English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
English Persian
broadband channel کانال پهن باند
wideband channel کانال پهن باند
Search result with all words
aggregate کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregates کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
fibre distributed data interface II استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
G. استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
Other Matches
channeled جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeling جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channelled جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channel جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channels جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
approach schedule برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
course light روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
channel 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channeled 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channels 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channelled 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channeling 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
queues 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queue 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queued 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queueing 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
bed levels نقاط ارتفاعی کف کانال درامتداد محور کانال
interband transition انتقال باند- باند
control surface کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
bras سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bra سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
basic بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
band باند
bands باند
band width باند
approach route مسیرفرود به باند
bandwidth پهنای باند
interband باند میانی
baseband باند پایه
run way باند فرود
x band باند فرکانس
runways باند فرودگاه
runway باند پرواز
x band باند- ایکس
runway باند فرودگاه
side band ساید باند
side band باند کناری
band width پهنای باند
photographic strip باند عکاسی
strapping باند پیچی
wave band باند موج
wideband پهنای باند
j band باند فرکانس
air strip باند فرودگاه
k band باند فرکانس
intermediate band باند میانی
p band باند فرکانس
landing strips باند فرود
airstrips باند فرودگاه
airstrip باند فرودگاه
landing strip باند فرود
runways باند پرواز
broad band پهن باند
bands باند بانداژ
band باند بانداژ
error band باند خطا
energy band باند انرژی
guard band باند نگهبان
approach line خط تقرب به باند
hachi maki باند دور سر
Gate ورودی به باند
frequency band باند بسامد
strip باند فرود
waveband باند موج
Citizens' Band باند خصوصی
wavebands باند موج
Citizens' Band باند شهروندان
broadband پهن باند
frequency band باند فرکانس
broad band باند پهن
ground speed سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
aperiodic antenna انتن با باند گسترده
broadband antenna انتن با باند گسترده
approach end ابتدای باند فرود
air strip باند فرود یاپرواز
landing mat باند فرود اضطراری
launching pad باند پرتاب موشک
memory bandwidth پهنای باند حافظه
mine strip باند مین گذاری
modulation handwidth پهنای باند مدولاسیون
narrowband پهنای باند باریک
nominal bandwidth پهنای باند نامی
frequency band compression تراکم باند فرکانس
long wave band باند موج بلند
image band باند فرکانس تصویر
interband telegraphy تلگراف باند میانی
wideband channel مجرای پهن باند
band switch کلید تغییر باند
broadband channel مجرای پهنای باند
broadband amplifier فزونساز باند گسترده
bleeding باند تداخل امواج
frequency band width پهنای باند فرکانس
approach route مسیر تقرب به باند
launching pads باند پرتاب موشک
broadband exchange تعویض پهن باند
impluse bandwith پهنای باند ضربه جریان
band change switch کلید تغییر باند فرکانس
input output bandwidth پهنای باند ورودی- خروجی
full beam spread باند کامل روشن کننده
roll out دویدن هواپیما روی باند
overshooting فرودسایشی هواپیما روی باند
interband recombination ترکیب مجدد باند میانی
band pass filter circuit مدار صافی باند پاس
intermediate frequency band filter صافی باند فرکانس میانی
overshoots فرودسایشی هواپیما روی باند
approach time زمان نزدیک شدن به باند
overshoot فرودسایشی هواپیما روی باند
asymmetrical sideband transmission پخش باند جانبی مانده
vestigial sideband transmission پخش باند جانبی مانده
gantelope باند برای دست دعوت به مبارزه
heliports باند فرود و پرواز هلی کوپتر
taxi حرکت هواپیماها روی باند فرود
strip alert اماده باش روی باند فرود
landing strip باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing strips باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
heliport باند فرود و پرواز هلی کوپتر
gantlope باند برای دست دعوت به مارزه
taxiing حرکت هواپیماها روی باند فرود
turn off guidance هدایت هواپیماروی باند تاکسی کردن
taxied حرکت هواپیماها روی باند فرود
angle of departure زاویه صعود هواپیما از روی باند
taxies حرکت هواپیماها روی باند فرود
contact lights چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
strap باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
traffic control کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
arresting barrier چتر کم کننده سرعت هواپیمادر روی باند
strip نوار مین گذاری باند فرود موقتی
straps باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
base band مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
aldis lmap چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
baseband مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
canal bridge پل کانال
route کانال
tunnel کانال
tunneling کانال
tunnelled کانال
tunnels کانال
routes کانال
tunneled کانال
groove کانال
channel کانال
canaliculus کانال
channeled کانال
channeling کانال
grooves کانال
channelled کانال
conduits کانال
conduit کانال
canal کانال
channels کانال
canals کانال
sliding channel کانال
cut کانال
ship canal کانال
duct کانال
cuts کانال
in band signalling ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است
channeled کانال تلویزیون
channel access دستیابی کانال
channeled کانال ساختن
channel interceptor کانال چندراهه
canalization کانال سازی
trunking کانال تهویه
channeled کانال مجرا
channel capacity فرفیت کانال
ascension pipe کانال سرازیری
communication channel کانال ارتباطی
channel command فرمان کانال
channel capacity گنجایش کانال
instruction pipeline کانال اطلاعات
y channel کانال ایگرگ
communications channel کانال مخابراتی
headrace کانال اباره
channel switch کلید کانال
channel type کانال تایپ
channel کانال ساختن
channel کانال مجرا
cross-Channel برقراریارتباطومسافرت از کانال
channel کانال تلویزیون
canals کانال ترعه
berm هره کانال
channels کانال مجرا
offtake canal کانال گیرنده
grade of channel درجه کانال
conduit کانال لوله
telephone channel کانال تلفن
duplex channel کانال دو طرفه
multichannel با بیشتر از یک کانال
monochrome channel کانال تکرنگ
channelled کانال مجرا
channelled کانال تلویزیون
open canal کانال روباز
feeder canal کانال تغذیه
channels کانال تلویزیون
channels کانال ساختن
gullet مجرا کانال
gullets مجرا کانال
scanner channel کانال پیمایشگر
headwater channel کانال اباره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com