Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
spacebar
کلید فاصله گذار
Other Matches
space bar
فاصله گذار
break
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
breaks
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
xt
صفحه کلید همراه با IBMPC که اما کلید تابعی دارد که در دوستون در گوشه سمت چپ صفخه کلید قرار دارند
scanned
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scan
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scans
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
options
کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
primary key
[کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
option
کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
single space
در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
following distance
فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
point blank range
فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval
فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
shift click
ضرب دکمه ماوس همراه بافشردن کلید Shift صفحه کلید
upper case
حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند
option key
[یک کلید معرف روی بعضی ازصفحات کلید]
repeats
تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
repeat
تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
Apple Key
کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است
space
فاصله دادن فاصله داشتن
spaces
فاصله دادن فاصله داشتن
n-key rollover
[این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
collision parameter
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
rollover
صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
alley
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alt key
کلید خاص روی صفحه کلید کامپیوتر شخصی برای انجام عملیات خاص در برنامههای کاربردی
KSAM
ساختار فایل که به داده امکانی دستیابی توسط فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
key
ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
prints
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
printed
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
print
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
click
انتخاب یک کلید از صفحه کلید
clicked
انتخاب یک کلید از صفحه کلید
clicks
انتخاب یک کلید از صفحه کلید
function key
کلید عملیاتی کلید تابعی
at
قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
enhances
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhanced
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhancing
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhance
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
arrow keys
مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست
holes
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march
راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
key
استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
qwerty keyboard
ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
go no go
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
transitions
گذار
over
گذار
transition
گذار
over-
گذار
cyphers
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
ciphers
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cipher
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
bailor
امانت گذار
tapper
توپی گذار
outdoor recreation
گشت و گذار
insured
بیمه گذار
legislatrix
قانون گذار زن
legislatress
قانون گذار زن
legiskative
قانون گذار
trend-setter
بدعت گذار
impressionistic
برداشت گذار
legator
میراث گذار
marker pen
علامت گذار
lienee
وثیقه گذار
zoogenic
بچه گذار
bailer
امانت گذار
trend-setters
بدعت گذار
founders
بنیان گذار
bypassing
کنار گذار
nomographer
قانون گذار
mortgagor
رهن گذار
transition state
حالت گذار
transition period
دوره گذار
transit time
زمان گذار
legislative
قانون گذار
investor
سرمایه گذار
investors
سرمایه گذار
tracked layer
ریل گذار
blazer
علامت گذار
salver
مرهم گذار
insurant
بیمه گذار
assessor
خراج گذار
foundering
بنیان گذار
foundered
بنیان گذار
founder
بنیان گذار
legislator
قانون گذار
legislators
قانون گذار
accomodating
منت گذار
lowpass
پایین گذار
bypass
کنار گذار
bypassed
کنار گذار
blazers
علامت گذار
salvers
مرهم گذار
mark sense
نشان گذار
shelver
در قفسه گذار
punctuator
نقطه گذار
bypasses
کنار گذار
discriminator
فرق گذار
differentiator
فرق گذار
prizer
قیمت گذار
depositor
امانت گذار
demographic transition
گذار جمعیت
pricer
قیمت گذار
pracitcable
گذار کردنی
deepositor
ودیعه گذار
handlers
دسته گذار
handler
دسته گذار
heretic
بدعت گذار
valuer
قیمت گذار
valuers
قیمت گذار
heretics
بدعت گذار
encoder
رمز گذار
shelver
در تاقچه گذار
dotter
نقطه گذار
marker
نشان گذار
markers
نشان گذار
grader
نمره گذار
graduator
درجه گذار
grounder
کار گذار
grounder
پایه گذار
instaurator
بنیاد گذار
oviparous
تخم گذار
racer
مسابقه گذار
racers
مسابقه گذار
innovators
بدعت گذار
tracklayer
ریل گذار
innovator
بدعت گذار
contributory
خراج گذار
auctioneers
حراج گذار
auctioneer
حراج گذار
swindlers
کلاه گذار
swindler
کلاه گذار
pawnor
رهن گذار
spotter
خال گذار
crossing site
محل گذار
pledgor
وثیقه گذار
coder
رمز گذار
pledgor
رهن گذار
dan runner
کشتی بویه گذار
minelayer
ناو مین گذار
miscreant
بدعت گذار خبیث
burst gate
لامپ پیام گذار
minelayer
کشتی مین گذار
buoy tender
ناو بویه گذار
free capital
سرمایه گذار پولی
buoy tender
کشتی بویه گذار
subcaliber
تفنگ اثر گذار
dan layers
شناوه بویه گذار
mine layer
کشتی مین گذار
position control
پیچ مرکز گذار
money lender
پول به بهره گذار
depositor
ودیعه گذار مودع
testator
شاهد میراث گذار
uniparous
هر باریک تخم گذار
net laying ship
کشتی تور گذار
truster
ودیعه گذار اعتباردهنده
dot generator
مولد خال گذار
dvorak keyboard
طرح صفحه کلید که کاراتر از طرح صفحه کلید QWEEERTY است
parentheses free nataton
نشان گذار بدون پرانتز
pathfinders
هواپیمای علامت گذار مسیر
spademan
نفر خرج گذار توپ
truster
باور کننده امانت گذار
You are not pulling my leg , are you ?
نکند دار ؟ سر بسرم می گذار ؟
pathfinder
هواپیمای علامت گذار مسیر
to mince matters
از گفتن راستی فرو گذار کردن
public
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
public
رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
godmother
نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
godmothers
نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
range ladder
تنظیم تیربه روش نردبانی با شلیک گذار و کوتاه
loader
خرج گذار پر کننده توپ سمبه پر کن ماشین خاک بارکن
encrypt
تبدیل متن به حالت امن با استفاده از سیستم رمز گذار
nomothetes
کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
encipher
تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
running key
[کلید جاری رمز یا دفترچه جاری کلید رمز]
sentinel
1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
sentinels
1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
spaces
جا فاصله
blank character
فاصله
spaces
فاصله
intermezzo
فاصله
tele
فاصله
space bar
فاصله زن
interregna
فاصله
per saltum
بی فاصله
gaps
فاصله
blankest
فاصله
gap
فاصله
equidistant
هم فاصله
space
جا فاصله
space
فاصله
intermittence
فاصله
distances
فاصله
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com