English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
churchgoer کسی که مرتب به کلیسا میرود
churchgoers کسی که مرتب به کلیسا میرود
Other Matches
sorts روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorted روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sort روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
exonarthex [هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
prebendary دریافت مقرری از کلیسا وفیفه خوار کلیسا
elder ارشد کلیسا شیخ کلیسا
sort روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorted روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorts روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
exchanged روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
merge sorting algorithm الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
exchanging روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchange روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanges روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
sorts برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorted برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sort برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
filing 1-مرتب کردن متن ها. 2-متن هایی که باید مرتب شوند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
bubble sort روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
format روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
formats روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
the train runs without a stop میرود
he is going میرود
i had no idea he was going که او میرود
it wont wash اگرانرابشویندرنگش میرود
if he goes اگر او میرود
Which line goes to ... ? کدام خط به ... میرود؟
the probability is احتمال میرود
presumedly احتمال میرود
bethel کلیسا
churchgoers کلیسا رو
churchgoer کلیسا رو
stair towers turrets کلیسا
kirk کلیسا
churches کلیسا
church کلیسا
bleeders کسی که خونش میرود
in all probability احتمال کلی میرود
neck or nothing یا سر میرود یا کلاه می اید
bleeder کسی که خونش میرود
congregations حضاردر کلیسا
congregation حضاردر کلیسا
chapelry حوزه کلیسا
churchly مربوط به کلیسا
Ecclesilogy کلیسا شناسی
croud سرداب کلیسا
croude سرداب کلیسا
crowd سرداب کلیسا
crowde سرداب کلیسا
steeple برج کلیسا
ambulacrum صحن کلیسا
steeples مناره کلیسا
double church کلیسا دو طبقه
chancel محراب کلیسا
nave portal مدخل کلیسا
lay reader قاری کلیسا
kirkman عضو کلیسا
naves رواق کلیسا
kirk به کلیسا رفتن
facing the church روبروی کلیسا
transepts جناح کلیسا
transepts بازویی کلیسا
transept جناح کلیسا
transept بازویی کلیسا
ostiary دربان کلیسا
camarin معبد در کلیسا
blind storey تریبون کلیسا
sextons خادم کلیسا
sexton خادم کلیسا
ecclesiastical منسوب به کلیسا
presbyter شیخ کلیسا
tympan جبهه کلیسا
tympanon جبهه کلیسا
churchyards حصار کلیسا
undercroft اتاق کلیسا
churchyards حیاط کلیسا
god's acre محوطه کلیسا
steeple مناره کلیسا
nave رواق کلیسا
churchman نگهبان کلیسا
churchyard حیاط کلیسا
churchmen نگهبان کلیسا
crypt سرداب کلیسا
crypts سرداب کلیسا
territorialism کلیسا سالاری
territoriality کلیسا سالاری
churchyard حصار کلیسا
steeples برج کلیسا
tympanum جبهه کلیسا
cat burglar <idiom> دزدی که از دیوار بالا میرود
saltigrade کارتنهای که باجست وخیزراه میرود
moviegoer کسی که اغلب به سینما میرود
apostrophes که درموارد زیر بکار میرود
apostrophe که درموارد زیر بکار میرود
somnambulistic کسیکه درخواب راه میرود
where does this road lead to این راه بکجا میرود
such goods will sell very high اینگونه کالاهاخوب بفروش میرود
nightwalker کسیکه شب در خواب راه میرود
night walker کسیکه در خواب راه میرود
the scale preponderates کفه ترازو پایین میرود
Where does this road lead to? این جاده به کجا میرود؟
Which line goes to ... ? کدام خط راه آهن به ... میرود؟
Does this train go to ... ? آیا این قطار به ... میرود؟
moviegoers کسی که اغلب به سینما میرود
he made a show of goung چنان وانمودکردکه گویی میرود
indiaman کشتی ای که در بازرگانی باهندبکار میرود
