Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
near work
کاری که نگاه نزدیک می خواهد
Other Matches
that book will immortalize him
ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
to be on the verge
[brink]
of doing something
<idiom>
نزدیک به انجام کاری بودن
[اصطلاح روزمره]
to be about to do something
<idiom>
نزدیک به انجام کاری بودن
[اصطلاح روزمره]
naive user
شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد
It will be interesting to see how the first free elections play themselves out.
خیلی جالب خواهد بود تا ببینید که نتیجه اولین انتخابات آزاد چه خواهد شد .
it will make against us
برای مازیان خواهد داشت بزیان ما تمام خواهد شد
runs
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
run
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
gloat
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
keek
باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
gloats
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
find touch
بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
look at me
بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
insides
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
inside
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
close
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closest
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closes
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closer
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
inshore
نزدیک کرانه نزدیک ساحل
point bland
بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
approaches
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
glances
نگاه نگاه مختصر
glanced
نگاه نگاه مختصر
glance
نگاه نگاه مختصر
torching
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes
راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torched
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
mid wicket
توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
pence for any thing
میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
stringing
خطوط خاتم کاری و منبت کاری
twill _
ان خواهد
that fauit will right itself
خواهد شد
the secret will open to me
خواهد گردید
he will go
خواهد رفت
he shall go
خواهد رفت
it askes for attention
دقت می خواهد
it will manifest it self
اشکار خواهد شد
glid
تذهیب کاری
[در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
criterion
مشخصاتی که با آن برخورد خواهد شد
She wI'll survive . She wI'll pull through.
زنده خواهد ماند
i know that he will come
من میدانم که او خواهد امد
It wI'll clear up by morning .
تا صبح هواصاف خواهد شد
What impudence!what never !what cheek!
واقعا" که خیلی رو می خواهد !
She wI'll gradually soften .
تدریجا" نرم خواهد شد
The tree wI'll die .
درخت خشک خواهد شد
do as you please
هر چه دلتان می خواهد بکنید
It wI'll prove to be to your disadvantage.
بضررت تمام خواهد شد
the truth will out .
<proverb>
یقیقت بر ملا خواهد شد .
it would be preferble to
بهتر خواهد بود
it will give rise to a quarrel
مایه ستیزه خواهد شد
The folwer wI'll die for want of water.
گل از بی آبی خشک خواهد شد
Well what does he want now ?
خوب حا لاچه می خواهد ؟
it will manifest it self
معلوم خواهد گشت
Its color wI'lll fade.
رنگش خواهد رفت
It wI'll overtake (befall) everyone.
دامنگیر همه خواهد شد
the lord will provide
خداوسیله خواهد ساخت
She wI'll regret it bitterly.
مثل سگ پشیمان خواهد شد
It wI'll get us into trouble.
ما را به درد سر خواهد انداخت
approach lane
مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
He wI'll expedite our case.
اوکارما ؟ راجلو خواهد انداخت
Surely things wI'll turn out well for him in the end.
مطمئنا" عاقبت بخیر خواهد شد
it will give rise to a quarrel
نزاعی تولید خواهد کرد
I wI'll be greatly ( badly ) disgraced.
بدجوری آبرویم خواهد رفت
accuracy
تعریف دقیق تر خواهد بود
Sooner or later , he wI'll find out .
دیر یا زود خواهد فهمید
sticker
[guest]
مهمانی که نمی خواهد برود
who will pay for it
کی هزینه انرا خواهد پرداخت
if he wishes to be a
اگرمی خواهد کسی بشود
It wI'll spoil my appetite .
اشتهایم راکور خواهد کرد
There will be a delay of 8 minutes.
8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
What must be must be .
<proverb>
آنچه باید بشود خواهد شد .
he would be sure to like it
یقینا انرادوست خواهد داشت
who will pay for it
کی پول انرا خواهد داد
i do not u.his wanting to say
نمیفهم چرامی خواهد بماند
She wI'll arrive on friday morning .
جمعه صبح وارد خواهد شد
best gold
تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
This book wI'll be a great success .
این کتاب خیلی گه خواهد کرد
whatsoever he doeth shall p
هرچه میکند نیک انجام خواهد شد
She said it would rain and sure enough it did .
گفت باران خواهد آمد و همینطور هم شد
A new government wI'll take office .
حکومت جدیدی سر کار خواهد آمد
which diffrence shall be settled only by
..... و این اختلاف هم ازطریق داوری حل خواهد شد
She wI'll never realize this wish.
این آرزو بدلش خواهد ماند
outputs
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
output
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
he is sanguine of success
خوش بین یادلگرم است که کامیاب خواهد شد
He gave us to understand that he would help us.
او
[مرد]
وعده داد که به ما کمک خواهد کرد.
on shall from a quo rum
جلسهای که باحضورنصف اعضابعلاوه یک تن رسمیت خواهد داشت
We shall look into the matter in due ( good ) time .
