Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (21 milliseconds)
English
Persian
back up
کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
back-up
کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
Other Matches
laying up
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
fire support coordination
هماهنگ کردن پشتیبانی اتش تطبیق پشتیبانی اتش
purveys
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
support
پشتیبانی کردن تایید کردن پایه
schematize
بصورت برنامه دراوردن طرح یا نقشهای تهیه کردن ابتکار کردن
pre engage
ازپیش برای خود تهیه کردن تعهد قبلی کردن
to pull off something
[contract, job etc.]
چیزی را تهیه کردن
[تامین کردن]
[شغلی یا قراردادی]
castellation
تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
seconded
پشتیبانی کردن تایید کردن
seconding
پشتیبانی کردن تایید کردن
second
پشتیبانی کردن تایید کردن
seconds
پشتیبانی کردن تایید کردن
orchestrated
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrates
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrate
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrating
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
countenancing
پشتیبانی کردن
play up to
پشتیبانی کردن از
countenanced
پشتیبانی کردن
countenances
پشتیبانی کردن
championed
پشتیبانی کردن
rallied
پشتیبانی کردن
aid
پشتیبانی کردن
backup
پشتیبانی کردن
rallies
پشتیبانی کردن
rally
پشتیبانی کردن
champion
پشتیبانی کردن
to agitate
[for]
پشتیبانی کردن
propugn
پشتیبانی کردن از
championing
پشتیبانی کردن
vindicating
پشتیبانی کردن از
aided
پشتیبانی کردن
vindicates
پشتیبانی کردن از
vindicate
پشتیبانی کردن از
vindicated
پشتیبانی کردن از
maintained
پشتیبانی کردن
maintain
پشتیبانی کردن
champions
پشتیبانی کردن
aiding
پشتیبانی کردن
support
پشتیبانی کردن
countenance
پشتیبانی کردن
maintains
پشتیبانی کردن
direct support
پشتیبانی مستقیم کردن
to bolster somebody up
از کسی پشتیبانی کردن
propped
نگهداشتن پشتیبانی کردن
propping
نگهداشتن پشتیبانی کردن
to back somebody up
از کسی پشتیبانی کردن
to get behind somebody
از کسی پشتیبانی کردن
prop
نگهداشتن پشتیبانی کردن
follow up
رده پشتیبان دنباله دنبال کردن دشمن
mission call
درخواست پشتیبانی هوایی کردن
transcribed
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribe
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribes
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribing
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
back-up
اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
back up
اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
bookings
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
booking
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
to draw out
تهیه کردن طرح کردن
furnishes
مزین کردن تهیه کردن
make
تهیه کردن طرح کردن
furnish
مزین کردن تهیه کردن
To make reservations. To book seats.
جا تهیه کردن ( رزرو کردن )
furnishing
مزین کردن تهیه کردن
makes
تهیه کردن طرح کردن
put out
تهیه کردن اشفته کردن
underpinned
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpin
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpins
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
to find in
تهیه کردن
supplied
تهیه کردن
blend
تهیه کردن
blends
تهیه کردن
prepares
تهیه کردن
supply
تهیه کردن
supplying
تهیه کردن
provision
تهیه کردن
procure
تهیه کردن
preparing
تهیه کردن
procured
تهیه کردن
caters
تهیه کردن
procures
تهیه کردن
procuring
تهیه کردن
administer
تهیه کردن
administering
تهیه کردن
administers
تهیه کردن
affording
تهیه کردن
afforded
تهیه کردن
afford
تهیه کردن
prepare
تهیه کردن
provides
تهیه کردن
processes
تهیه کردن
administered
تهیه کردن
affords
تهیه کردن
process
تهیه کردن
cater
تهیه کردن
catered
تهیه کردن
catering
تهیه کردن
provide
تهیه کردن
streaming tape drive
دستگاهی که یک کارتریج نوارپیوسته را نگهداری کردن واساسا" به عنوان پشتیبان گردانندههای دیسک سخت بکار می رود
effigies
تمثال تهیه کردن
bills
تهیه کردن صورتحساب
prearrange
قبلا تهیه کردن
effigy
تمثال تهیه کردن
getting
تهیه کردن فهمیدن
extemporizes
فورا تهیه کردن
gets
تهیه کردن فهمیدن
extemporizing
فورا تهیه کردن
get
تهیه کردن فهمیدن
process
تهیه و تولید کردن
to lay in a stock
موجودی تهیه کردن
triplicate
در سه نسخه تهیه کردن
quadruplicate
در چهارنسخه تهیه کردن
processes
تهیه و تولید کردن
bill
تهیه کردن صورتحساب
extemporized
فورا تهیه کردن
extemporize
فورا تهیه کردن
harnessing
اشیاء تهیه کردن
funded
تهیه وجه کردن
preparations
تهیه کردن اتش
fund
تهیه وجه کردن
harnessed
اشیاء تهیه کردن
harness
اشیاء تهیه کردن
enabling
تهیه کردن برای
conserving
کنسرو تهیه کردن
preparation
تهیه کردن اتش
conserves
کنسرو تهیه کردن
conserved
کنسرو تهیه کردن
programs
برنامه تهیه کردن
conserve
کنسرو تهیه کردن
program
برنامه تهیه کردن
extemporising
فورا تهیه کردن
extemporises
فورا تهیه کردن
extemporised
فورا تهیه کردن
whomp up
بسرعت تهیه کردن
enable
تهیه کردن برای
programme
برنامه تهیه کردن
programmes
برنامه تهیه کردن
enables
تهیه کردن برای
enabled
تهیه کردن برای
projection print
روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری
finances
بودجه چیزی را تهیه کردن
to draw up
تهیه کردن درصف اوردن
drafts
تهیه کردن پیش نویس
scabble
زمخت وناصاف تهیه کردن
aminister
تهیه کردن بکار بردن
finance
بودجه چیزی را تهیه کردن
handwrite
نسخه خطی تهیه کردن
financed
بودجه چیزی را تهیه کردن
bossing
نقش برجسته تهیه کردن
bossed
نقش برجسته تهیه کردن
boss
نقش برجسته تهیه کردن
bosses
نقش برجسته تهیه کردن
circumstantiate
امارات لازمه را تهیه کردن
to provide for old age
برای پیری تهیه کردن
to raise funds
تهیه وجه یاسرمایه کردن
draft
تهیه کردن پیش نویس
to serve the city with water
اب برای شهر تهیه کردن
drafted
تهیه کردن پیش نویس
financing
بودجه چیزی را تهیه کردن
mush
حریره اردذرت تهیه کردن
outlines
مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
finance
علم دارایی تهیه پول کردن
outlined
مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
outline
مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
outlining
مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
develop
توسعه دادن وضعیت تهیه کردن
develops
توسعه دادن وضعیت تهیه کردن
financed
علم دارایی تهیه پول کردن
finances
علم دارایی تهیه پول کردن
revictual
دوباره غذا یا خواربار تهیه کردن
munition
تدارکات جنگ افزار تهیه کردن
preparative
تدارکی مربوط به تهیه کردن چیزی
financing
علم دارایی تهیه پول کردن
backup copy
کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
global
1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
globally
1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
formulation
تهیه جمع اوری فرمول بندی کردن
mekeready
وسایل تهیه کردن فرم وصفحه بندی
mekeready
تهیه واماده کردن فرم وصفحه و گراور
support command
فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
finance
درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
financed
درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
furnishing
تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
financing
درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
furnish
تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
finances
درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
furnishes
تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
procurement
تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
map
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
code
قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
conformal projection
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
phototostat
رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
mapping
نقشه کشی کردن تهیه نقشه
supporting arms
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com