Total search result: 209 (12 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
teleprint |
کلید تایپ تله تایپ |
|
|
Search result with all words |
|
upper case |
حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند |
dos |
نشانگری که می گوید DOS آماده پذیرش یک دستور تایپ شده روی صفحه کلید است |
keystroke |
شمارش انتخابهای کلید انجام شده برای محاسبه هزینه تایپ |
microwriter |
صفحه کلید و نمایش قابل حمل برای تایپ در حین سفر |
qwerty |
صفحه کلید زبان انگلیسی برای ماشین تایپ کامپیوتر که خط اول حروف شامل QWGRTY است |
to make a typing error [mistake] |
اشتباه تایپ کردن [صفحه کلید یا تلفن] |
to make a typo [American E] |
اشتباه تایپ کردن [صفحه کلید یا تلفن] |
to hit the wrong key [on the PC/phone/calculator] |
اشتباه تایپ کردن صفحه [کلید یا تلفن] |
Other Matches |
|
teleprint |
تایپ کننده تله تایپ |
tty |
تله تایپ |
Teletypes |
تله تایپ |
teletypewriter |
تله تایپ |
overtype mode |
تایپ رویهم |
channel type |
کانال تایپ |
Teletype |
تله تایپ |
type front |
ماشین تایپ به جلو |
radioteletype |
بی سیم تله تایپ |
teletype exchange |
مرکز تله تایپ |
teletype display |
نمایش تله تایپ |
type bar printer |
چاپگر میلهای تایپ |
teleprocessing |
دستگاه تایپ تلگرافی |
typeover mode |
حالت تایپ روی مطلب |
teletypewriter |
دستگاه تایپ مخابرات تلگرافی |
overtype mode |
حالت تایپ روی مطلب |
teletype display |
نمایش تایپ راه دور |
type front |
نوعی روش تایپ کردن نامه ها |
twx |
Service TeletypewriterExchange امکان تبادل تله تایپ |
Teletypes |
ماشین تحریر راه دور تله تایپ |
Teletype |
ماشین تحریر راه دور تله تایپ |
way station |
ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی |
teleprocessing |
تایپ کردن مکالمات تلگرافی به طور کشف |
audio-typist |
کسی که مطالبرا در حین دیکته شدن تایپ میکند |
cdc |
یک کد دو یا سه کاراکتری است که در سیستم تله تایپ بکارمی رود |
finished |
متنی که تایپ شده و آماده چاپ گرفتن است |
entering |
عمل تایپ داده یا نوشتن موضوعات روی یک رکورد |
call directing code |
یک کد دو یا سه کاراکتری است که در سیستم تله تایپ بکارمی رود |
teleprinter |
تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس |
teleprinters |
تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس |
ends |
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است |
insertion point |
نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود |
ended |
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است |
end |
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است |
spacing impulse |
نوعی روش رادیو تله تایپ که در ان ارسال امواج به طوریک در میان ضربانی است |
key |
کلیدی که نشانه گر یا نوک چاپ را به ابتدای خط بعد روی صفحه یا ماشین تایپ یا چاپگر می برد |
wordprocessing |
استفاده از کامپیوتر برای تایپ , ویرایش و خروجی متن , صورت نامه , برچسب لیست , آدرس و... |
tabulator |
بخشی از ماشین تایپ یا کلمه پرداز که کلمات و اعداد رابه صورت خودکار در ستون هایی قرار میدهد |
letter quality printing |
چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط |
letter quality printing |
خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند |
printnow letter.doc |
DOS یا 2/OS به جای علامت 1% نام فایلی را که تایپ شده است قرار میدهدو DOC.LETTER را روی چاپگر چاپ میکند |
cleaned |
کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است |
cleans |
کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است |
bureau |
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است |
bureaus |
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است |
verification |
بررسی تایپ صحیح داده یا سمت ارسال داده ازیک رسانه به دیگری |
cleanest |
کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است |
clean |
کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است |
paged |
وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند |
images |
وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند |
page |
وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند |
pages |
وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند |
image |
وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند |
carriages |
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند |
carriage |
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند |
kluge |
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود |
kludge |
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود |
wimps |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
wimp |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
service |
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد |
serviced |
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد |
typeover |
توانایی یک چاپگر تماسی درضربه زدن بیش از یکبار به کاراکتر و در نتیجه ایجاد اثردرشت و برجستهای از ان روی نسخه چاپی تایپ روی مطلب |
tabulated |
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود |
tabulate |
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود |
tabulates |
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود |
word wrap |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
wraparound |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
word |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
worded |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
telnet |
پروتکل TCP/ IP که به کاربر امکان اتصال و کنترل از طریق اینترنت به کامپیوترهای راه دور میدهد به طوری ککه گویی همان جا هستند و دستورات را تایپ میکند به طوری که گویی در مقابل کامپیوترهستند |
