Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (7 milliseconds)
English
Persian
Put the books back on the shelf.
کتابها را بگذار توی قفسه سر جایش
Other Matches
caveatemptor
به معنی " بگذار مشتری حذرکند یا بگذار مشتری موافب باشد "
The wound burns and throbs.
زخم جایش می سوزد
he bobded up like a cork
عین فنر از جایش پرید
There is a hitch in this project.
این طرح یک جایش گیر دارد
those books are yours
ان کتابها
books of this type
این نوع کتابها
list of books
فهرست یا صورت کتابها
bibiliography
شرح تاریخچه کتابها
bibliograph
عالم بشرح تاریخچه کتابها
storybook
وابسته به داستانهای این نوع کتابها
lockers
قفسه قفل دار قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان
locker
قفسه قفل دار قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان
libraries
کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
library
کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
This stone wont lift.
این سنگ از جایش بلند نمی شود ( تکان نمی خورد )
let him do what he pleases
بگذار
let me go
بگذار بروم
Let her attend to her work .
بگذار بکارش برسد
soit fait comme il est desire
بگذار ان چنان که می خواهدباشد
Leave it I'll tomorrow . Let it wait tI'll tomorrow .
بگذار بماند تا فردا
Let him clear out . Let him go to blazes.
بگذار گورش را گه کند
you see
بگذار برای شمابگویم
Let him speak his pices. let him have his say. Let him state his case.
بگذار حرفش را بزند
Put the plates on the table .
بشقابها را بگذار روی میز
Put it on my account. I'll foot the bill. Charge it to me.
بحساب من بگذار
[پای من حساب کن ]
Give him a taste of the whip .
بگذار مزه شلاق را یک کمی بچشد
Dont stand on ceremony.
تشریفات را بگذار کنار ( راحت باش )
Let the car cool off.
بگذار اتوموبیل یکقدری خنک بشود
Leave her alone.
اورا تنها (بحال خود ) بگذار
Let him go jump in the lake . He can go and drown himself .
بگذار هر غلطی می خواهد بکند ( از تهدیدش ترسی ندارم )
If the cap fit,wear it.
<proverb>
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
wardrobes
قفسه
cupboard
قفسه
cupboards
قفسه
bays
قفسه
baying
قفسه
bay
قفسه
etagere
قفسه
bayed
قفسه
encasement
قفسه
cages
قفسه
shelving rack
قفسه
cage
قفسه
wardrobe
قفسه
wracked
قفسه
wracks
قفسه
racks
قفسه
presses
قفسه
shelf
قفسه
rack
قفسه
racked
قفسه
cabinet
قفسه
armarium
قفسه
press
قفسه
cabinets
قفسه
thoracic cage
قفسه صدری
thoracic cage
قفسه سینه
bookcase
قفسه کتاب
switch gear cabinet
قفسه کلیدها
squirrel cage
قفسه محافظ
thoracopods
قفسه محافظ
spice rack
قفسه ادویه
wall mounting cabinet
قفسه دیواری
shelver
در قفسه گذار
rib-cage
قفسه صدری
thoraxes
قفسه سینه
shelve
در قفسه گذاردن
cabinet-makers
قفسه ساز
cabinet-maker
قفسه ساز
shelved
در قفسه گذاردن
cabin scooter
قفسه متحرک
thorax
قفسه سینه
rib-cages
قفسه سینه
rib-cage
قفسه سینه
rib-cages
قفسه صدری
chest
قفسه سینه
chests
قفسه سینه
rib cage
قفسه صدری
thoraces
قفسه سینه
rib cage
قفسه سینه
cabinet clamp
گیره قفسه
cabinetmaker
قفسه ساز
cabinetwork
قفسه سازی
hot cabinet
قفسه گرما
stack
قفسه کتابخانه
desktop
قفسه فایلها
meat safe
قفسه توری
pigeonhole
خانه قفسه
bookshelves
قفسه کتاب
bookshelf
قفسه کتاب
bookcases
قفسه کتاب
gasoem
قفسه سینه
kist
قفسه سینه
cabinet maker
قفسه ساز
stacks
قفسه کتابخانه
stacked
قفسه کتابخانه
credenza
قفسه یا جا کتابی
wracks
قفسه مهمات و وسایل
shelve
قفسه دار کردن
rack
قفسه مهمات و وسایل
racked
قفسه مهمات و وسایل
shelved
قفسه دار کردن
wracked
قفسه مهمات و وسایل
racks
قفسه مهمات و وسایل
chiffonier
قفسه کوچک کشودار
first aid cabinet
قفسه کمکهای اولیه
buffets
قفسه جای فرف
buffeting
قفسه جای فرف
buffeted
قفسه جای فرف
buffet
قفسه جای فرف
tallboy
قفسه پایه دار
thoracic
وابسته به قفسه سینه
side board
میز قفسه دار
show case
قفسه جلو مغازه
I cant reach the shelf .
دستم به قفسه نمی رسد
drop type switchboard
قفسه کلیدهای نوع سقوطی
I cannot reach the shelf.
قدم به قفسه نمی رسد
ready rack
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
meat safe
قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند
telephone switchboard
قفسه اتصالات مراکز تلفن خودکار
credence
[قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
Where are the luggage lockers?
قفسه های ویژه بار کجاست؟
presternum
قسمت جلو قفسه سینه پستانداران
Where are the luggage lockers?
قفسه های ویژه اسباب و اثاثیه کجاست؟
what not
قفسه گنجه طاقچه دار کتاب دان جا کتابی
ark
[نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
airing cupboard
قفسه یا کمدی که لباسهای شسته شده را برای خشک شدن در آن قرار میدهند
catalogue library
محل نگهداری کاتالوگها قفسه کاتالوگها
bin storage
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com