Dictiornary-Farsi | گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)

English	Persian
task force	گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces	گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی


Other Matches

joint task force	گروه رزمی مشترک
amphibious task group	گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
combat team	گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
task component	بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
group	گروه رزمی
groups	گروه رزمی
amphibious task force	گروه رزمی اب خاکی
carrier task force	گروه رزمی هواپیمابر دریایی
duty with troops	در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
combat developer	وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
packs	گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack	گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
field services	قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
ground liaison	گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
combat orders	دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
combat power	نیروی رزمی استعداد رزمی
combatcommand	فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
task group	گروه ماموریت زمینی
sig	گروه مشترک المنافع ویژه
combat air patrol	هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
beach group	گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups	گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party	گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
combat airlift support	پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
combat cargo officer	افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
defense readiness condition	وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
civil reserve air fleet	گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
framing	یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party	گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
special interest groups	گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
countervailing power	قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
kaldor criterion	ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
landing group	گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
stable	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
hordes	گروه بیشمار گروه
horde	گروه بیشمار گروه
army component	نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
epical	رزمی
epics	رزمی
combated	رزمی
combating	رزمی
combats	رزمی
epic	رزمی
combat	رزمی
battery of tests	گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
field order	دستورالعمل رزمی
fighting load	بار رزمی
damage	ضایعات رزمی
field ration	جیره رزمی
battle casualty	ضایعات رزمی
field service	خدمات رزمی
combat power	قدرت رزمی
combat duty	امور رزمی
battle problems	مشکلات رزمی
herioic verse	شعر رزمی
battle station	پایگاه رزمی
field type	نوع رزمی
strength	استعداد رزمی
strengths	استعداد رزمی
nonbattle	غیر رزمی
operational route	جاده رزمی
heroic verse	شعر رزمی
field officer	افسر رزمی
field manual	دستور رزمی
combat formation	ارایش رزمی
combat intelligence	اطلاعات رزمی
combat jump	پرش رزمی
combat outpost	پاسدار رزمی
combat patrol	گشتی رزمی
combat , echelon	رده رزمی
combat proficiency	شایستگی رزمی
combat proficiency	مهارت رزمی
combat forces	نیروهای رزمی
combat exercise	تمرین رزمی
combat , elements	عناصر رزمی
combat , elements	یکانهای رزمی
combat arms	رسته رزمی
combat crew	خدمه رزمی
combat development	توسعه رزمی
combat duty	ماموریت رزمی
combat efficiency	کارایی رزمی
combat engineer	مهندسی رزمی
combat ration	جیره رزمی
combat readiness	امادگی رزمی
field army	ارتش رزمی
field commands	یکانهای رزمی
field commands	قسمتهای رزمی
field duty	خدمات رزمی
field duty	ماموریت رزمی
field exercise	تمرین رزمی
field grade	رده رزمی
field gun	توپ رزمی
c ration	جیره رزمی
combatintelligence	اطلاعات رزمی
combat support	پشتیبانی رزمی
combat surveillance	مراقبت رزمی
combat team	تیم رزمی
combat trains	بنه رزمی
combat troops	عدههای رزمی
combat vehicle	خودروی رزمی
combatcommand	یکان رزمی
combatdrill	تمرین رزمی
combat , echelon	یکان رزمی
service ammunition	مهمات رزمی
readiness	امادگی رزمی
non combatant	غیر رزمی
fighting patrol	گشتی رزمی
martial arts	ورزشهای رزمی
non-combatant	غیر رزمی
task organization	سازمان رزمی
field glasses	عینک رزمی
tactical missile	موشک رزمی
tactical support	پشتیبانی رزمی
non-combatants	غیر رزمی
tactical loading	بارگیری رزمی یا جنگی
level of readiness	سطح امادگی رزمی
level of strength	میزان استعداد رزمی
live exercise	تمرین رزمی حقیقی
combat ready	دارای امادگی رزمی
combat information center	مرکز اطلاعات رزمی
combat support arms	رسته پشتیبانی رزمی
epos	اشعار رزمی پیشینیان
materiel readiness	امادگی رزمی وسایل
flyable dud	بدون امادگی رزمی
level of strength	سطح استعداد رزمی
unit strength	قدرت رزمی یکان
field service	پشتیبانی سرویس رزمی
field range	میدان تیر رزمی
field order	دستورعملیاتی دستور رزمی
combat pay	فوق العاده رزمی
field officer	افسر رسته رزمی
epics	شعر رزمی حماسه
epic	شعر رزمی حماسه
combat service support	پشتیبانی خدمات رزمی
jujitsu	مادر ورزشهای رزمی
combat operations	مرکز عملیات رزمی
combat load	بار رزمی هواپیما
combat support arms	یکان پشتیبانی رزمی
combat liaison	ربط و ارتباط رزمی
readiness category	درجه امادگی رزمی
combat firing	تمرین تیراندازی رزمی
level of effort	تلاش رزمی یکان
pioneer unit	یگان مهندسی رزمی
combat control team	تیم کنترل رزمی
readiness category	نوع امادگی رزمی
standard	کالای جانشین رزمی
standards	کالای جانشین رزمی
field	زمینه رزمی صحرایی
fields	زمینه رزمی صحرایی
conventional forces	نیروهای رزمی معمولی
combat development	پیشرفت اموزش رزمی
condition of readiness	وضعیت امادگی رزمی
fielded	زمینه رزمی صحرایی
combat support troops	یکانهای پشتیبانی رزمی
combat support troops	عدههای پشتیبانی رزمی
effective strength	استعداد رزمی موثر
attrition	کاهش توان رزمی
battle bill	فهرست استعداد رزمی ناو
combatdrill	تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
commitment value	ارزش رزمی یک یکان در درگیریها
tae guk	بالاترین فلسفه ورزشهای رزمی
trains area	منطقه بنه رزمی یکان
rhapsode	دوره گردی که اشعار رزمی
combat resolution	پایین ترین رده رزمی
strength	قدرت رزمی استعداد نفری
strength	توان رزمی تعداد نفرات
strengths	قدرت رزمی استعداد نفری
main battle tank	قوی ترین تانک رزمی
combat essential	مورد نیاز حتمی رزمی
combat crew	خدمه رزمی هواپیما یاخودرو
field commands	یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
combat commander's insignia	علامت فرماندهی بر یکان رزمی
night cap	گشتی رزمی هوایی شبانه
threat study	بررسی امکانات رزمی دشمن
strengths	توان رزمی تعداد نفرات
loss	تلفات جنگی ضایعات رزمی
build-ups	بالا بردن توان رزمی نیروها
build up	بالا بردن توان رزمی نیروها
build-up	بالا بردن توان رزمی نیروها
army ready material program	برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
tailor	برش دادن ازنظر رزمی به هم مربوط کردن
trouvere	شاعر رزمی شمال فرانسه در سده یازدهم
task organization	سازمان دادان برای رزم برش رزمی
war footing	حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
locap	گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
tactical reconnaissance	براوردموقعیت رزمی در حالتی که درگیری نزدیک است
zipper	گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
tailors	برش دادن ازنظر رزمی به هم مربوط کردن
zippers	گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
target cap	گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
unit citation	جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
air ground operations	عملیات مشترک زمینی وهوایی
technical observer	بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
air ground system	سیستم عملیات مشترک زمینی و هوایی
air ground section	قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی
odyssey	قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odysseys	قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
stand-off	برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand off	برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن