English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
developed market economy countries کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
Other Matches
developed countries کشورهای توسعه یافته کشورهای پیشرفته
advanced countries کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته
first world کشورهای کنونی سرمایه داری پیشرفته ازنظر اقتصادی
less developed countries کشورهای کمتر توسعه یافته
e r p جهت کمک به توسعه اقتصادی کشورهای اروپا
reciprocal agreement قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
e c e کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
marshall plan طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
characteristics of underdeveloping مشخصات کشورهای در حال توسعه ویژگیهای توسعه نیافتگی
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
developments رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
development رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
international development association مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
Economic expert [A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany] حکیم اقتصادی [ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
economic section انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
developing countries کشورهای در حال رشد کشورهای در حال توسعه
underdeveloped countries کشورهای توسعه نیافته
developing countries کشورهای در حال توسعه
development countries کشورهای قابل توسعه
least developed countries پائین ترین کشورهای در حال توسعه
unicef (= united nations international یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
extended precision دقت توسعه یافته
development system سیستم توسعه یافته
extended memory حافظه توسعه یافته
developed contries ممالک توسعه یافته
extended character set مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته
extendeo core حافظه چنبرهای توسعه یافته
the developed world جهان توسعه یافته [پیشرفته]
generation توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
generations توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
economic development توسعه اقتصادی
ebcdic کدمبادله اطلاعات اعشاری با کددودوئی توسعه یافته
NetView معماری مدیریت شبکه توسعه یافته توسط IBM
organization for economic co opration سازمان توسعه و همکاری اقتصادی
amiga مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط کمودور توسعه یافته اند
LAN Manager سیستم عامل شبکه توسعه یافته توسط ماکروسافت برای PC
ethernet گونهای از اترنت توسعه یافته توسط DEC , Intel , xerox
take off خیز . یکی از مراحل توسعه اقتصادی در نظریه روستو
extended code decimalinterchange coded binary کدمبادله اعشاری کد شده بصورت دودوئی توسعه یافته
enhancing سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhance سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
ECP سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای پیشبرد کارایی پورت چاپگر موازی
JPEG++ حالت توسعه یافته gPEG که بخ بخشهای تصویر امکان فشرده شدن متفاوت می دهند
enhances سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhanced سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
interactive ابزار توسعه یافته نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد برنامه را تحت کنترل اجرا کند
applesoft basic نوع توسعه یافته زبان برنامه نویسی BASIC که باریزکامپیوتر قابلیت پردازش اعداد اعشاری را هم دارد
inward looking development policies سیاستهای توسعه "درون نگر " سیاست هائی است که بر خود اتکائی اقتصادی
NetShow سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای تامین صوت و تصویر روی اینترنت بدون وقفه یا اختلال در تصاویر
world bank بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
economic nationalism ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
Visual C محصول توسعه یافته ماکروسافت که امکان ایجاد برنامههای کاربردی ویندوز با رسم واسط های کاربر و اتصال کد زبان C را برقرار میکند
AT Attachment خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
Advanced Technology Attachment خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
fourth generation computers فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
Internetwork Packet Exchange پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است
greige carpet فرش خود رنگ [فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
IPX پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود
colombo plan طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
second world جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند
protectionism دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
point four چهارمین ماده از مواد اصلی نطق افتتاحیه ترومن رئیس جمهور امریکادر ژانویه 9491 در کنگره که در ان پیشنهاد شده بود که ایالات متحده امریکا به وسیله تامین کمکها و مساعدتهای فنی در کشورهای توسعه نیافته جهان
european monetary agreement موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
new deal برنامه توسعه اقتصادی فرانکلین روزولت پس از سالهای بعداز بحران بزرگ درامریکا که دران کمک به کشاورزی بازنشستگی وبیمه بیکاری و غیره گنجانیده شده است
innovation theory ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
rio treaty اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
enhanced در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhances در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhance در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhancing در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
economic aggregates مجموعههای اقتصادی ارقام کلی اقتصادی
economic liberalism مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی
economic imperialism جهانخواری اقتصادی امپریالیسم اقتصادی
dynamic condition شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
