English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 187 (9 milliseconds)
English Persian
arch of corti کمان کورتی
Other Matches
qwerty کورتی
pillars of corti ستونهای کورتی
organ of corty اندام کورتی
rods of corti میلههای کورتی
target bow کمان مخصوص تیراندازی باتیر و کمان
bowing کمان کمان هدفگیری
bows کمان کمان هدفگیری
bow کمان کمان هدفگیری
bowed کمان کمان هدفگیری
rainbow border حاشیه رنگین کمان [در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
qwerty keyboard ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
sagittarius کمان
spots کمان
arch- : کمان
arch- کمان
spot کمان
sagittarii کمان
arches کمان
bowstring زه کمان
bow کمان
arcs کمان
arc کمان
arch کمان
fiddle bow کمان
arches : کمان
bowed کمان
arch : کمان
bowing کمان
fiddlestick کمان
bows کمان
crossbow کمان پولادی
crossbow کمان زنبورکی
reflex arc کمان بازتاب
arblast کمان زنبورکی
irises رنگین کمان
iris رنگین کمان
bend کمان خمش
longbow کمان بزرگ
stacked bow کمان باریک
crossbow کمان صلیبی
longbows کمان بزرگ
straight bow کمان راست
saw frame کمان اره
crossbows کمان زنبورکی
crossbows کمان پولادی
crossbows کمان صلیبی
arch thrust رانش کمان
bowyer کمان ساز
bowyer کمان فروش
cant کج گرفتن کمان
central angle of arch دهانه کمان
included angle of arch دهانه کمان
circular measure اندازه کمان
cross bow کمان زنبورکی
cross bow کمان پولادی
cross bow گوله کمان
atabalist کمان زنبورکی
long bow کمان دستی
bare bow کمان لخت
bow and arrow تیر و کمان
power hacksaw کمان اره
bowman تیرانداز کمان کش
cock feather پر وصل به کمان
opalesce مانندرنگین کمان
bow weight وزن کمان
bowman تیرانداز با کمان
nock جای زه کمان
handbow کمان تیراندازی
arches چفت کمان
arch- چفت کمان
arch چفت کمان
bows کمان شکاری
bows تعظیم کمان
bowing کمان شکاری
bowing تعظیم کمان
bowed کمان شکاری
bowed تعظیم کمان
bow کمان شکاری
bow تعظیم کمان
faces شکم کمان
face شکم کمان
to feel any one's pulse کمان کردن
to bend or draw the bow کمان کشیدن
swede saw اره کمان
swede saw کمان اره
archers تیرانداز با کمان
archer تیرانداز با کمان
rainbow رنگین کمان
sunbow رنگین کمان
rainbows رنگین کمان
string picture روزنه کمان
to bend or draw the bow کمان را چله کردن
great circle route کمان دایره عظیمه
iridescency نمایش رنگین کمان
iridescence نمایش رنگین کمان
rectification of a curve طول کمان [ریاضی]
slingshot [American E] تیر و کمان سنگی
understrung فاصله زه تا دستگیره کمان
arc length طول کمان [ریاضی]
catapult [British E] تیر و کمان سنگی
catapult [British E] تیر و کمان قلابسنگی
soundboard کمان ویولن وتار
string fingers سه انگشتی که زه کمان را می کشند
slingshot [American E] تیر و کمان قلابسنگی
nock شکاف انتهای کمان
frame of hachsaw کمان اره چکی
fogbow رنگین کمان حاصل از مه
bowstring ریسمان دار زه کمان
archery تیراندازی با تیر و کمان
bow hunting شکار با تیر و کمان
bow hunter شکارچی با تیر و کمان
bow fishing ماهیگیری با تیر و کمان
frame قاب چارچوب کمان
bow arm بازویی که کمان را می گیرد
anchor کشیدن زه کمان تاصورت
vans کمان سینه ناو
van کمان سینه ناو
anchors کشیدن زه کمان تاصورت
anchoring کشیدن زه کمان تاصورت
limb هرکدام از طرفین کمان
limbs هرکدام از طرفین کمان
crossbow man کمانگیر با کمان صلیبی
sounding board کمان ویولن وتار
sounding boards کمان ویولن وتار
whips پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
longbow اغراق گویی کمان دستی
servings پوشش نخی دورقسمتهایی از کمان
draws تیر در چله کمان گذاشتن
whip پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
toxophilite تیرانداز ماهر با تیر و کمان
draw تیر در چله کمان گذاشتن
whipped پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
full draw کشیدن زه کمان بطور کامل
fistmele فاصله بین دسته کمان و زه
string مربی خم کردن کمان و بستن زه
circular grooving saw کمان اره ویژه شیار
backs تنظیم بادبان پشت کمان
self کمان یا تیر از یک تکه چوب
back تنظیم بادبان پشت کمان
bellies قسمت داخلی کمان نزدیک زه
belly قسمت داخلی کمان نزدیک زه
longbows اغراق گویی کمان دستی
serving پوشش نخی دورقسمتهایی از کمان
double-bellid [صراحی شکل شبیه دو کمان دراز]
arrow rest تکیه گاه تیر روی کمان
longbow کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
longbows کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
bowsight وسیله کمکی هدفگیری وصل به کمان
hunting bow کمان بلند و سنگین برای شکار
bowsock پوشش تیره روی کمان ضدبازتاب نور
rainbows قوس و قزح بصورت رنگین کمان در امدن
timber hitch گره وصل کردن زه به شاخه پایین کمان
subtense خطی که روبروی کمان یاگوشهای واقع شود
rainbow قوس و قزح بصورت رنگین کمان در امدن
target archery مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
backed bow کمان نوار پیچی شده برای ازدیاد مقاومت
lipping قطعه چوبی که در ترک یاشکاف کمان گذاشته شده
lipping قطعه چوبی که در لای شکاف کمان تعبیه شده
kissing button برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
loosest توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
loose توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
looser توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
windage تنظیم کمان هنگام وجود بادعرضی برای دقت در هدفگیری
clout shooting تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
sight window بریدگی بالای کمان برای جاگرفتن تیر و دادن دید بهتر
backing کمان نوارپیچی شده برای ازدیادمقاومت نخ دخیره دور قرقره ماهیگیری
keepers ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
keeper ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
target captain عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
cases جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
sights وسیله تنظیم دید روی کمان نشانه روی مگسک
sight وسیله تنظیم دید روی کمان نشانه روی مگسک
fita round مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
western round مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و84 تیر از 05 متری با کمان
pope young round مسابقه غیررسمی با 6 تیر ازمسافتهای 02 تا 08 متری با تیر و کمان
post- محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
posts محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
posted محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
york round مسابقه تیراندازی با 07 تیراز مسافت 001 متری و 84تیر از 08 متری و 42 تیر از06 متری با کمان
men's western round مسابقه مردان با 84 تیر از08 متری و 84 تیر از 06متری با تیر و کمان
wand shoot مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
st george round مسابقه مردان هر کدام با 63تیر در مسافت 001 متر و63 تیر در 08 متر و 63 تیردر 06 متر با تیر و کمان
windsor round مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
short international مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com