break |
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل |
breaks |
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل |
xt |
صفحه کلید همراه با IBMPC که اما کلید تابعی دارد که در دوستون در گوشه سمت چپ صفخه کلید قرار دارند |
scans |
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید |
scan |
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید |
scanned |
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید |
option |
کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC |
options |
کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC |
primary key |
[کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.] |
shift click |
ضرب دکمه ماوس همراه بافشردن کلید Shift صفحه کلید |
option key |
[یک کلید معرف روی بعضی ازصفحات کلید] |
repeats |
تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید |
repeat |
تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید |
Apple Key |
کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است |
n-key rollover |
[این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند] |
rollover |
صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند |
alt key |
کلید خاص روی صفحه کلید کامپیوتر شخصی برای انجام عملیات خاص در برنامههای کاربردی |
KSAM |
ساختار فایل که به داده امکانی دستیابی توسط فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد |
key |
ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد |
print |
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |
prints |
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |
printed |
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |
clicked |
انتخاب یک کلید از صفحه کلید |
function key |
کلید عملیاتی کلید تابعی |
click |
انتخاب یک کلید از صفحه کلید |
clicks |
انتخاب یک کلید از صفحه کلید |
enhances |
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست |
enhancing |
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست |
enhanced |
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست |
enhance |
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست |
at |
قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد |
arrow keys |
مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست |
key |
استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند |
qwerty keyboard |
ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی |
cyphers |
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند. |
ciphers |
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند. |
cipher |
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند. |
dvorak keyboard |
طرح صفحه کلید که کاراتر از طرح صفحه کلید QWEEERTY است |
public |
رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن . |
public |
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند |
running key |
[کلید جاری رمز یا دفترچه جاری کلید رمز] |
key |
کلید |
branch switch |
کلید |
line switch |
کلید خط |
double pole switch |
کلید دو پل |
cotter |
کلید |
line breaker |
کلید خط |
one way switch |
کلید یک پل |
switch |
کلید |
switched |
کلید |
switches |
کلید |
single pole switch |
کلید یک پل |
triple pole switch |
کلید سه پل |
clues |
کلید |
three pole switch |
کلید سه پل |
shouldered arch |
کلید |
clef |
کلید |
pause/still key |
کلید |
clue |
کلید |
hook spanner |
کلید چنگالی |
igniter switch |
کلید احتراق |
wall mounted switch |
کلید دیواری |
voice key |
کلید صدایی |
home key |
کلید Home |
hook switch |
کلید ثقلی |
power switch |
کلید قدرت |
flue stop |
کلید ارگ |
four way switch |
کلید صلیبی |
function key |
کلید وفیفهای |
watch key |
کلید ساعت |
fuse key |
کلید ماسوره |
fuse switch |
کلید فیوزدار |
gang switch |
کلید گروهی |
heavy current circuit breaker |
کلید قدرت |
two way switch |
کلید دو راهه |
ignition switch |
کلید احتراق |
isolating switch |
کلید بی بار |
isolating switch |
کلید جداکننده |
isolating switch |
کلید ترنر |
isolator |
کلید ترنر |
keyless lamp socket |
[سرپیچ بی کلید] |
key bit |
زبانه کلید |
key bolt |
زبانه کلید |
key bounce |
پرش کلید |
key hole |
کلید خور |
interrupter |
کلید قطع |
joystick switch |
کلید صلیبی |
intermediate switch |
کلید صلیبی |
impluse switch |
کلید ضربهای |
in bond |
زیر کلید |
transformer switch |
کلید ترانسفورماتور |
transfer switch |
کلید انتقال |
tr tube |
کلید فرگیر |
industrial switch |
کلید صنعتی |
ins key |
کلید Ins |
tr switch |
کلید فرگیر |
installasion switch |
کلید برق |
key ring |
حلقه کلید |
barrel controller |
کلید غلطکی |
cipher key |
کلید رمز |
command key |
کلید فرمان |
commutating switch |
کلید تعویض |
concatenated key |
کلید اتصال |
connector switch |
کلید رابط |
control key |
کلید کنترل |
control switch |
کلید فرمان |
channel switch |
کلید کانال |
battery switch |
کلید باطری |
break key |
کلید توقف |
cam operated switch |
کلید بادامکی |
ceiling switch |
کلید سقفی |
change over switch |
کلید تبدیل |
changer |
کلید تبدیل |
rotary switch |
کلید گردان |
couple switch |
کلید تزویج |
electrolier switch |
کلید چلچراغ |
electromagnetic relay |
کلید مغناطیسی |
emergency switch |
کلید اضطراری |
end key |
کلید End |
enter key |
کلید ورودی |
entrance switch |
کلید کنتور |
esc |
کلید Esc |
escape key |
کلید انصراف |
drum switch |
کلید غلطکی |
double throw switch |
کلید دو طرفه |
crown of arch |
کلید طاق |
ctrl |
کلید کنترل |
deck switch |
کلید گروهی |
delete key |
کلید حذف |
disconnect switch |
کلید قطع |