English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
United Kingdom کشور متحده پادشاهی
Other Matches
unified command نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
kingdom مملکت یا کشور پادشاهی موالید
Saudi Arabia کشور پادشاهی عربستان سعودی
republic حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republics حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
Burundi کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extraditing مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
imperium پادشاهی
regal پادشاهی
sovereignty پادشاهی
royal پادشاهی
regality پادشاهی
kingcraft پادشاهی
the u states پادشاهی
kinghood پادشاهی
king ship پادشاهی
king dom پادشاهی
the u kingdom پادشاهی
kingdom پادشاهی
monarchize پادشاهی کردن
imperial پادشاهی امپراتوری
paludament شنل پادشاهی
tiara کلاه پادشاهی
king craft سیاست پادشاهی
tiaras تاچ پادشاهی
dethronement عزل از پادشاهی
tiara تاچ پادشاهی
tiaras کلاه پادشاهی
innocent passage مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
regalia نشانها وعلائم پادشاهی
was a king in yemen پادشاهی برد در یمن
coronate مقام شهریاری پادشاهی
RAF مخفف نیروی هوایی پادشاهی
Carolean [دوره پادشاهی چارلز دوم]
Exchequer مالیه خزانه دار پادشاهی
they crowed him king تاج پادشاهی برسرش گذاشتن
monarchical وابسته به یا همانند پادشاه یا نظام پادشاهی
to r. aking کسی رادوباره به تخت پادشاهی نشاندن
imperial gallon گالن پادشاهی برابر با6345/4لیتر
letter of recall نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
united states ایالات متحده
the united kingdom سلطنت متحده
federal council مجلس متحده
federal government حکومت متحده
sovereignty پادشاهی و سلطنت وفرمانروایی حاکمیت و سیادت و سلطه
United Arab Emirates امارات متحده عربی
federal council مجلس دولت متحده
federal authorities قدرت دولت متحده
USA ارتش ایالات متحده
ole glory پرچم ایالات متحده
united states attorney دادستان کل ایالات متحده
United States of America ایالات متحده امریکا
united arab republic جمهوری متحده عربی
federal constitution قانون اساسی دولت متحده
USA مخفف ایالات متحده امریکا
mixed government حکومتی که در ان جنبههای پادشاهی واشرافی و دمکراسی با هم به کار گرفته شود
stars and bars نخستین پرچم ایالات متحده امریکا
U.S.A.F مخفف نیروی هوایی ایالات متحده
texas استان تکزاس درکشورهای متحده امریکا
north-eastern وابسته به شمال شرق ایالات متحده
department of state وزارت خارجه ایالات متحده امریکا
Midwestern وابسته به ایالتهای میانی ایالت متحده
statehood یکی از ایالتهای متحده شدن یا بودن
sherman anti trust act قانون ضد تراست شرمن درایالات متحده امریکا
republican party یکی از دوحزب بزرگ ایالات متحده امریکا
illinois استان >ایلی نویز< در ایالت متحده امریکا
girl scouts عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
f.b.i یکی از ادارات وزارت دادگستری ایالات متحده
Central Intelligence Agency مرکز اداره اطلاعات [ایالات متحده آمریکا]
girl scout عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
nonaligned کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
Uncle Sam لقب دولت ایالات متحده امریکا عمو سام
The passenger was admitted into the USA. به مسافر اجازه ورود به ایالات متحده آمریکا را دادند.
The US government agencies dropped the ball in preventing the attack. سازمان های دولتی ایالات متحده در جلوگیری از حمله ناکام شدند .
liberty party حزب مخالف سیستم برده داری که در سال 0481 در ایالات متحده امریکاتشکیل شد
blue law قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
blue laws قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
Indian summer هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
national crime information center شبکه کامپیوتری FBI که مربوط به جرائم رخ داده درسراسر ایالات متحده امریکا میباشد
Indian summers هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
new deal روش سیاسی جدیدی که از دوران روزولت اعمال ان از طرف دولت ایالات متحده امریکا شروع شد
member banks در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
Ivy League نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
We planned to do a cross-country trip in the US, but our parents ruled that out/vetoed it. ما برنامه ریختیم سفری سرتاسری در ایالات متحده بکنیم اما پدر و مادرمان جلویمان را گرفتند [مخالفت کردند ] .
