Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (21 milliseconds)
English
Persian
end
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ended
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ends
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
Other Matches
ends
کد نشان دهنده انتهای خط
end
کد نشان دهنده انتهای خط
ended
کد نشان دهنده انتهای خط
ended
کد نشان دهنده انتهای رکورد
end
کد نشان دهنده انتهای رکورد
ends
کد نشان دهنده انتهای رکورد
marker
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
markers
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
ended
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
end
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
ends
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
colons
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
colon
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
storage
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
nonerasable storage
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
indicator
نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
boolean operation
کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
marker
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
markers
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
optical
رسانه ذخیره سازی داده با استفاده از رسانه هایی مثل دیسک نوری و..
end of medium
انتهای رسانه
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
drive
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
lappets
[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
indicator
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
discretionary
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
address
شماره ای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
addresses
اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
bus
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
busses
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bussing
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bussed
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
busing
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
buses
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
addressed
اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
bused
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
LCD
چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
end of file mark
نشان انتهای پرونده
end of tape mark
نشان انتهای نوار
collective goods
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
poniter
نشان دهنده نشان گیرنده
flag
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
landline
خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
semicolon
که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
terminator
موضوعی در لیست داده که انتهای فایل را نشان میدهد
real memory
حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
hardest
کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
hard
کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
nil pointer
نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات
harder
کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
stopping
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
stopped
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
stops
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
stop
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
friendly front end
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
magneto optical recording
رسانه ذخیره سازی که از دیسک نوری استفاده میکند
archival quality
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
demonstrators
نشان دهنده
demonstrator
نشان دهنده
indicative
نشان دهنده
indicator
نشان دهنده
indicant
نشان دهنده
illustrators
نشان دهنده تصویر کش
illustrator
نشان دهنده تصویر کش
ring indicator
نشان دهنده حلقه
counting balance
ترازوی نشان دهنده
resilient
نشان دهنده فنری
reads
رسانه ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن است
communication
رادیو یا هر رسانه قابل حمل سیگنال انجام میشود
read
رسانه ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن است
place utility
استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
voltage indicator
دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
frequency indicator
دستگاه نشان دهنده فرکانس
oil gage
عقربه نشان دهنده روغن
taximeter
نشان دهنده کرایه تاکسی
indicator
عقربه یاصفحه نشان دهنده
episcope
دستگاه نشان دهنده تصاویر
oscilloscope
دستگاه نشان دهنده امواج
status board
تابلوی نشان دهنده وضعیت
adumbrant
نشان دهنده طرح مختصرازچیزی
control flag
پرچم نشان دهنده دستورات
defect skipping
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
buffer
استفاده از فضای ذخیره سازی موقت تا وقتی که پردازنده یا رسانه آماده پردازش آن شود
gas indicator
دستگاه نشان دهنده مقدار گاز
oscilloscope
دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
radix
عدد نشان دهنده اعشار صحیح
gauges
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauged
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
isobare
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
regulatory signs
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
attitude indicator
دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
gauge
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
bathymetric contour
میزان منحنیهای نشان دهنده عمق
quasi-
که نشان دهنده تعداد دستورات است
isobar
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobars
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
to be on top of the world
تو آسمون ها بودن
[نشان دهنده خوشحالی]
to feel on top of the world
تو آسمون ها بودن
[نشان دهنده خوشحالی]
air hose coupling
دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
external indicator
نشان دهنده وضع خارجی وسیله
escape character
حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
boundary disclaimer
نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
station bill
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
situation map
نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
bpi
تعداد بیتهایی که در یک اینچ از رسانه ذخیره سازی قابل ضبط است
azimuth equidistant projection
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
azimuth micrometer
وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
position buoy
بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
arithmetic
علامتی که نشان دهنده یک تابع محاسباتی است .
heads up display
وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
reverberation index
دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
colon
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
drift signal
علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
colons
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
bandwidth
اندازه دادهای که در طول یک کابل یا کانال یا رسانه دیگر قابل ارسال است
dasd
رسانه ذخیره سازی که محلهای حافظه اش مستقیماگ قابل خواندن یا نوشتن است
storage
تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
Soumak
بافت سوماک
[سوماخ]
[این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.]
presumable
قابل استنباط قابل استفاده
marks
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
zmarker beacon
برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
earth
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
marks
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
plus sign
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
plus signs
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
mark
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
mark
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
arrow head
پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
deictic
بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
drift float
علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
earths
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
compliance index
شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
attitude gyro
الت نشان دهنده پروازی که توسط ژایرو کارمیکند
plus
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
shares
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
share
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shared
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
fields
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
field
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
fielded
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
system indicator
طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
Manchester coding
نیمه اول دوره زمانی نشان دهنده مقدار بیت
most significant bit
بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
graphic
داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
zero
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zeroes
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zeros
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
layer tints
هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
ended
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ends
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
scorecards
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
scorecard
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
end
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
paragraph
حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
paragraphs
حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
connective
نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود
externals
رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
external
رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
earths
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earth
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
sectors
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
vertical
سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
paged
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
page
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
pages
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
direction
دستوراتی که نحوه استفاده از چیزی را نشان می دهند
i/o
فایلی که محتوای آن از رسانه ذخیره سازی به رسانه جانبی انتقال می یابد
sequential access
روش بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی با شروع از ابتدای رسانه
elevators
نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
elevator
نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
bubble memory
روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
manual
کتابچهای که نحوه استفاده از سیستم یا وسیله را نشان میدهد
usable
<adj.>
قابل استفاده
fit for use
قابل استفاده
operational
قابل استفاده
serviceable
<adj.>
قابل استفاده
useful
<adj.>
قابل استفاده
practical
<adj.>
قابل استفاده
applicatory
<adj.>
قابل استفاده
purpose-built
<adj.>
قابل استفاده
serviceable
قابل استفاده
handiest
قابل استفاده
practicals
قابل استفاده
profitable
قابل استفاده
handy
<adj.>
قابل استفاده
applicable
<adj.>
قابل استفاده
suitable
<adj.>
قابل استفاده
utilisable
[British]
<adj.>
قابل استفاده
utilizable
<adj.>
قابل استفاده
purposive
<adj.>
قابل استفاده
purposeful
<adj.>
قابل استفاده
proper
<adj.>
قابل استفاده
handier
قابل استفاده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com