English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
driven که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
Search result with all words
event driven برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
Other Matches
execute phase مرحله اجرا
phased array ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
peroneal وابسته به نازک نی مربوط بقسمت خارجی ساق پا
mask design اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
positive externalities صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
the concert of europe منظوردولی هستند که پس ازشکست ناپلئون اول در سال 5181 در کنفرانس وین سیاست خارجی خود را با هم هماهنگ ساختند و این هماهنگی بخصوص در زمینه مسائل مربوط به بالکان وعثمانی محسوس بود
computing مربوط به کامپیوتر یا اجرا روی کامپیوتر ها
compatibility پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
sequenced ejection سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creep مرحله به مرحله جلو رفتن
creeps مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
exterior angle زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
boost phase مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrogs پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
outwork استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
foreign exchange پول خارجی ارز خارجی
program loans قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
wilson پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
inference روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
external diseconomies عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
genital مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
standard تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
standards تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
asynchronous تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
simplest وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simpler وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simple وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
inflight phase مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
supervisory مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
combat phase مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
exchanged stabilization fund مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical مربوط به صدا مربوط به سامعه
run دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
runs دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
operation ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
range component عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
civil appropriation اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
step مرحله
creeping attack تک مرحله به مرحله
stroking مرحله
strokes مرحله
rung مرحله
instar مرحله
processes مرحله
stroked مرحله
process مرحله
stroke مرحله
stages مرحله
phases مرحله
phased مرحله
phase مرحله
stepping مرحله
phased attack تک مرحله به مرحله
grade مرحله
scenes مرحله
grades مرحله
scene مرحله
stage مرحله
exhaust stroke مرحله اگزوز
step مرحله پایه
step مرحله رتبه
an anxious time مرحله پر اضطراب
genital phase مرحله تناسلی
output stage مرحله خروجی
stages درجه مرحله
stepping مرحله پایه
differential stage مرحله تفاضلی
driver مرحله تحریک
phases مرحله عملیات
developmental stage مرحله تکوینی
phased مرحله عملیات
phase مرحله عملیات
nth در مرحله چند
drivers مرحله تحریک
buffer stage مرحله میانگیر
stepping مرحله رتبه
induction stroke مرحله تنفس
induction stroke مرحله مکش
intake stroke مرحله تنفس
intake stroke مرحله مکش
inextremis در اخرین مرحله
initiation sequence مرحله اغازی
speed level مرحله سرعت
speed stage مرحله سرعت
one step operation عمل تک مرحله
in the first instance در مرحله اول
solidifying process مرحله انجماد
anal stage مرحله مقعدی
developmental stage مرحله پیشرفت
period نوبت مرحله
assault phase مرحله هجوم
staping مرحله بندی
oral stage مرحله دهانی
in the egg در مرحله نخستین
oedipal stage مرحله ادیپی
modulator مرحله تحمیل گر
imprimis در مرحله نخست
training cycle مرحله اموزش
process مرحله جریان
recovery phase مرحله شکوفائی
milestones مرحله برجسته
point مرحله قله
power stroke مرحله قدرت
stage درجه مرحله
fission process مرحله انشقاق
recovery phase مرحله رونق
milestone مرحله برجسته
processes مرحله جریان
fetch phase مرحله واکشی
point جهت مرحله
phallic stage مرحله التی
macro stage مرحله کلان
primordium مرحله نخست
propagation sequence مرحله انتشار
job step مرحله برنامه
termination stage مرحله پایانی
grade مرحله گراد
exhaust stroke مرحله تخلیه
termination phase مرحله پایانی
home stretch مرحله نهایی
latency مرحله پنهانی
grades مرحله گراد
periods نوبت مرحله
larval stage مرحله کرمی
stadium میدان ورزش مرحله
stage پرده گاه مرحله
stadia میدان ورزش مرحله
anal retentive stage مرحله مقعدی ضبطی
ossification مرحله تشکیل استخوان
anal expulsive stage مرحله مقعدی دفعی
entelechy مرحله تشکیل وتحقق
karyokinesis مرحله تقسیم سلولی
processes جریان عمل مرحله
incipient اولیه مرحله ابتدایی
qualifying رسیدن به مرحله بعد
noviciate مرحله تازه کاری
diastolic phase مرحله انبساطی قلب
milestone مرحله مهمی اززندگی
tick سخت ترین مرحله
ticked سخت ترین مرحله
ticks سخت ترین مرحله
preverbal phase مرحله پیش کلامی
first audio stage مرحله صوتی نخست
milestones مرحله مهمی اززندگی
fire for effect مرحله تیر موثر
pettifog از مرحله پرت کردن
stadiums میدان ورزش مرحله
creeping barrage سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
cladding process مرحله روکش کاری
novitiate مرحله تازه کاری
stages پرده گاه مرحله
process جریان عمل مرحله
in leading در مرحله شاگردی یا نوچگی
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
stages مرحله دار شدن اشکوب
power amplifier stage مرحله فزون ساز توان
turning points مرحله قاطع نقطه تحول
turning point مرحله قاطع نقطه تحول
stage مرحله دار شدن اشکوب
declined مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
monestrous دارای یک مرحله فحلیت درسال
embryo گیاهک تخم مرحله بدوی
declines مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
metoestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
decline مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
metestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
embryos گیاهک تخم مرحله بدوی
declining مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
Not to know what one is talking about. از موضوع ( مرحله )پرت بودن
rate determining step مرحله تعیین کننده سرعت
modulated amplifier مرحله فزون ساز تحمیلی
phased conversion تبدیل مرحله بندی شده
phasing مرحله بندی کردن عملیات
gastrula مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
walk through بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
subcritical زیر مرحله خطرناک وبحرانی
single stepping در یک مرحله انجام دادن یا شدن
back berm سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com