federal reserve system ایالات متحده علیرغم تقسیم به ایالات مختلف دارای پشتوانه ارزی واحد است
democratic party یکی از دو حزب بزرگ سیاسی ایالات متحده امریکا که به صورت فعلیش از 8281 تاسیس شده لیکن از 7871 عملا" موجود بوده است
to wield a sceptre پادشاهی کردن تسلط کردن
communications stallite corporation یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
federal state دولت متحده یا دولت اتحادی
point four چهارمین ماده از مواد اصلی نطق افتتاحیه ترومن رئیس جمهور امریکادر ژانویه 9491 در کنگره که در ان پیشنهاد شده بود که ایالات متحده امریکا به وسیله تامین کمکها و مساعدتهای فنی در کشورهای توسعه نیافته جهان
central treaty organization پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
stated کشور
state- کشور
nations کشور
realm کشور
stating کشور
realms کشور
nation کشور
land n کشور
states کشور
common wealth کشور
state کشور
territory کشور
soils کشور
territories کشور
soiling کشور
soil کشور
country کشور
countries کشور
fatherlands کشور
fatherland کشور
Burma کشور برمه
Djibouti کشور جی بوتی
sea power کشور دریایی
host country کشور میزبان
Nigeria کشور نیجریه
secretary of state for home affairs وزیر کشور
Nepal کشور نپال
independency کشور مستقل
Botswana کشور بوتسوانا
respublica جمهوری کشور
respublica کشور جمهوری
Eire کشور ایرلند
Niger کشور نیجر
Albania کشور آلبانی
Nicaragua کشور نیکاراگوا
New Zealand کشور زلاندنو
host nation کشور میزبان
Holland کشور هلند
Pakistan کشور پاکستان
Portugal کشور پرتغال
Qatar کشور قطر
fisc خزانه کشور
Colombia کشور کلمبیا
sending state کشور فرستنده
cloud-cuckoo-land کشور پریون
home country کشور اصلی
Cameroon کشور کامرون
Cambodia کشور کامبوج
southland کشور نیمروز
forwarding country کشور فرستنده
Costa Rica کشور کاستاریکا
Bahamas کشور باهاما
high court of دیوانعالی کشور
Greece کشور یونان
Ecuador کشور اکوادر
great power کشور با قدرت
Paraguay کشور پاراگوئه
friendly state کشور خودی
friendly state کشور دوست
Peru کشور پرو
Philippines کشور فیلیپین
Laos کشور لائوس
Jamaica کشور جامائیکا
Liberia کشور لیبریا
oversea خارج از کشور
theocrat خداوند کشور
Hungary کشور مجارستان
Honduras کشور هندوراس
Belize کشور بلیز
Malaysia کشور مالزی
Guyana کشور گیانا
land of the rising sun کشور ژاپن
Bhutan کشور بوتان
Indonesia کشور اندونزی
Malawi کشور مالاوی
Luxembourg کشور لوکزامبورگ
Kenya کشور کنیا
the play of europe کشور سویس
Morocco کشور مغرب
ottoman کشور عثمانی
midland داخله کشور
Kuwait کشور کویت
the superme court دیوانعالی کشور
the youth of the country جوانان کشور
Lesotho کشور لسوتو
Libya کشور لیبی
Maldives کشور مالدیو
Spain کشور اسپانیا
Angola کشور انگولا
traitor to one's country خائن به کشور
Mexico کشور مکزیک
Finland کشور فنلاند
traitor to the countruy خائن کشور
Mozambique کشور موزامبیک
Andorra کشور آندورا
Fiji کشور فیجی
Myanmar کشور میانمار
Namibia کشور نامیبی
Argentina کشور آرژانتین
Kiribati کشور کیریباتی
Gabon کشور گابن
Mali کشور مالی
per pais بوسیله کشور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com