Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
chimney sweeper
کسی که دوده لوله بخاری راپاک میکند
Other Matches
soot
دوده بخاری
stovepipe
لوله بخاری
tun
لوله بخاری
ingle-nook
[گوشه لوله بخاری]
inglenook
گوشه لوله بخاری
smutty
شبیه دوده دوده زده
smuttiest
شبیه دوده دوده زده
smuttier
شبیه دوده دوده زده
Erase ( clean ) the blackboard.
تخته سیاه راپاک کنید
to kiss away a child's tears
بابوسیدن بچه اشکهایش راپاک کردن
waterspout
لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند
waterspouts
لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند
bordering machine
ماشینی که لبه لوله ها را خم میکند
intubate
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
control rod
میله لوله یا صفحهای درهسته شناسی که حاوی موادی است که نوترونها رابسرعت جذب میکند
air metering force
نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
channel black
دوده
grime
دوده
colly
دوده
dust brand
دوده
flying coke
دوده
soot
دوده
lampblack
دوده
carbon black
دوده
smuts
دوده
gas black
دوده
smut
دوده
mail server
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
soot trap
دوده گیر
soot
دوده گرفتن
lampblack
دوده چراغ
soot
دوده زدن
acetylene black
دوده استیلنی
blackest
دوده لباس عزا
black
دوده لباس عزا
blacks
دوده لباس عزا
blacker
دوده لباس عزا
soot
رنگ سیاه دوده
shoot blower
دمنده دوده کشتی
lucubrate
دوده چراغ خوردن
blacked
دوده لباس عزا
hosed
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
smutty
با دوده لکه دار شده
smuttier
با دوده لکه دار شده
shoot blower
دوده پاک کن دودکش ناو
smuttiest
با دوده لکه دار شده
breech end
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
go devil
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
thermionic tube
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
fuliginous
وابسته به بخارات مضر بدن پراز دوده
jack ring
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
rigatoni
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens
لوله خروجی بیضه لوله منی
oviduct
لوله رحمی لوله فالوپ
to pipeline
با خط لوله لوله کشی کردن
spigot
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
sockets
بست لوله دوراهی لوله
water pipe
لوله مخصوص لوله کشی اب
pipeline assets
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
dump
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
flash tube
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
steam lance
یخ اب کن بخاری
radiators
بخاری
halituous
بخاری
stove
بخاری
stoves
بخاری
gaseous
بخاری
heaters
بخاری
radiator
بخاری
heater
بخاری
chimneys
بخاری
chimney
بخاری
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
mantlepieces
نمای بخاری
poker
سیخ بخاری
pokers
سیخ بخاری
interior heater
بخاری اتومبیل
radiators
خنک کن بخاری
mantel board
در بالای بخاری
grated
بخاری تو دیواری
chimneypiece
گچ بری بخاری
chimney piece
پیش بخاری
chimneypiece
نمای بخاری
mantelpieces
نمای بخاری
chimney breasts
سینه بخاری
grates
بخاری تو دیواری
chimney
بخاری دیواری
grates
بخاری پنجرهای
electric heater
بخاری برقی
radiator
خنک کن بخاری
vapoury
بخاری بخارمانند
fire screen
پنجره بخاری
andiron
پیش بخاری
fire side
پای بخاری
grated
بخاری پنجرهای
fire side
بخاری دیواری
chimneys
بخاری دیواری
fire guard
پیش بخاری
chimney breast
سینه بخاری
grate
بخاری تو دیواری
grate
بخاری پنجرهای
mantelpiece
نمای بخاری
fireplace
بخاری منقل
fire-irons
لوازم بخاری
steam brake
ترمز بخاری
fireside
پای بخاری
turn cap
خفه کن بخاری
firesides
پای بخاری
fender
پیش بخاری
fire place
بخاری دیواری
fireplaces
بخاری منقل
steam hammer
چکش بخاری
stoker
سیخ بخاری
steam pile driver
شمعکوب بخاری
steamship
کشتی بخاری
steam pile driver
دنگ بخاری
mantel
طاقچه بالا بخاری
louvers
فانوس دودکش بخاری
louver
فانوس دودکش بخاری
fireguard
سپر جلو بخاری
fireguards
سپر جلو بخاری
steam shovel
خاک انداز بخاری
wood stove
بخاری هیزمی یا چوبی
capital
سرستون سرلوله بخاری
chimney-back
صفحه پشت بخاری
chimney piece
ارایش روی بخاری
battery steamer
کوره باتری بخاری
mantelpieces
طاقچه بالا بخاری
mantelpiece
گچ بری دور بخاری
fire irons
لوازم پای بخاری
hearth rug
قالیچه پیش بخاری
firedog
سه پایه پیش بخاری
firescreen
سپر جلو بخاری
mantelpieces
گچ بری دور بخاری
mantlepieces
طاقچه بالا بخاری
abat vent
کلاهک دودکش بخاری
mantel piece
گچبری دور بخاری
louvre
فانوس دودکش بخاری
kitchener
بخاری خوراک پزی
mantlepieces
گچ بری دور بخاری
franklin stove
بخاری اختراعی فرانکلین
mantelpiece
طاقچه بالا بخاری
heater
بخاری دستگاه تولید گرما
heaters
بخاری دستگاه تولید گرما
andiron
سه پایهای که کنار بخاری می گذاشتند
collimating sight
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
yachts
کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
fire irons
سیخ و سه پایه وسایراسبابهای جلو بخاری
inhalator
اسبابی که با ان بخاری رادرشش فرو برند
chimney-mantle
[قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
steamboat
قایق بخاری باکشتی بخارسفر کردن
yacht
کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
poke
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
poked
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
pokes
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
space heater
بخاری مخصوص گرم کردن فضای ازاد
poking
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
chimney-corner
[گوشه یا کناره ی عقب نشین بخاری یا شومینه]
overmantel
ارایش طاقچه دار در روی نمای بخاری
paddle boats
کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
steeplejack
بنا یا تعمیر کار برج و مناره و دود کش بخاری
steeplejacks
بنا یا تعمیر کار برج و مناره و دود کش بخاری
paddle boat
کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
chimney sweeps
کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
chimney sweep
کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
snag boat
کشتی بخاری کوچک که با ان بستر رودخانه هارا ازموانع پاک می کنند
page
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
paged
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
faulted
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
controllers
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
controller
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
faults
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
critical error
خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
destructive cursor
نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
fault
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
scsi
بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
edited
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
edit
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
slave
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
key
کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
slaved
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
postbyte
بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
slaves
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
million instructions per second
اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
Intel
بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
Intel
بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
slaving
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
plotter
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
dat
درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
plotters
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com