Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
coking plant
کارخانه ذغال سازی
Other Matches
dockyards
کارخانه کشتی سازی
pottery factory
کارخانه چینی سازی
powder mill
کارخانه باروت سازی
salt works
کارخانه نمک سازی
dockyard
کارخانه کشتی سازی
concreting plant
کارخانه بتن سازی
concrete plant
کارخانه بتن سازی
ship yard
کارخانه کشتی سازی
engineering works
کارخانه ماشین سازی
dye works
کارخانه رنگ سازی
wirework
کارخانه سیم سازی
ropewalk
کارخانه طناب سازی
shipyard
کارخانه کشتی سازی
shipyards
کارخانه کشتی سازی
nailery
کارخانه میخ سازی
dairy farm
مزرعه یا کارخانه لبنیات سازی
factory team
تیم کارخانه اتومبیل سازی
shipyard
کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
shipyards
کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
productions
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
production
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
collieries
تجارت ذغال ذغال فروشی
colliery
تجارت ذغال ذغال فروشی
incorporating mill
کارخانهای که اجزای باروت دران امیخته میشوند کارخانه باروت سازی
winery
کارخانه شراب سازی موسسه شراب کشی
iron master
رئیس کارخانه اهن سازی یا اهن ریزی
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
coke
ذغال کک
cokes
ذغال کک
peat
ذغال کک
carbon brush
ذغال
carbon
ذغال
cokes
ذغال کک ساختن
collector brush
ذغال کلکتور
collier
ذغال گیری
collier
ذغال سنگ
breezes
پس مانده ذغال
coke per charge
ذغال کک شارژ
breeze
پس مانده ذغال
breezed
پس مانده ذغال
scuttle
سطل ذغال
scuttles
سطل ذغال
breezing
پس مانده ذغال
coal
ذغال سنگ
scuttling
سطل ذغال
coke
ذغال کک ساختن
carbonize
ذغال ساختن
carboniferous
ذغال خیز
carboniferous
ذغال دار
gas carbon
ذغال قرع
carbon
ذغال خالص
animal black
ذغال حیوانی
carbon free
ذغال ازاد
carbon fixed
ذغال ثابت
charcoal
ذغال چوب
mine coal
ذغال معدن
lignite
ذغال قهوهای
pit coal
ذغال سنگ
scuttled
سطل ذغال
dust coal
خاک ذغال
coke breeze
پس مانده ذغال کک
powdered coal
خاک ذغال
caking coal
ذغال کوره
mineral coal
ذغال معدنی
activated carbon
ذغال فعال شده
coalfield
ناحیه ذغال خیز
activated charcoal
ذغال فعال شده
coalfields
ناحیه ذغال خیز
soft coal
ذغال سنگ چاق
soft coal
ذغال سنگ قیردار
pitch coal
ذغال سنگ قیری
gas coal
ذغال سنگ گازی
powdered coal firing
سوخت خاک ذغال
puddle steel
فولاد ذغال گیری
peat
ذغال سنگ نارس
coal gas
گاز ذغال سنگ
bunker
انبار ذغال سنگ
bunkers
انبار ذغال سنگ
collieries
کان ذغال سنگ
colliery
کان ذغال سنگ
coal tar
قطران ذغال سنگ
decolorizing carbon
ذغال رنگ زدا
pounce
خاکه ذغال ضربت
lignite
نوعی ذغال سنگ
hard coal
ذغال سنگ سخت
pounced
خاکه ذغال ضربت
pounces
خاکه ذغال ضربت
bituminous coal
ذغال سنگ چاق
pouncing
خاکه ذغال ضربت
coal mine
معدن ذغال سنگ
carbonate
بصورت ذغال دراوردن
coal tar pitch
قیر ذغال سنگ
coke watering car
واگن ویژه ذغال شویی
coke pusher
دستگاه متراکم کننده ذغال کک
coal tar dye
رنگ قطران ذغال سنگ
lignite
ذغال سنگ چوب نما
coal tar pitch
قیر قطران ذغال سنگ
coke charging car
واگن بار گیری ذغال کک
coke fork
چنگال یا انبر مخصوص ذغال کک
slice bar
میله یا سیخ ذغال بهم زنی
safety lamp
چراغ بی خطر معدن ذغال سنگ
anthracite
ذغال سنگ خشک و خالص انتراسیت
coal mining
معدن ذغال سنگ
[کان کنی]
pit
[British E]
معدن ذغال سنگ
[کان کنی]
turf
ذغال سنگ نارس باچمن پوشاندن
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
slated
ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
pedocal
خاک دارای لایههای سخت ومتراکم ذغال
slates
ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
slate
ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
marsh gas
گاز متان که در معادن ذغال سنگ وباتلاقهایافت میشود
You name it , weve got it.
