Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
quasi-
که نشان دهنده تعداد دستورات است
Other Matches
control flag
پرچم نشان دهنده دستورات
scorecards
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
scorecard
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
pages
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
paged
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
page
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
indicator
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
discretionary
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
compacted
کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
compacting
کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
compact
کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
compacts
کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
cycled
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycles
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycle
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
poniter
نشان دهنده نشان گیرنده
flag
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
kernel
تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
kernels
تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
negatives
عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد
negative
عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد
indicator
نشان دهنده
indicative
نشان دهنده
indicant
نشان دهنده
demonstrators
نشان دهنده
demonstrator
نشان دهنده
mflops
اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
ended
کد نشان دهنده انتهای خط
ends
کد نشان دهنده انتهای خط
resilient
نشان دهنده فنری
end
کد نشان دهنده انتهای خط
counting balance
ترازوی نشان دهنده
illustrator
نشان دهنده تصویر کش
illustrators
نشان دهنده تصویر کش
ring indicator
نشان دهنده حلقه
status board
تابلوی نشان دهنده وضعیت
taximeter
نشان دهنده کرایه تاکسی
frequency indicator
دستگاه نشان دهنده فرکانس
adumbrant
نشان دهنده طرح مختصرازچیزی
indicator
عقربه یاصفحه نشان دهنده
ends
کد نشان دهنده انتهای رکورد
episcope
دستگاه نشان دهنده تصاویر
voltage indicator
دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
oscilloscope
دستگاه نشان دهنده امواج
oil gage
عقربه نشان دهنده روغن
ended
کد نشان دهنده انتهای رکورد
end
کد نشان دهنده انتهای رکورد
hertz
واحد فرکانس SI که به صورت تعداد سیکل ها در ثانیه نشان داده می شوند
accuracy
کل تعداد بیتهایی که برای نشان دادن یک عدد در کامپیوتر به کار می رود
link
تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
isobars
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
regulatory signs
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
oscilloscope
دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
boundary disclaimer
نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
isobar
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
bathymetric contour
میزان منحنیهای نشان دهنده عمق
station bill
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
radix
عدد نشان دهنده اعشار صحیح
situation map
نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
external indicator
نشان دهنده وضع خارجی وسیله
attitude indicator
دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
escape character
حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
to be on top of the world
تو آسمون ها بودن
[نشان دهنده خوشحالی]
to feel on top of the world
تو آسمون ها بودن
[نشان دهنده خوشحالی]
gauged
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
air hose coupling
دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
gas indicator
دستگاه نشان دهنده مقدار گاز
gauges
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
isobare
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
gauge
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
graphic
تعداد پیکس هایی که کامپیوتر روی صفحه نمایش میتواند نشان دهد
colon
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
markers
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
arithmetic
علامتی که نشان دهنده یک تابع محاسباتی است .
drift signal
علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
colons
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
position buoy
بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
heads up display
وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
azimuth micrometer
وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
reverberation index
دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
azimuth equidistant projection
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
marker
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
primers
کتاب راهنما یا کتار دستورات ساده و مثالها که نحوه کار برنامه یا اپراتورهای سیستم جدید را نشان میدهد
primer
کتاب راهنما یا کتار دستورات ساده و مثالها که نحوه کار برنامه یا اپراتورهای سیستم جدید را نشان میدهد
earths
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
marks
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
plus signs
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
ends
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
arrow head
پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
zmarker beacon
برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
plus sign
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
earth
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
end
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
end
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
attitude gyro
الت نشان دهنده پروازی که توسط ژایرو کارمیکند
compliance index
شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
mark
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
ended
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ended
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
plus
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
marks
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
drift float
علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
mark
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
deictic
بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
ends
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
adapter
در کامپیوتر که حاوی دستورات نرم افزاری مبدل به سیگنالهای الکتریکی است تا گرافیک را در صفحه تصویر متصل به آن نشان دهد
graphics
در کامپیوتر که دستورات نرم افزاری را به سگنالهای الکتریکی تبدیل می کنند که گرافیک را روی صفحه تصور متصل نشان میدهد
field
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
fielded
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
zeroes
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zeros
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zero
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
fields
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
graphic
داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
indicator
نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
most significant bit
بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
system indicator
طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
Manchester coding
نیمه اول دوره زمانی نشان دهنده مقدار بیت
layer tints
هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
ends
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
colons
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
colon
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
ended
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
end
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
cisc
مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
controllers
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
controller
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
paragraphs
حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
paragraph
حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
boolean operation
کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
connective
نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود
earths
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earth
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
subroutine
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
elevator
نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
elevators
نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
cards
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
card
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
opens
دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
cycles
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycled
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
open
دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
cycle
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
opened
دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
decimal
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimals
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
AT command set
حالتی در مودم که آماده پذیرش دستورات با استفاده از مجموعه دستورات Hayes AT است
cabin pressure altimeter
ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
position light
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
question mark
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
line route map
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
question marks
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
macro
نوشتن برنامه با استفاده از دستورات ماکرو با بیان دستورات آن
parts explosion
رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
dot
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
dotting
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
looped
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loops
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
plotters
نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
plotter
نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
writable instruction set computer
طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
WISC
طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
RISC
طراحی CPU که مجموعه دستورات آن حاوی دستورات سریع الاجرا وساده است که نوشتن برنامه را مشکلتر ولی سریعتر میکند
combinatorics
محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
menu
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menus
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
languages
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
language
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
lool
لول
[تارهای نامتقارن]
[این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
roundest
تعداد تیر تعداد شلیک دور
round
تعداد تیر تعداد شلیک دور
resilience
درجه مقاومت فرش در برابر سایش
[این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
vertical scale
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
fallout contours
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
pre-
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
pre
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
drive
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
landmarks
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
landmark
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
odder
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
oddest
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odd
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
quantity equation
معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
command.com
در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند
trimmer
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
Afshan
[all-over pattern]
طرح افشان
[با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
target indicator
شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
country cover diagram
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
puncuation
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
extender
توسعه دهنده ادامه دهنده
bailer
امانت دهنده کفیل دهنده
catalysts
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com