Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 216 (13 milliseconds)
English
Persian
developing countries
کشورهای در حال رشد کشورهای در حال توسعه
Search result with all words
advanced countries
کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته
characteristics of underdeveloping
مشخصات کشورهای در حال توسعه ویژگیهای توسعه نیافتگی
developed countries
کشورهای توسعه یافته کشورهای پیشرفته
developed market economy countries
کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
developing countries
کشورهای در حال توسعه
development countries
کشورهای قابل توسعه
e r p
جهت کمک به توسعه اقتصادی کشورهای اروپا
international development association
مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
least developed countries
پائین ترین کشورهای در حال توسعه
less developed countries
کشورهای کمتر توسعه یافته
marshall plan
طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
point four
چهارمین ماده از مواد اصلی نطق افتتاحیه ترومن رئیس جمهور امریکادر ژانویه 9491 در کنگره که در ان پیشنهاد شده بود که ایالات متحده امریکا به وسیله تامین کمکها و مساعدتهای فنی در کشورهای توسعه نیافته جهان
underdeveloped countries
کشورهای توسعه نیافته
unicef (= united nations international
یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
world bank
بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
Other Matches
rio treaty
اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
poor countries
کشورهای فقیر
free world
کشورهای غیرکمونیست
less developed contries
کشورهای کم رشد
overseas
کشورهای بیگانه
industrial nations
کشورهای صنعتی
developed market economy countries
کشورهای مرفه
uncomitted countries
کشورهای غیرمتعهد
allied
کشورهای هم پیمان
internationals
مربوط به کشورهای مختلف
The English speaking-countries.
کشورهای انگلیسی زبان
international
مربوط به کشورهای مختلف
Underdeveloped ( backward) countries .
کشورهای عقب افتاده
allied headquarters
قرارگاه کشورهای هم پیمان
third world countries
کشورهای جهان سوم
the united states of america
ایالات یا کشورهای متحدامریکا
capitalist countries
کشورهای سرمایه داری
backward countries
کشورهای عقب مانده
retarded countries
کشورهای عقب مانده
federalization
تشکیل کشورهای متحد
federated
تشکیل کشورهای متحد دادن
OAS
مخفف سازمان کشورهای امریکایی
third world economies
اقتصاد کشورهای جهان سوم
pan americanism
طرفداری از اتحاد کشورهای امریکایی
overseas income
درامد از کشور یا کشورهای خارجی
federating
تشکیل کشورهای متحد دادن
organization of petroleum exporting cont
سازمان کشورهای صادرکننده نفت
federate
تشکیل کشورهای متحد دادن
federates
تشکیل کشورهای متحد دادن
OPEC
سازمان کشورهای صادرکننده نفت
commonwealth
کشورهای مشترک المنافع جمهور
commonwealths
کشورهای مشترک المنافع جمهور
orients
کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
reactions from abroad
واکنش مردم در کشورهای خارجی
federative
مبنی بر سازمان کشورهای متحد
orienting
کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
commonwealth games
جام کشورهای مشترک المنافع
orient
کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
oil rich countries
کشورهای ثروتمند تولید کننده نفت
isolationist
طرفدارعدم مداخله در سیاست کشورهای دیگر
trade follows the flag
تجارت کشورهای مشترک المنافع با انگلستان
country file
را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
pax britannica
اشتی که انگلیس کشورهای جنگجوربدان دعوت میکند
seato forces
نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
first world
کشورهای کنونی سرمایه داری پیشرفته ازنظر اقتصادی
satellites
ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
the big four
درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان
satellite
ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
Comparison with other countries is extremely interesting.
مقایسه با کشورهای دیگر بی اندازه جالب توجه است.
dumping
فروش کالادر کشورهای دیگر با قیمتی پایین تر از قیمت داخلی
christian era
مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
enclaves
ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
enclave
ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
rio treaty
پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
nordic council
فنلاند و نروژ که هدف ان بسط همکاریهای کشورهای اسکاندیناوی درشئون مختلف است
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence.
در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
e f t a (european free trade association
اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
safflower
گل رنگ
[این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
pan american union
سازمان دولتهای قاره امریکا که به سال 0981 در واشنگتن تاسیس شد و هدف ان گسترش همکاری و همبستگی در شقوق و شئون مختلفه بین کشورهای قاره امریکااست
colombo plan
طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
tour de france
مسابقه تور دو فرانس بمسافت 0004 کیلومتر در12 روز که دوچرخه سواران از کشورهای فرانسه بلژیک اسپانیا ایتالیا المان و سویس می گذرند و از سال 3091پایه گذاری شده و اغلب مسیرکوهستانی است
dangerous goods by road agreement
موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
civil military relations
روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
second world
جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند
greige carpet
فرش خود رنگ
[فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
european monetary agreement
موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
e c e
کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
room-sized rug
فرش های ایرانی
[فرش های درباری]
[بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
warsaw treaty
پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
Tibet
تبت
[این ناحیه با کشورهای چین، هند و نپال همسایه بوده و فرش آن بیشتر تحت تاثیر چین قرار داشته است.سابقه فرش بافی در آن حدود سیصد سال می باشد. نقش ببر از طرح های اصلی فرش تبت است.]
development
رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
enhance
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
developments
رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
enhancing
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhances
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhanced
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
outreach
توسعه یافتن توسعه
enlargements
توسعه
enlargement
توسعه
promotions
توسعه
enlarges
توسعه
outspread
توسعه
promotion
توسعه
spreads
توسعه
delelopment
توسعه
enlarging
توسعه
enlarged
توسعه
increments
توسعه
upgrowth
توسعه
developments
توسعه
amplification
توسعه
extension
توسعه
increment
توسعه
expansion
توسعه
spread
توسعه
development
توسعه
extensions
توسعه
stop go policy
توسعه
enlarge
توسعه
increscent
زیادی توسعه
exepandable
قابل توسعه
expandability
قابلیت توسعه
expanded , capacity
توسعه فرفیت
expandsionism
توسعه طلبی
export promotion
توسعه صادرات
extensibility
توسعه پذیری
development bank
بانک توسعه
economic development
توسعه اقتصادی
development time
زمان توسعه
developement
توسعه دادن
development policy
سیاست توسعه
development tools
ابزار توسعه
development plan
برنامه توسعه
underdeveloped
توسعه نیافته
extensible
توسعه پذیر
underdevelopment
توسعه نیافتگی
rural development
توسعه روستائی
under development
دردست توسعه
path of expansion
مسیر توسعه
pattern of development
الگوی توسعه
to open out
توسعه دادن
phasess of development
مراحل توسعه
technical development
توسعه فنی
pole of development
قطب توسعه
progation
توسعه تکثیر
regional development
توسعه منطقهای
regional development
توسعه ناحیهای
research and development
تحقیق و توسعه
social development
توسعه اجتماعی
open out
توسعه دادن
uneven development
توسعه نامتوازن
monetary expansion
توسعه پولی
to unfold
توسعه دادن
enlarge
توسعه دادن
historical development
توسعه تاریخی
internal development
توسعه داخلی
urban renewal
توسعه شهری
self development
توسعه نفس
promotes
توسعه دادن
booming
توسعه یافتن
increases
توسعه دادن
booming
توسعه عظیم
boomed
توسعه یافتن
boomed
توسعه عظیم
boom
توسعه یافتن
boom
توسعه عظیم
expanses
بسط و توسعه
expanse
بسط و توسعه
promoting
توسعه دادن
develops
توسعه دادن
develop
توسعه دادن
increased
توسعه دادن
booms
توسعه عظیم
increase
توسعه دادن
promoted
توسعه دادن
promote
توسعه دادن
extendable
توسعه پذیر
enriching
توسعه دادن
enriches
توسعه دادن
enrich
توسعه دادن
enlarging
توسعه دادن
enlarges
توسعه دادن
enlarged
توسعه دادن
booms
توسعه یافتن
expansionism
توسعه طلبی
expansionist
توسعه طلبی
anti development policy
سیاست ضد توسعه
spreads
توسعه دادن
cultural development
توسعه فرهنگی
amplification
توسعه تقویت
combat development
توسعه رزمی
extend
توسعه دادن
extending
توسعه دادن
spread
توسعه دادن
expansion
گسترش توسعه
expansive
متمایل به توسعه
extends
توسعه دادن
research and development
تحقیق و توسعه یا بهبودوسایل
regress
برگشت
[به حالت کم توسعه]
software development
توسعه نرم افزاری
develops
توسعه دادن اشکارکردن
to spread
[across]
[over]
توسعه یافتن
[سرتاسر]
pullulate
اغاز توسعه نهادن
outstretch
توسعه دادن بسط
program development tools
ابزار توسعه برنامه
well development
توسعه و شستشوی چاه
regression
برگشت
[به حالت کم توسعه]
to grow
[into]
توسعه دادن وضعیت
[به]
underdeveloped nations
ملل توسعه نیافته
underdeveloped area
منطقه توسعه نیافته
increments
افزایش در حقوق توسعه
increment
افزایش در حقوق توسعه
top down development
توسعه از بالا به پایین
step backwards
برگشت
[به حالت کم توسعه]
to develop
[into]
توسعه دادن وضعیت
[به]
regression
بازگشت
[به حالت کم توسعه]
step backwards
بازگشت
[به حالت کم توسعه]
regress
بازگشت
[به حالت کم توسعه]
develop
توسعه دادن اشکارکردن
extended memory
حافظه توسعه یافته
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com