Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English
Persian
multitudinist
کسیکه توده مردم را بیشتر ازافراد رعایت میکند
Other Matches
jawsmith
کسیکه با محبت زیاد مردم فریبی میکند
strippers
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
multitudinism
رعایت حال توده
ceremonialist
کسیکه پای بند رعایت ایین وتشریفات است
masses
توده مردم
plebeians
توده مردم
plebeian
توده مردم
the multitude
توده مردم
omnibuses
توده مردم
omnibus
توده مردم
demos
توده مردم
mass
توده مردم
populace
توده مردم
hoi polloi
توده مردم
the million
توده مردم
massing
توده مردم
folklike
وابسته به توده مردم
rabblement
توده مردم پست
ragtag and bobtail
توده مردم پست
the rank and file
توده مردم عادی
folkish
وابسته به توده مردم
the many
بیشتر مردم
most people
بیشتر مردم
rabble-rousers
تحریک کننده توده مردم
rabble-rouser
تحریک کننده توده مردم
rabble rouser
تحریک کننده توده مردم
commonalty
عوام الناس توده مردم
mass conditioning
جهت دادن به توده مردم
plebs
توده مردم روم قدیم
lot
گروه
[توده]
از مردم یا چیزها
popularly
از لحاظ توده مردم بزبان ساده
tagrag and bobtail
توده مردم پست اراذل واوباش
Pied Piper
تحریک کننده توده مردم
[سیاست]
rabble-rouser
تحریک کننده توده مردم
[سیاست]
self goverment
حکومت توده مردم خود فرمانی
mob law
قانونی که توده و گروه مردم وضع و اجرا نمایند
crashingly
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashing
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashes
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashed
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crash
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
limitarian
کسیکه معتقد است بخش محدودی از مردم گیتی رستگاری روحانی خواهندداشت
wonder worker
کسیکه معجزه میکند
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
sweater
کسیکه عرق میکند پلوور
symposiast
کسیکه در بزم شرکت میکند
griper
کسیکه مرتب شکایت میکند
watchers
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
watcher
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
lobbyist
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
speller
کسیکه لغت را هجی میکند
symposiarch
کسیکه جلسهای را اداره میکند
falconer
کسیکه با شاهین شکار میکند
falconers
کسیکه با شاهین شکار میکند
sweaters
کسیکه عرق میکند پلوور
fruitarian
کسیکه با میوه زندگی میکند .
waxer
کسیکه موم مالی میکند
lobbyists
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyer
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
plebeianism
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
garrotter
راهزنی که مردم راخفه میکند
bedder
لله کسیکه بچه را خواب میکند
moonlighter
کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
demonstrationist
کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
engrosser
کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
dragsman
لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
spoilsport
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
end gatherer
کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
spoilsports
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
wool stapler
کسیکه تجارت پشم خام میکند
progress chaser
کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
lumberjacks
کسیکه الوار وتیر اره میکند
air controlman
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
arsonist
کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
colonist
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
colonists
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
whitener
شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
lumberjack
کسیکه الوار وتیر اره میکند
knobbler
کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
garreteer
کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
winnower
کسیکه باد افشانی میکند ماشین بوجاری
circumnavigation
کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
foundationer
کسیکه ازدرامدبنگاه وقف شدهای زندگی میکند
inlander
کسیکه درون کشور یا دورازمرز زندگی میکند
quarterfinalist
کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
documentarian
کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
disseisor
کسیکه دیگری را ازتصرف ملک خودمحروم میکند
wine taster
کسیکه شراب را بوسیله چشیدن ازمایش میکند
wire dancer
کسیکه که روی سیم میرقصد و بازی میکند
gauger
کسیکه گنجایش چلیک وغیره رامعین میکند
lounger
کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
paragraphist
کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
wiseacre
کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
itemizer
کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
swamper
ساکن مرداب کسیکه الوار را جمع اوری میکند
wise acre
کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
rigorist
کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
molehills
توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
molehill
توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
occidentalist
کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
thaumaturge
کسیکه که کارهای خارق العاده ومعجزه نما میکند خرق عادت کن
barker
پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
ultraist
کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
private d.
