Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
physiocrat
کسیکه معتقداست که زمین یگانه سرچشمه ثروت است وحکومت بایدتابع طبیعت باشد
Other Matches
physiocracy
حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
physiocrats
اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
fortuist
کسیکه معتقداست که انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده است
restorationist
کسیکه معتقداست باینکه بشرعاقبت بسعادت اول خود نائل خواهد شد
natural philosopher
فیزیک خوان کسیکه که عقیده به اصالت طبیعت دارد
pot-shots
تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
pot-shot
تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
pot shot
تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
catastrophism
اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
fillbelly
کسیکه درکاری حریص باشد
negroid
کسیکه خون سیاهان در او باشد
cessionary
کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
octoroon
کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
conventionalist
کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
single stepping
دقت یگانه پیمودن یگانه
mestizo
کسیکه زاده اسپتنیولی و هندی و امریکایی باشد
mestiza
کسیکه زاده اسپانیولی و هندی وامریکایی باشد
melodramatist
کسیکه کارش درست کردن melodrama باشد
croppy
کسیکه موی سرش راکوتاه کرده باشد
hydrographer
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
knight marshal
کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
lusus natarae
بازی طبیعت خوش مزگی طبیعت
geomancer
کسیکه بادیدن خاک ریخته شده در روی زمین فال میگیرد
neptunist
کسیکه عقیده داردکه خارههای پی در پی پوسته زمین بوسیله اب درست شده اند
lusus naturae
بازی طبیعت خوشمزگی طبیعت
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
ground plan
نقشهای که هم تراز زمین باشد طرح عمومی
ground plans
نقشهای که هم تراز زمین باشد طرح عمومی
silver spoon
ثروت موروثی دارای ثروت موروثی ثروتمند
universal time
زمان که به گردش زمین بستگی داشته باشد و لذا بطورمطلق یکسان نمیباشد
humid tropics
مناطقی از کره زمین که حرارت سردترین ماههای ان از 02 درجه سانتی گرادبیشتر باشد
polygonal soil
زمین چند دامنهای که شیبهای ان در اثر فرسایش یخ یا برف تولید شده باشد
mediaevalist
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
historcicism
فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
oblique compartment
قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
under lay
زیرانداز فرش
[جهت جلوگیری از سر خوردن آن بر روی زمین که معمولا از جنس نمد و یا مشمع می باشد.]
vertical take off and landing
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
submarginal land
زمین مطلقا" بی حاصل زمینی که چنان بی حاصل باشد که مخارج سرمایه گذاری و کارگر را نتواندجبران کند
Hanbel
[نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
strippers
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
sole
یگانه
the only remedy is patience
یگانه
one of a kind
<adj.>
یگانه
only
یگانه
uniquely
یگانه
unique
یگانه
only begotten
یگانه
soles
یگانه
sui generis
یگانه
singleton
یگانه
ones
یک واحد یگانه
single precision
دقت یگانه
the only begotten son
پسر یگانه
one
یک واحد یگانه
sole argument
یگانه دلیل
single bond
پیوند یگانه
unique factor
عامل یگانه
unique solution
راه حل یگانه
unique variance
پراکنش یگانه
monadic operation
عملکرد یگانه
Brontide
نوعی صدا
[صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
he is my only child
