English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
running torque گشتاور پیچشی حرکت
Other Matches
torque گشتاور پیچشی
torsional moment گشتاور پیچشی
synchronizing torque گشتاور پیچشی همزمان
driving torque گشتاور پیچشی گرداننده
stalling torque گشتاور پیچشی ناتوان
no load torque گشتاور پیچشی بی باری
torque converter مبدل گشتاور پیچشی
torque regulator تنظیم کننده گشتاور پیچشی
starting torque گشتاور پیچشی راه انداز
moment of momentum گشتاور اندازه حرکت
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
aircraft arresting hook مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
curved design پیچشی
torsion spring فنر پیچشی
torsional strain فشار پیچشی
torisonal strain فشار پیچشی
torque لنگر پیچشی
front strain کرنش پیچشی
chop ضربه پیچشی
chopped ضربه پیچشی
modulus of torsion مدول پیچشی
kick serve سرویس پیچشی
torsional modulus مدول پیچشی
coriolis اثر پیچشی
torsion balance ترازوی پیچشی
torsional stress تنش پیچشی
coil spring فنر پیچشی
torsional vibration نوسان پیچشی
twistor حافظه پیچشی
torsional strength استحکام پیچشی
torsional resistance مقاومت پیچشی
torsional ballance بالانس پیچشی
torsional vibration ارتعاش پیچشی
torsional angle زاویه پیچشی
torsional force نیروی پیچشی
torsional instability ناپایداری پیچشی
torsional load بار پیچشی
torsional fatigue strength استحکام فرسودگی پیچشی
torque نیروی پیچشی گشتاوری
torsion dynamometer توان سنج پیچشی
drop worm shaft محور پیچشی سقوطی
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
torsion bar بار پیچشی اهرم تعلیق
torque گشتاور
moments گشتاور
moment گشتاور
area moment گشتاور سطح
multiple moment گشتاور چندگانه
moment of inertia گشتاور اینرسی
dipole moment گشتاور دوقطبی
dipole moment گشتاور دو قطبی
bending moment گشتاور خمشی
bond moment گشتاور پیوند
transition moment گشتاور انتقال
moment of a dipole گشتاور دو قطبی
moment of a force گشتاور یک نیرو
moment of inertia گشتاور لختی
moment of force گشتاور نیرو
moment of inertia گشتاور ماند
moment of a magnet گشتاور مغناطیسی
first moment گشتاور نخست
moment index نمای گشتاور
rotation moment گشتاور چرخشی
rolling moment گشتاور غلطشی
restoring moment گشتاور برگشتی
magnetic moment گشتاور مغناطیسی
torque گشتاور نیرو
moment coefficient ضریب گشتاور
moment arm بازوی گشتاور
magnetic dipole moment گشتاور دو قطبی مغناطیسی
rotational inertia گشتاور لختی [فیزیک]
angular mass گشتاور لختی [فیزیک]
moments لحظه گشتاور چرخشی
cebter of pressure moment گشتاور مرکز فشار
torque twist curve منحنی گشتاور و پیچش
internal torque گشتاور نیروی درونی
molecular dipole moment گشتاور دو قطبی مولکولی
righting moment گشتاور راست کننده
moment لحظه گشتاور چرخشی
rotational inertia گشتاور خطی [فیزیک]
rotational inertia گشتاور ماند [فیزیک]
multipole moment گشتاور چند قطبی
angular mass گشتاور ماند [فیزیک]
angular mass گشتاور خطی [فیزیک]
effective magnetic moment گشتاور مغناطیسی موثر
compound bending خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
reversed rolling moment گشتاور ناشی از کنترل معکوس در صفحه غلتش
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
contra rotating دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
rosette border حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
charactristics مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
stabile بدون حرکت بی حرکت
Afshan [all-over pattern] طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
aerodynamics مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
Herati border طرح حاشیه هراتی [این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
k day روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
move on ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
shift حرکت
stock-still بی حرکت
behaviour حرکت
vapid بی حرکت
motioned حرکت
traversing حرکت
as you were حرکت از نو
vowel point حرکت
movement حرکت
travels حرکت
moveless بی حرکت
motionless بی حرکت
pats بی حرکت
shifted حرکت
pat بی حرکت
shifts حرکت
agog در حرکت
afloat در حرکت
demeanour حرکت
demeanor حرکت
departure حرکت
traversed حرکت
gesture حرکت
ambulation حرکت
gestured حرکت
gesturing حرکت
traverses حرکت
agoing در حرکت
stirs حرکت
immobile بی حرکت
stirrings حرکت
traverse حرکت
inert بی حرکت
motion حرکت
departures حرکت
motioning حرکت
progress حرکت
progressed حرکت
progresses حرکت
progressing حرکت
statist بی حرکت
stir حرکت
stirabout حرکت
sedentary بی حرکت
stock still بی حرکت
frozen بی حرکت
stirred حرکت
circulation حرکت
otiose بی حرکت
moved حرکت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com