Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
negative
گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
negatives
گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
Other Matches
cassettes
کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
cassette
کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
filmed
فیلم عکاسی
film
فیلم عکاسی
filmstrip
فیلم عکاسی 53 میلمتری
image format
اندازه فیلم عکاسی
camera magazine
جعبه محتوی فیلم عکاسی
negative film
فیلم منفی
negative photo plane
افق شیشه عکاسی
image format
اندازه شیشه عکاسی
photogravure
گراور سازی از روی شیشه عکاسی
photo offset
چاپ افستی که فیلم عکاسی رابرای چاپ بکار برد
imagery sortie
پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
departure report
گزارش پایان تعمیرات گزارش عزیمت ناو گزارش حرکت
continuous strip imagery
عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
spectrozonal photography
عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
pancromic
فیلم چند رنگه فیلم چندحالته
spot report
گزارش مشاهدات یا گزارش فوری از تحقیقات محلی
action report
گزارش عملیات جنگی گزارش درگیری با دشمن
reeled
قرقره فیلم حلقه فیلم
reels
قرقره فیلم حلقه فیلم
reeling
قرقره فیلم حلقه فیلم
reel
قرقره فیلم حلقه فیلم
report generator
گزارش زایی گزارش گیری
report generator
گزارش ساز ایجادکننده گزارش
copy
پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copied
پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copying
پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copies
پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
glassman
تاجر شیشه شیشه ساز
ink bottle
شیشه مرکب شیشه جوهر
plate glass
شیشه سنگ شیشه تختهای
trimetrogon
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
flatbed
وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
visualreport
گزارش دیدبانی بصری گزارش مشاهدات بصری در حین پرواز
mortar report
گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز
amplifying report
گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
filmstrip
نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
country cover diagram
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
lens distortion
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
vitrify
بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
glass wool
پشم یا براده شیشه پشم شیشه
cargo outturn report
گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
shelling report
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
photogeny
عکاسی
photography
عکاسی
telephotography
عکاسی رادیویی
photography
لوازم عکاسی
phototelegraphy
عکاسی رادیویی
radiophoto
عکاسی رادیویی
photographic
وابسته به عکاسی
imagery
عکاسی هوایی
photographic chemistry
شیمی عکاسی
photographic fixing
ثبوت عکاسی
photographic scale
مقیاس عکاسی
photochromy
عکاسی رنگی
flashlights
لامپ عکاسی
flashlight
لامپ عکاسی
telephoto
عکاسی رادیویی
heliochrome
عکاسی رنگی
wirephoto
عکاسی رادیویی
fax
عکاسی رادیویی
photographic accessories
لوازم عکاسی
kodak
دوربین عکاسی
line of collimation
خط محور عکاسی
photographic strip
باند عکاسی
aerial photography
عکاسی هوائی
flashes
فلاش عکاسی
faxed
عکاسی رادیویی
shutterbug
عاشق عکاسی
flashed
فلاش عکاسی
flash
فلاش عکاسی
faxing
عکاسی رادیویی
dark room
تاریکخانه عکاسی
brownie
یکجوردوربین عکاسی
photoionization
یونش عکاسی
flash photography
عکاسی شب بابرق
photographic strip
نوار عکاسی
faxes
عکاسی رادیویی
facsimiles
عکاسی رادیویی
facsimile
عکاسی رادیویی
brownies
یکجوردوربین عکاسی
photoflash
فشنگ منورمخصوص عکاسی در شب
vidicon
لوله دوربین عکاسی
safelight
چراغ تاریکخانه عکاسی
camera
دوربین یا جعبه عکاسی
photographically
از روی علم عکاسی
heliocheomy
عکاسی بارنگ طبیعی
thermal imagery
عکاسی مادون قرمز
camera nadir
محورلولایی دوربین عکاسی
cameras
دوربین یا جعبه عکاسی
exposure scale
جدول پرتوگیری
[عکاسی]
to print out
چاپ کردن در عکاسی
bombardment photography
عکاسی از بمباران هوایی
camera axis
محور دوربین عکاسی
isocentre
خط المرکزین دوربین عکاسی
dicing photography
عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
exposure station
ایستگاه عکاسی هوایی
fan cameras
دوربینهای عکاسی منظرهای
fixer
دوای ثبوت عکاسی
flash bulb
فلاش دوربین عکاسی
flash lamp
لامپ پر نور عکاسی
Dont move . Hold it. Keep stI'll.
بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
telephotography
عکاسی از راه دور
iris
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
(iris) diaphragm
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
loads
فیلم
filmed
فیلم
film leader
فیلم
film
فیلم
load
فیلم
photoengraving
گراور سازی بوسیله عکاسی
photocopied
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
folded optics
وسیله عکاسی یا دیدبانی تاشونده
photomap
نقشه برداری بوسیله عکاسی
flashbulbs
لامپ پرنور فلاش عکاسی
radar imagery
عکاسی به وسیله امواج رادار
camera obscura
اطاقک تاریک جعبه عکاسی
platinotype
عکاسی بوسیله املاح پلاتین
imagery
شبیه سازی عکاسی کردن
photocopying
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopies
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
flashbulb
لامپ پرنور فلاش عکاسی
photocopy
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
film recorder
فیلم نگار
picturize
فیلم برداشتن از
phonofilm
فیلم سخنگو
microfilmed
میکرو فیلم
filmstrip
فیلم سینمایی
microfilmed
ریز فیلم
microfilm
میکرو فیلم
telefilm
فیلم تلویزیونی
reversal film
فیلم معکوس
film-strips
نوار فیلم
moving picture
فیلم سینما
instruction film
فیلم اموزشی
microfilm
ریز فیلم
filmier
فیلم مانند
x ray film
فیلم رونتگن
film strip
نوار فیلم
instruction film
فیلم درسی
film-strip
نوار فیلم
microfilming
ریز فیلم
film
فیلم سینما
filmy
فیلم مانند
acetate film
فیلم استاتی
talkies
فیلم ناطق
talkie
فیلم ناطق
peepshow
فیلم شهوانی
peepshows
فیلم شهوانی
advertising spot
فیلم تبلیغاتی
as good as a play
<idiom>
مثل فیلم
filmed
فیلم سینما
microfilming
میکرو فیلم
microfilms
ریز فیلم
microfilms
میکرو فیلم
film recorder
ضباط فیلم
film reader
فیلم خوان
film developer
سازنده فیلم
phonofilm
فیلم صدادار
positive film
فیلم مثبت
filmiest
فیلم مانند
cinematograph
اپارات فیلم
photoengrave
بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
ground position
نقطه تصویرزمینی هواپیمای در حال عکاسی
thermal imagery
عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
thermal crossover
تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
sortie plot
شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
time exposure
مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
telecamera
دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
fast-forward
جلو زدن فیلم
rerun
نمایش مجدد فیلم
false colour
فیلم رنگی مصنوعی
magnetic thin film
فیلم نازک مغناطیسی
film badge
برگ شناسایی فیلم
scenario
متن فیلم سینمایی
playoff
نشان دادن فیلم
talkies
صنعت فیلم ناطق
metol
دوای فهور فیلم
cinematograph
دوبین فیلم برداری
Make three copies of each film.
از هر فیلم سه تا کپی بکنید.
dub
فیلم را دوبله کردن
dubbed
فیلم را دوبله کردن
dubs
فیلم را دوبله کردن
camera magazine
کاست فیلم دوربین
magnetic film storage
ذخیره فیلم مغناطیسی
magnetic film memory
حافظه با فیلم مغناطیسی
magnetic film
لایه فیلم مغناطیسی
playoffs
نشان دادن فیلم
Color films(T. V).
فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
technicolour
روش فیلم رنگی
film advance mode
دکمه رد کردن فیلم
talkie
صنعت فیلم ناطق
geneva stop
سیستم نگهدارنده فیلم
negatives
منفی
positive/negative junction
منفی
negative
منفی
null
منفی
negation
منفی
negatory
منفی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com