it promisews to be easy امید میرود اسان باشد
grifter فروشندهای که بهمراه سیرک میرود
crossing tower برج تقاطع در کلیسا
belfry برج ناقوس کلیسا
esonarthex [هشتی ورودی کلیسا]
tazza سنگاب بزرگ کلیسا
ban اعلان ازدواج در کلیسا
belfries برج ناقوس کلیسا
epi [مناره مخروطی کلیسا]
Deans رئیس کلیسا یادانشکده
Dean رئیس کلیسا یادانشکده
presbyter کشیش سرپرست کلیسا
altar-table میز مقدس در کلیسا
pastorium مقر شبان کلیسا
shepherdesses شبان کلیسا که زن باشد
helm [تاج مخروطی کلیسا]
the church e. سازمان قانونی کلیسا
church warden متصدی دارایی کلیسا
chanter سرود خوان کلیسا
campanile محل ناقوس کلیسا
campanile برج کلیسا منار
spires تاجک مخروطی کلیسا
spire تاجک مخروطی کلیسا
bans اعلان ازدواج در کلیسا
banning اعلان ازدواج در کلیسا
almonry صدقه خانه کلیسا
shepherdess شبان کلیسا که زن باشد
pastorate مقام شبانی کلیسا
cathedra [صندلی اسقف در کلیسا]
cross-aisle [گوشواره عرضی کلیسا]
chancel-arch قوسی شبستان کلیسا
chancelor جداره مشبک [کلیسا]
parament تزئینات اویختنی کلیسا
ante-church پیش ناو کلیسا
parvis حیاط یا دیوارجلو کلیسا
chancel-rail نرده مشبک [کلیسا]
lay clerk سرود خوان کلیسا
back-aisle راهرو پشت کلیسا
chancel-rail دیواره مشبک [کلیسا]
narthex ایوان غربی کلیسا
narthex هشتی ورودی کلیسا
aumbry [تورفتگی در دیوار کلیسا]
weekender کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
chaperone شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
it may be presumed that احتمال قوی میرود که میتوان فرض که
companion hatchway راهی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
She will only date you if you ... او [زن] فقط به شرطی با تو میرود بیرون اگر تو...
chaperones شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
day-tripper کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
lampron چراغ فیتلهای که درچراغانی بکار میرود
pneumatometer الت سنجش هوایی که در یک دم به شش فرو میرود
playgoer ادمی که قالبا بنمایش میرود نمایشرو
companion ladder نردبانی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
lakh سدهزار در شممردن روییه بکار میرود
chaperons شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
day-trippers کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
chaperon شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
fuller's earth خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
studs زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
Which bus goes to the town centre? کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
When is the bus to Pimlico? چه وقت اتوبوس به شهر پیملیکو میرود؟
lapboard تختهای که بعنوان میز تحریربکار میرود
auditory [نام قدیمی شبستان کلیسا]
bema [بلندترین قسمت شبستان کلیسا]
choir loft جای مخصوص خواندن کلیسا
disestablish کلیسا را از ازادی محروم کردن
beadle مستخدم جزء کلیسا یادانشگاه
deanship مقام ریاست دانشکده یا کلیسا
Gospel side [قسمت شمالی محراب یا کلیسا]
feretory [صندوق آثار مقدس کلیسا]
disestablishing کلیسا را از ازادی محروم کردن
impropriator تفریط کننده دارایی کلیسا
piscina حوض شنا سنگاب کلیسا
disestablishes کلیسا را از ازادی محروم کردن
deambulatory [راهرو یا گردشی در صدر کلیسا]
hagioscope [گشادگی اریب در دیوار کلیسا]
disestablished کلیسا را از ازادی محروم کردن
epistle side [محراب در گوشه جنوبی کلیسا]
boring tubes لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
bathometer دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
shirt-tail بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
shirt-tails بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
parotid duct لولهای که از غده بنا گوشی بدهان میرود
gatecrashers کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
sneaker کسی که دزدکی راه میرود کفش کتانی
crosse چوگان پهنی که دربازی گلف بکار میرود
dacoit راهزن سلاحدارهندی یابرمهای که بادسته راهزنان میرود
gatecrasher کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
blacktop موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
sneakers کسی که دزدکی راه میرود کفش کتانی
wisha برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com