فرزند یگانه من است
pigeon pair
پسرودختری که یگانه فرزندان پدرومادرخودباشند
single sign-on
ورود یگانه به سیستم
[رایانه شناسی]
uniue
بی مانند بی نظیر یکتا یگانه فرد
flags were their only signals
یگانه علامت ایشان پرچم بود
warison
ثروت
moneybags
ثروت
riches
ثروت
fortune
ثروت
fortunes
ثروت
wealth
ثروت
origin
سرچشمه
head spring
سرچشمه
fountains
سرچشمه
genitor
سرچشمه
springhead
سرچشمه
head water
سرچشمه
origins
سرچشمه
principle
سرچشمه
wellhead
سرچشمه
derivations
سرچشمه
derivation
سرچشمه
spring
سرچشمه
fountain
سرچشمه
source
سرچشمه
headspring
سرچشمه
fountainhead
سرچشمه
hotbed
سرچشمه
headwater
سرچشمه
fountain head
سرچشمه
hotbeds
سرچشمه
well spring
سرچشمه
springs
سرچشمه
treasure
ثروت جواهر
riches
ثروت زیاد
plutology
ثروت شناسی
bonanzas
ثروت باداورده
bonanza
ثروت باداورده
fortune
دارایی ثروت
dismal science
علم ثروت
money
مسکوک ثروت
wealth tax
مالیات بر ثروت
distribution of wealth
توزیع ثروت
treasures
ثروت جواهر
wealth distribution
توزیع ثروت
wealth of nations
ثروت ملل
treasuring
ثروت جواهر
windfall
ثروت باداورده
wealth effect
اثر ثروت
wealth creation
ایجاد ثروت
treasured
ثروت جواهر
social wealth
ثروت اجتماعی
weals
ثروت دارایی
political economy
علم ثروت
fortunes
دارایی ثروت
mammonism
ثروت پرستی
affluence
فراوانی ثروت
net wealth
ثروت خالص
commonwealth
ثروت عمومی
commonwealths
ثروت عمومی
purse proud
مغرور از ثروت
possession
ثروت ید تسلط
national wealth
ثروت ملی
plutonomy
علم ثروت
worth
سزاوار ثروت
plutolatry
ثروت پرستی
weal
ثروت دارایی
economic wealth
ثروت اقتصادی
windfalls
ثروت باداورده
mammon
ممونا ثروت
upstream
نزدیک به سرچشمه
roots
سرچشمه زمینه
rise
شیب سرچشمه
rises
شیب سرچشمه
originate
سرچشمه گرفتن
root
سرچشمه زمینه
originationu
سرچشمه گیری
originating
سرچشمه گرفتن
origin
اصل سرچشمه
originals
منبع سرچشمه
head stream
سرچشمه رودخانه
mothered
سرچشمه اصل
radix
سرچشمه اولیه
origin
سرچشمه مایه
mothering
سرچشمه اصل
data origination
سرچشمه داده ها
mother
سرچشمه اصل
original
منبع سرچشمه
origins
سرچشمه مایه
origins
اصل سرچشمه
to be derived
سرچشمه گرفتن
mothers
سرچشمه اصل
originated
سرچشمه گرفتن
the origin of evil
سرچشمه بدی
originates
سرچشمه گرفتن
political economist
متخصص علم ثروت
to grow rich
ثروت بهم زدن
he is possessed of wealth
او دارای ثروت است
white elephant
<idiom>
ثروت یا مالکیت بیفایده
patrimony
ثروت موروثی میراث
wealth saving relationship
رابطه ثروت و پس انداز
productive
فراور مولد ثروت
redistribution of wealth
توزیع دوباره ثروت
mammonite
ثروت دوست زرپرست
patrimonies
ثروت موروثی میراث
man made wealth
ثروت ساخت بشر
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
consubstantial
هم طبیعت
inclination
طبیعت
Mother Nature
طبیعت
physios
طبیعت
quality
طبیعت
nature
طبیعت
qualities
طبیعت
temperament
طبیعت
natures
طبیعت
physio
طبیعت
temperaments
طبیعت
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
gold
ثروت رنگ زرد طلایی
golds
ثروت رنگ زرد طلایی
rises
ترقی کردن سرچشمه گرفتن
springy
قابل ارتجاع سرچشمه وار
rise
ترقی کردن سرچشمه گرفتن
emanates
سرچشمه گرفتن بیرون امدن
emanating
سرچشمه گرفتن بیرون امدن
emanated
سرچشمه گرفتن بیرون امدن
emanate
سرچشمه گرفتن بیرون امدن
naturalism
طبیعت پردازی
landscape architecture
معماری طبیعت
lusus naturae
غرابت طبیعت
lusus natarae
غرابت طبیعت
metaphsical
طبیعت حکمتی
human nature
طبیعت انسان
animality
طبیعت حیوانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com