کسیکه دست مزد گرفته درکارویژه ایی کاریا اگاهی میکند
impulsive
کسیکه از روی انگیزه انی وبدون فکر قبلی عمل میکند
multi user system
سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
mole hill
توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند
electronic bulletin board
یک سیستم کامپیوتری که لیستی از پیام های تلفن زده شده مردم را نگهداری میکند
protects
یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protecting
یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protect
یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
gargoyles
ناودانی که از دیوار پیشامدگی پیدا میکند و بیشتر انرابصورت سر وتن انسان یاجانوری درمی اورند
gargoyle
ناودانی که از دیوار پیشامدگی پیدا میکند و بیشتر انرابصورت سر وتن انسان یاجانوری درمی اورند
lamber
کسیکه میش را هنگام زاییدن توجه میکند میشی که درحال زاییدن است
burn notice
علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
mediaevalist
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
urbanite
کسیکه در شهر زندگی میکند شهر نشین
mass storage
سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
tump
توده درختان واقع بر روی تپه توده
democracy
مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
democracies
مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
You have to watch your diet more
[carefully]
and get more exercise.
شما باید بیشتر به تغذیه خود توجه و بیشتر ورزش بکنید.
receipt notification
خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
popular
مردم پسند و مناسب حال مردم
plebiscite
مردم خواست رای قاطبه مردم
plebiscites
مردم خواست رای قاطبه مردم
Hamming code
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
bandwidth
صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
trellis coding
روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
to never let yourself get to thinking like them
<idiom>
نگذارند که نفوذ بقیه مردم مجبورشان بکند طرز فکر مانند بقیه مردم داشته باشند
[اصطلاح روزمره]
mail server
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
expanded memory system
دریک IBM PC استانداردی که حافظه اضافی که بیشتر از حد کیلو بایت است از حافظه معمولی را معرفی میکند. این حافظه فقط توسط برنامههای مخصوص نوشته شده قابل اجراست و نیز مراجعه شود به LIM
MTA
نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
home rule
حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
population
تعداد مردم مردم
populations
تعداد مردم مردم
drive
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
dump
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
observingly
با رعایت
observancy
رعایت
consideration
رعایت
respects
رعایت
observance
رعایت
considerations
رعایت
respect
رعایت
formally
با رعایت
ovservation
رعایت
observes
رعایت کردن
observed
رعایت کردن
observe silence
رعایت سکوت
legality
رعایت قانون
observe
رعایت کردن
inobservance
عدم رعایت
heeded
ملاحظه رعایت
observing
رعایت کردن
esteem
رعایت ارزش
to pass by any thing
رعایت نکردن
to go through
رعایت کردن
keep to
رعایت کردن
nonconformity
عدم رعایت
regard
رعایت توجه
disrespect
عدم رعایت
regard for others
رعایت دیگران
regarded
رعایت توجه
regards
رعایت توجه
heeds
ملاحظه رعایت
regardful
رعایت کننده
ceremoniousness
رعایت تعارف
non observance of .....
عدم رعایت .....
heed
ملاحظه رعایت
heeding
ملاحظه رعایت
non compliance
عدم رعایت
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
regards
رعایت راجع بودن به
formality
رعایت اداب ورسوم
fashionableness
رعایت سبک پسندیده
economization
رعایت اصول اقتصادی
regarded
رعایت راجع بودن به
economize
رعایت اقتصاد کردن
economising
رعایت اقتصاد کردن
economises
رعایت اقتصاد کردن
breach of propriety
عدم رعایت اداب
to go to
رعایت کردن گذشتن از
economizes
رعایت اقتصاد کردن
economized
رعایت اقتصاد کردن
to stand
چیزیرادقیقا رعایت کردن
in deference to
بملاحظه برای رعایت
regard
رعایت راجع بودن به
Please behave yourself . Please be courteous.
ادب را رعایت کنید
economised
رعایت اقتصاد کردن
for short
برای رعایت اختصار
gradualism
رعایت اصول تدریج
observe silence
سکوت را رعایت کنید
formalism
رعایت ائین و اداب
circuit discipline
رعایت انضباط مدار
observantly
از روی ملاحظه و رعایت
respectfulness
رعایت احترام وادب
inobservance of a law
عدم رعایت قانون
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com