درموقع مناسب باین مطلب رسیدگه خواهد شد
Things wI'll be looking up .Things wI'll be assuming a better shape (complexion).
اوضاع صورت بهتری پیدا خواهد کرد
it will wear to your shape
بپوشیدبهترمیشود درنتیجه پوشیدن قالب تن شما خواهد شد
He is trying to prove himself all the time.
او
[مرد]
همیشه می خواهد نشان بدهد از پس کار بر می آید.
While the grass grows the cow starves .
<proverb>
تا علفها رشد کند گاو از گرسنى خواهد مرد .
end user
شخصی که از وسیله یا برنامه یا محصول استفاده خواهد کرد
Your train will leave from platform 8.
قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
stagnation thesis
ایجاد رکود اقتصادی اجتناب ناپذیر خواهد بود
gigo
اگر اطلاعات ورودی بد باشد خروجی هم بد خواهد بود
contingency plan
برنامه دوم که در صورت خرابی اولی انجام خواهد شد
Let him go jump in the lake . He can go and drown himself .
بگذار هر غلطی می خواهد بکند ( از تهدیدش ترسی ندارم )
He threatened to thrash the life out of me .
تهدیدم کردکه آنقدر کتکم خواهد زد تا جانم دربیاید
The judge will have the final say on the matter.
قاضی حرف آخر را در این موضوع خواهد داشت.
He who excuses accuses himself.
<proverb>
کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند.
[ضرب المثل]
to tell somebody something
[to let somebody in on something]
<idiom>
به کسی چیزی را گفتن که او نباید می دانست یا او نمی خواهد بداند.
A guilty conscience needs no accuser.
<proverb>
کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند.
[ضرب المثل]
diminished radix complement
نمایش اعداد که در آن هر رقم در عدد از یک واحد کمتر از پایه کم خواهد شد
He warned he would go on a termless hunger strike.
او
[مرد]
هشدار داد که اعتصاب غذای بی مدتی خواهد کرد.
Excuses always proceed from a guilty conscience.
<proverb>
کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند.
[ضرب المثل]
This law wI'll be a disincentive to foreign investors.
این قانون باعث سردی سرمایه گذاران خارجی خواهد شد
attention code
حروف AT در دستور Hayes AT به مودم می گوید که دستوری در ادامه بیان خواهد شد
critical engine
موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
restorationist
کسیکه معتقداست باینکه بشرعاقبت بسعادت اول خود نائل خواهد شد
default
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
defaulting
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
defaults
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
On Thursday it will be variably cloudy
[cloudy with sunny intervals]
.
پنجشنبه هوا بطور متغیر ابری و مدتی صاف خواهد بود.
defaulted
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
to keep somebody in suspense
<idiom>
کسی را در حالت هراس گذاشتن
[چونکه نمی داند چه پیش خواهد آمد]
doctrinaire
کسی که می خواهد نظریات و اصول خودرا بدون توجه به مقتضیات اجرا کند
He is trying to run before he has learned do walk.
<proverb>
او مى خواهد قبل از آنکه راه رفتن را یاد بگیرد شروع به دویدن کند.
hacker
فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
hackers
فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
i/o
فضای ذخیره سازی موقت داده که به عنوان خروجی یا ورودی استفاده خواهد شد
parameters
نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود
background
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
backgrounds
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
parameter
نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود
NOT function
تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
drilling pattern
نمونه مته کاری الگوی مته کاری
defaults
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
default
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
defaulting
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
defaulted
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
decision
مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
decisions
مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
devices
روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
special bastard
هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
device
روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
Marxists
طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxist
طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
requested
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requesting
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requests
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
request
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
slanted
نگاه کج
leer
نگاه کج
leer
نگاه چپ
glimpses
نگاه کم
glimpsing
نگاه کم
glimpse
نگاه کم
slants
نگاه کج
slant
نگاه کج
glimpsed
نگاه کم
leering
نگاه کج
leered
نگاه کج
leering
نگاه چپ
gander
: نگاه
leers
نگاه کج
leers
نگاه چپ
regards
نگاه
ganders
: نگاه
look here
نگاه کن
looks
نگاه
i say
نگاه کن
regarded
نگاه
look
نگاه
gloatingly
با نگاه
observantion
نگاه
by sight
از نگاه
looked
نگاه
regard
نگاه
view
نگاه
leered
نگاه چپ
preview
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
union
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
conjunction
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunctions
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
unions
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
previews
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
shifts
چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shift
چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shifted
چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
imminent
نزدیک
neared
نزدیک
hard by
نزدیک
hand-to-hand
نزدیک
hand to hand
نزدیک
narrowly
از نزدیک
near-
نزدیک
nearer
نزدیک
forby
نزدیک
forby
از نزدیک
in sight
نزدیک
contiguous
نزدیک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com