Total search result: 204 (36 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
complement |
که با کمک کردن همه اعداد از نه بدست می آید |
complemented |
که با کمک کردن همه اعداد از نه بدست می آید |
complementing |
که با کمک کردن همه اعداد از نه بدست می آید |
complements |
که با کمک کردن همه اعداد از نه بدست می آید |
|
|
Other Matches |
|
algebra |
استفاده از حروف در برخی عملیات محاسباتی مشخص برای جانشین کردن اعداد ناشناخته یا یک محدودهای از اعداد ممکن |
averages |
عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد |
averaged |
عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد |
average |
عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد |
averaging |
عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد |
complementation |
سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی |
leontief matrix |
اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند . |
random number |
روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد |
hexadecimal notation |
سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F |
hex |
سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F |
to add equals |
اعداد مساوی را با هم جمع کردن |
drawings |
روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند |
drawing |
روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند |
roundest |
عدم دقت در اعداد به علت گرد کردن |
round |
عدم دقت در اعداد به علت گرد کردن |
to shuffle from hand to hand |
دست بدست کردن |
to gain time |
دست بدست کردن |
beaufort scale |
سیستم اعداد برای مشخص کردن شدت باد |
bought |
خریداری کردن بدست اوردن |
wins |
بدست اوردن تحصیل کردن |
get |
بدست اوردن فراهم کردن |
win |
بدست اوردن تحصیل کردن |
getting |
بدست اوردن فراهم کردن |
gets |
بدست اوردن فراهم کردن |
reoccupy |
دنبال کردن دوباره بدست اوردن |
To pick up (to lose) the thread of conversation. |
رشته سخن را بدست گرفتن ( گم کردن ) |
reaps |
جمع اوری کردن بدست اوردن |
reaped |
جمع اوری کردن بدست اوردن |
reap |
جمع اوری کردن بدست اوردن |
nine's complement |
که با کم کردن هر رقم عدد از 9 بدست می آید |
reaping |
جمع اوری کردن بدست اوردن |
investigating |
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن |
investigated |
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن |
investigates |
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن |
investigate |
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن |
impropriate |
حرام کردن بدست غیر روحانی دادن |
grossest |
کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن |
complemented |
با اضافه کردن یک به نهمین مکمل یک عدد بدست می آید |
complemented |
با اضافه کردن یک به مکمل اول عدد بدست می آید |
grosses |
کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن |
complement |
با اضافه کردن یک به نهمین مکمل یک عدد بدست می آید |
complements |
با اضافه کردن یک به نهمین مکمل یک عدد بدست می آید |
grossing |
کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن |
complementing |
با اضافه کردن یک به نهمین مکمل یک عدد بدست می آید |
complements |
با اضافه کردن یک به مکمل اول عدد بدست می آید |
complement |
با اضافه کردن یک به مکمل اول عدد بدست می آید |
gross |
کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن |
grossed |
کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن |
complementing |
با اضافه کردن یک به مکمل اول عدد بدست می آید |
grosser |
کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن |
tabulation |
1-مرتب کردن جدول اعداد.2-حرکت نوک چاپ یا نشانه گر در یک فاصله معین شده در امتداد یک خط |
lion heart |
مواد فلزی که درنتیجه قال کردن معدن بدست می ایدوتااندازهای ناپاک است |
decimals |
کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند |
decimal |
کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند |
numeric |
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود |
numerics |
اعداد |
octal notation |
یا اعداد 0 تا 7 |
cardinal |
اعداد اصلی |
matrixes |
جدول اعداد |
matrix |
جدول اعداد |
odd numbers |
اعداد فرد |
ordinal numbers |
اعداد ترتیبی |
arithmomania |
وسواس اعداد |
Roman numeral |
اعداد رومی |
real numbers |
اعداد حقیقی |
arabic numeral |
اعداد انگلیسی |
round numbers |
اعداد سرراست |
numerary |
وابسته به اعداد |
real numbers |
اعداد واقعی |
complex number |
اعداد مختلط |
cardinals |
اعداد اصلی |
number range |
محدوده اعداد |
numerical |
مربوط به اعداد |
rational numbers |
اعداد گویا |
even |
اعداد جفت |
harmonic mean |
اعداد متقابل |
rational numbers |
اعداد منطقی |
congrunet numbers |
اعداد هم نهشت |
random numbers |
اعداد تصادفی |
theory of numbers |
نظریه اعداد |
numeric |
1-مربوط به اعداد. 2- |
binary numbers |
اعداد دودوئی |
odd numbers |
اعداد فرد |
decimal number system |
سیستم اعداد اعشاری |
5, 7, 9 are odd numbers . |
5؟7؟9 اعداد فرد هستند |
theory of numbers |
نظریه اعداد [ریاضی] |
system of numeration |
دستگاه اعداد [ریاضی] |
decimal number system |
سیستم اعداد دهدهی |
numeric |
مجموعه کلیدها با اعداد |