quarterly journal of economics مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
business cycle دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
buries ازنظر پوشاندن
burying ازنظر پوشاندن
bury ازنظر پوشاندن
security cognizance شناخت ازنظر صلاحیت
To bring something to someones attention . چیزی را ازنظر کسی گذراندن
tax havens محل امن ازنظر مالیات
not operationally ready غیر اماده ازنظر عملیاتی
tax haven محل امن ازنظر مالیات
economic and social council شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
geologize ازنظر زمین شناسی بازرسی کردن
road capacity کشش جاده ازنظر حداکثر ترافیک
economic order quantity کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
satellization زیر امرقراردادن یکانهای غیرمشابه ازنظر رستهای
play second fiddle to someone <idiom> ازنظر مهم بودن مقام دوم داشتن
tailor برش دادن ازنظر رزمی به هم مربوط کردن
tailors برش دادن ازنظر رزمی به هم مربوط کردن
beam test ازمایش اندازه گیری تیر ازنظر مقاومت
outreach توسعه یافتن توسعه
panoramas منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
panorama منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
mixed capitalism نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
form utility در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
autarky خود بسی اقتصادی خود کفایی اقتصادی
freight وسیله حملی که ازنظر قیمت مناسب است ولی کند عمل میکند
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
marxist economics نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
allied کشورهای هم پیمان
less developed contries کشورهای کم رشد
overseas کشورهای بیگانه
industrial nations کشورهای صنعتی
poor countries کشورهای فقیر
uncomitted countries کشورهای غیرمتعهد
free world کشورهای غیرکمونیست
developed market economy countries کشورهای مرفه
structured programming برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
federalization تشکیل کشورهای متحد
allied headquarters قرارگاه کشورهای هم پیمان
the united states of america ایالات یا کشورهای متحدامریکا
third world countries کشورهای جهان سوم
Underdeveloped ( backward) countries . کشورهای عقب افتاده
retarded countries کشورهای عقب مانده
backward countries کشورهای عقب مانده
internationals مربوط به کشورهای مختلف
international مربوط به کشورهای مختلف
The English speaking-countries. کشورهای انگلیسی زبان
capitalist countries کشورهای سرمایه داری
organization of petroleum exporting cont سازمان کشورهای صادرکننده نفت
third world economies اقتصاد کشورهای جهان سوم
orient کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
OPEC سازمان کشورهای صادرکننده نفت
orienting کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
reactions from abroad واکنش مردم در کشورهای خارجی
orients کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
federative مبنی بر سازمان کشورهای متحد
federate تشکیل کشورهای متحد دادن
commonwealths کشورهای مشترک المنافع جمهور
commonwealth کشورهای مشترک المنافع جمهور
commonwealth games جام کشورهای مشترک المنافع
federated تشکیل کشورهای متحد دادن
federates تشکیل کشورهای متحد دادن
federating تشکیل کشورهای متحد دادن
pan americanism طرفداری از اتحاد کشورهای امریکایی
OAS مخفف سازمان کشورهای امریکایی
overseas income درامد از کشور یا کشورهای خارجی
isolationist طرفدارعدم مداخله در سیاست کشورهای دیگر
oil rich countries کشورهای ثروتمند تولید کننده نفت
trade follows the flag تجارت کشورهای مشترک المنافع با انگلستان
country file را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
He has feathered his nest. He has lined his pocket. اودیگر بارش را بسته است ( ازنظر مالی تأمین است )
pax britannica اشتی که انگلیس کشورهای جنگجوربدان دعوت میکند
seato forces نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
satellite ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
the big four درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان
satellites ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
Comparison with other countries is extremely interesting. مقایسه با کشورهای دیگر بی اندازه جالب توجه است.
christian era مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
dumping فروش کالادر کشورهای دیگر با قیمتی پایین تر از قیمت داخلی
enclave ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
enclaves ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
rio treaty پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
nordic council فنلاند و نروژ که هدف ان بسط همکاریهای کشورهای اسکاندیناوی درشئون مختلف است
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence. در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
findings یافته
finding یافته
porrect بسط یافته
deployed گسترش یافته
depauperate تقلیل یافته
done وقوع یافته
glorified تجلیل یافته
extended تمدید یافته
awakened اگاهی یافته
endrgized انرژی یافته
instinct with life روح یافته
instinct with force نیرو یافته
generalized تعمیم یافته
waney کاهش یافته
wany کاهش یافته
transferred انتقال یافته
due out خاتمه یافته
tuned وفق یافته
expanded بسط یافته
organized سازمان یافته
full fledged تکامل یافته
full-fledged تکامل یافته
allocated اختصاص یافته
structured ساخت یافته
applied <adj.> <past-p.> گسترش یافته
past پایان یافته
linked پیوند یافته
downfallen زوال یافته
nascent پیدایش یافته
abroad گسترش یافته
mature economy تکامل یافته
matched تطبیق یافته
nee تولد یافته
inserted <adj.> <past-p.> گسترش یافته
installed <adj.> <past-p.> گسترش یافته
deployed <adj.> <past-p.> گسترش یافته
transmissive انتقال یافته
appointed <adj.> <past-p.> گسترش یافته
isogamete سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
linked subroutine زیربرنامه پیوند یافته
elaborated code رمز بسط یافته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com