برنامه مبتنی بر کاراکتر
lsc
کاراکتر با کمترین ارزش
aknowledge character
کاراکتر مورد قبول
illigal character
کاراکتر غیر مجاز
figure shift
کلید یا کد مبدل کاراکتر
negative acknowledge character
کاراکتر تصدیق منفی
caracter addressable
کاراکتر نشانی پذیر
blank character
کاراکتر جای خالی
form feed character
کاراکتر تغذیه فرم
dot matrix character
کاراکتر ماتریس نقطهای
cps
Second Per Characters کاراکتر بر ثانیه
special character
علامت ویژه کاراکتر مخصوص
variable length character encoding
رمزگذاری کاراکتر با طول متغیر
fully formed character
کاراکتر تمام شکل یافته
enq
character ENQuiry کاراکتر پرس و جو
ack
Character Ackowledge کاراکتر مورد قبول
type bar
تمام کاراکترها در یک مجموعه کاراکتر معین
ampersand
کاراکتر & است که بجای and بکار می رود
tasks
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tokens
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
real time
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
loop
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executives
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
looped
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
circulation control
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
pad character
کاراکتر میانگیر برای پر کردن فصای خالی
micr
بازشناسی کاراکتر با جوهرمغناطیسی Recognition InkCharacter agnetic
rolleron
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
blanking
نشان ندادن یک کاراکتر یا ترک یک فضا در صفحه نمایش
elite type
یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
IRQ
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controlling
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controls
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
code level
تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
typematic
هر کاراکتر صفحه کلید که تاوقتی بر ان فشار وارد میشود تکرار می گردد
ctrl
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
optical character recognition
تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
apt
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement
حکم کنترل دستور کنترل
control sheet
صفحه کنترل چارت کنترل
block plot
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
wand
دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
wands
دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
control stick
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
backslash
کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
framing error
خطایی که در اثر عدم موفقیت و خرابی دستگاه پذیرش دربازشناسی صحت بیتهایی که تشکیل یک کاراکتر را میدهندپیش می اید
tie line
خط ارتباطی
communication line
خط ارتباطی
disconnectedness
بی ارتباطی
inconsequence
بی ارتباطی
incorerence rency
بی ارتباطی
long distance line
خط ارتباطی
irrelation
بی ارتباطی
prompted
کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
prompts
کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
prompt
کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
association neuron
نورون ارتباطی
routes of communication
مسیرهای ارتباطی
long distance cable
کابل ارتباطی
communication channel
کانال ارتباطی
relationship therapy
درمان ارتباطی
communication channel
مجرای ارتباطی
association pathway
گذرگاه ارتباطی
trunk cable
کابل ارتباطی
communication cable
کابل ارتباطی
networks
شبکه ارتباطی
network
شبکه ارتباطی
association nuclei
هستههای ارتباطی
answer/originate
رسانه ارتباطی
association areas
مناطق ارتباطی
routes of communication
کانالهای ارتباطی
communication channel
کانل ارتباطی
communication interface
میانجی ارتباطی
communication device
دستگاه ارتباطی
communication circuit
مدار ارتباطی
communication link
پیوند ارتباطی
communication link
اتثال ارتباطی
communication channels
وسایل ارتباطی
communication network
شبکه ارتباطی
communication protocol
پروتکل ارتباطی
telecommunication cable
کابل ارتباطی
communications terminal
ترمینالهای ارتباطی
communication system
نظام ارتباطی
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
band
مدار ارتباطی که سیگنال
frontal association area
منطقه ارتباطی پیشانی
communication
مراوده وسایل ارتباطی
line of communications
خطوط ارتباطی زمین
bands
مدار ارتباطی که سیگنال
receives
پذیرش داده از یک خط ارتباطی
engineering circuit
کانال ارتباطی فنی
disrelation
عدم ارتباط بی ارتباطی
receive
پذیرش داده از یک خط ارتباطی
subroutine
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
air ground liaison code
کدهای ارتباطی زمینی وهوایی
dedicated
خط ارتباطی برای کار خاص
control officer
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
climb mode
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
channeling
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channels
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channeled
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channelled
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
narrow band ISDN
نام دیگر سیستم ارتباطی ISDN
channel
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
telematics
واسط پردازش داده و وسایل ارتباطی
path
مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری
answered
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
paths
مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری
connects
اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی
connect
اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی
answer
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
crosstalk
واسط بین دو کابل ارتباطی یا کانال
answers
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
optical
سیستم ارتباطی با استفاده از فیبر نوری
answering
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
channel
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
positive
سیگنال ارتباطی که صحت یک پیام را بیان میکند
channeling
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
readied
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
readies
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
channeled
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
readying
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
link
مسیر ارتباطی یا کانال بین دو قطعه یا وسیله
analog
خط ارتباطی که خط وط آنالوگ مانند صوت را منتقل میکند
ready
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
channels
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
output
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
outputs
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
holdup
بازگشت یا نگهداری یک مقدار یا خط ارتباطی یا بخشی از حافظه
channelled
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
asynchronous transmission
اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
basics
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
bridges
تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
head
وسیله ارتباطی بین آنتن و شبکه کابل تلویزیونی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com