random number generator |
مولد اعداد تصادفی |
Mersenne prime |
اعداد مرسن [ریاضی] |
number completion test |
ازمون تکمیل اعداد |
Cardinal numbers |
اعداد کاردینال [ریاضی] |
numerative system |
دستگاه اعداد [ریاضی] |
number system |
دستگاه اعداد [ریاضی] |
numeric |
آرایه حاوی اعداد |
transfinite |
ماوراء اعداد محدود |
numbering system |
دستگاه اعداد [ریاضی] |
packed decimal |
اعداد بسته شده |
numerative |
دستگاه اعداد [ریاضی] |
cardinals |
اعداد اصلی [ریاضی] |
statistics |
واقعیتها به صورت اعداد |
FMS |
کنترل اعداد کامپیوتری |
rational numbers |
اعداد منطقی [ریاضی] |
floating point number |
اعداد ممیز شناور [ریاضی] |
unsigned |
که اعداد منفی را نشان نمیدهد |
quantify |
بیان اثر چیزی با اعداد |
quantifying |
بیان اثر چیزی با اعداد |
numeral |
اعداد نوشته شده IV, III, II , I و... |
alphanumeric |
حروف روی و اعداد عربی |
meanest |
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر |
meaner |
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر |
mean |
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر |
quantifies |
بیان اثر چیزی با اعداد |
quantified |
بیان اثر چیزی با اعداد |
floating point calculation |
محاسبات اعداد نمایی یا علمی |
numerals |
اعداد نوشته شده IV, III, II , I و... |
numerology |
مبحث معانی رمزی اعداد |
sets |
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد |
numeric |
که فقط حاوی اعداد هستند |
keypad |
و 0 تا 9 برای اعداد 0 در مبنای شانزده |
geometry of numbers |
نظریه هندسی اعداد [ریاضی] |
inverting |
تغییر اعداد در محیط دودویی |
prime number theorem |
قضیه اعداد اول [ریاضی] |
reference number |
اعداد مبنای نشانه روی |
inverts |
تغییر اعداد در محیط دودویی |
invert |
تغییر اعداد در محیط دودویی |
analytic number theory |
نظریه تحلیلی اعداد [ریاضی] |
setting up |
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد |
notation |
روش نوشتن یا نمایش اعداد |
alphabet code flag |
پرده مخابره حروف یا اعداد |
notations |
روش نوشتن یا نمایش اعداد |
set |
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد |
test element |
حروف و اعداد ازمایش مدار |
numeric |
عملوندی که فقط از اعداد استفاده میکند |
cyclic |
کد حلقهای که مربوط به اعداد دهدهی میشود |
alphameric sequence |
ترکیب حروف و اعداد بترتیب توالی |
combination |
مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند |
string |
رشتهای که فقط حاوی اعداد است |
ascii |
حروف و اعداد با کد اسکی بین 0 و721 |
micrometer scale |
طبله اعدادجزیی مقیاس اعداد جزیی |
calculate |
یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد |
floating |
عملیات ریاضی روی اعداد اعشاری |
factorial |
حاصل همه اعداد کمتر از یک عدد |
phones |
مجموعه اعداد برای تلفن خاص |
decimal |
سیستم اعدادی که از اعداد 0-9 استفاده میکند |
phoned |
مجموعه اعداد برای تلفن خاص |
calculates |
یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد |
phone |
مجموعه اعداد برای تلفن خاص |
decimals |
سیستم اعدادی که از اعداد 0-9 استفاده میکند |
calculated |
یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد |
random number |
برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند. |
phoning |
مجموعه اعداد برای تلفن خاص |
operand |
عملوندی که فقط حاوی اعداد باشد |
matrix |
آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون |
denary notation |
سیستم عددی در مبنای ده با استفاده از اعداد 0 تا 9 |
matrixes |
آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون |
at the hand of |
بدست |
by |
بدست |
apostrophes |
درجمع بستن اعداد یا حروف منفرد مثل s"S و s"7 |
seeds |
مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی |
numbers |
انتساب اعداد و به لیست موضوعات به صورت مرتب |
alphanumeric |
صفحه کلیدی که شامل حروف و اعداد است |
dibit |
یکی از اعداد دودوئی مرتب شده زیر: |
sound [arguments, data, figures] <adj.> |
درست [بی عیب ] [سالم ] [استدلال . داده ها . اعداد] |
radix |
مقدار پایه سیستم اعداد که استفاده میشود |
number |
انتساب اعداد و به لیست موضوعات به صورت مرتب |
apostrophe |
درجمع بستن اعداد یا حروف منفرد مثل s"S و s"7 |
decimal |
ریاضیات و نمایش اعداد با استفاده از سیستم دهدهی |
double dabble |
روش تبدیل اعداد دودویی به معادل دهدهی |
fixed point notation = |
قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری |
seed |
مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی |
decimals |
ریاضیات و نمایش اعداد با استفاده از سیستم دهدهی |
gets |
بدست اوردن |
get table |
بدست اوردنی |
attainable |
بدست اوردنی |
gains |
بدست آوردن |
gets |
بدست امده |
procurer |
بدست اورنده |
procurement |
بدست اوری |
getting |
بدست اوردن |
get |
بدست اوردن |
catcher |
بدست اورنده |
get round |
بدست اوردن |
get |
بدست امده |
gain |
بدست اوردن |
gain |
بدست آوردن |
gained |
بدست اوردن |
gains |
بدست اوردن |
obtain |
بدست اوردن |
pick up |
بدست اوردن |
getting |
بدست امده |
earns |
بدست اوردن |
obtainable |
بدست اوردنی |
procurable |
بدست اوردنی |
earned |
بدست اوردن |
earn |
بدست اوردن |
gained |
بدست آوردن |
provider |
بدست اورنده |
manual |
وابسته بدست |