از سفیدی ماست تا سیاهی ذغال را داریم ( همه چیز )
briquette
خاکه ذغال مخلوط با خاک رست بریکت خشت
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
You name it . Everything under the sun .
از سفیدی ماست تا سیاهی ذغال ( از شیر مرغ تا جان آدمیزاد )
baltic exchange
اتحادیه کشتی داران و تجار وواسطههای ذغال و الوار ودانه
wrought
اهنی که کمتر از سه درصد ذغال دارد و خیلی سخت و چکش خور است
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
coopery
کارخانه
factory-spun
نخ کارخانه ای
factory
کارخانه
plant
کارخانه
factories
کارخانه
workhouses
کارخانه
workhouse
کارخانه
works
کارخانه
shops
کارخانه
shopped
کارخانه
plants
کارخانه
shop
کارخانه
workplace
کارخانه
worked
کارخانه
workplaces
کارخانه
work
کارخانه
manufactory
کارخانه
house work
کارخانه
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
power stations
کارخانه برق
ice plant
کارخانه یخ ساز
sirens
سوت کارخانه
plant
نبات کارخانه
lock out
تعطیل کارخانه
siren
سوت کارخانه
electric plant
کارخانه برق
plant construction
ساختمان کارخانه
plants
نبات کارخانه
works inspector
بازرس کارخانه
works superintendent
مدیر کارخانه
cut back
تعطیل کارخانه
pilot plant
کارخانه نمونه
He is running ( runs ) the factory .
او کارخانه را می گرداند
sheds
کارخانه سرپوشیده
shedding
کارخانه سرپوشیده
shed
کارخانه سرپوشیده
manufacturers
صاحب کارخانه
manufacturer
صاحب کارخانه
packingplant
کارخانه کنسروسازی
packinghouse
کارخانه کنسروسازی
ex factory
تحویل در کارخانه
ex mill
تحویل در کارخانه
plant mixing
اختلاط در کارخانه
power station
کارخانه برق
sirenic
سوت کارخانه
manufaturer
صاحب کارخانه
factory chimney
دودکش کارخانه
fulling mill
کارخانه قصاری
gasworks
کارخانه گاز
smeltery
کارخانه گدازگری
smelting plant
کارخانه ذوب
gas works
کارخانه گاز
studio
کارگاه کارخانه
plant mixing
امیختن در کارخانه
power house
کارخانه برق
spinning
کارخانه نخریسی
manufacturing
کارخانه دار
breweries
کارخانه ابجوسازی
brewery
کارخانه ابجوسازی
industrialists
کارخانه دار
industrialist
کارخانه دار
generating station
کارخانه برق
generating plant
کارخانه برق
studios
کارگاه کارخانه
manufactoring plant
کارخانه تولیدی
mills
کارخانه نورد
mill
کارخانه نورد
installation
کارخانه نصب
installations
کارخانه نصب
cotton mill
کارخانه نخ ریسی
out
<adv.>
بیرون از کارخانه
spinning factory
کارخانه نخ ریسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com