English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
high explosive plastic گلوله پلاستیکی سوختار شدید
Other Matches
high explosive antitank گلوله سوختار شدید ضد تانک
high explosive سوختار شدید
high explosive shell گلوله محترقه شدید
glare صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glares صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glared صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
explosive سوختار
low explosive سوختار کند
explosive charge خرج سوختار
fervor حرارت شدید اشتیاق شدید
fervour حرارت شدید اشتیاق شدید
trend مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
miss موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sensing تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
trends مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
misses موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sabot کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
clue گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
fire ball گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
clues گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
ogive ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
dud منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
splinterproof ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
velocity jump جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nuclear stalemate گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
square base کف گلوله یا قسمت ته گلوله
plastic paint رنگ پلاستیکی
plastic ماده پلاستیکی
plasticity خصلت پلاستیکی
plastid pigments رنگدانههای پلاستیکی
elastic design طرح پلاستیکی
plastic bomb بمب پلاستیکی
plastic bombs بمب پلاستیکی
hosing لوله پلاستیکی
hosed لوله پلاستیکی
pancho بارانی پلاستیکی
hose لوله پلاستیکی
hoses لوله پلاستیکی
side spray بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
synthetic plastic material ماده پلاستیکی مصنوعی
playground ball توپ پلاستیکی کودکان
suction hose لوله پلاستیکی اب مکنده
plasticity حالت پلاستیکی نرمی
Formica نوعی ماده پلاستیکی
sellotaping نوار چسب پلاستیکی
sellotapes نوار چسب پلاستیکی
sellotaped نوار چسب پلاستیکی
hose coupling پیوست لوله پلاستیکی
polyrod antenna انتن میله پلاستیکی
plastic arts صنایع پلاستیکی یا قالبی
sellotape نوار چسب پلاستیکی
plastic spray رنگ پاشیدنی پلاستیکی
epoxy نوعی اندود پلاستیکی لوله ها
mat surfer موج سوار صفحه پلاستیکی
boxes جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
box جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
plastic خرج خمیری شکل پلاستیکی
plastic spray رنگ درزگیر یا روکش پلاستیکی
Cellophane لایه پلاستیکی شفاف با بنیان سلولزی
cartridges جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
radome پوشش پلاستیکی انتن رادار درهواپیما
cartridge جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
sleeve پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
pallet سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
fuller's earth خاک رس غیر پلاستیکی که شبیه بنتونیت است
sleeves پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
celluloid لایه پلاستیکی شفاف ازنیتروسلولز اغشته به کافور
ballistics of penetration شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
carbon ribbon ریبون پلاستیکی نازک با جوهر مشکلی که در چاپگر استفاده میشود
CDs جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
toner محفظه پلاستیکی برای تونر پودری که در چاپگر لیزری استفاده میشود
strip لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده
CD جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
stencil ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
stenciled ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
stenciling ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
stencilled ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
fibres رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fibre رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
stencilling ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
stencils ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
fiber رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
compact دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است
compacts دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است
compacting دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است
compacted دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است
rugged شدید
vigorous شدید
high wrought شدید
violent شدید
towering شدید
stalwarts شدید
two fisted شدید
strenuous شدید
drastic شدید
incontrollable شدید
intense شدید
hyperpyrexia تب شدید
grievous شدید
stalwart شدید
drastically شدید
slashing شدید
boisterous شدید
sweltering شدید
raging شدید
extensive شدید
tougher شدید
sopping شدید
inclement شدید
climacteric <adj.> شدید
toughest شدید
intensive شدید
tough شدید
acute شدید
forcible شدید
diametric شدید
diametrical شدید
draconic شدید
rigorous شدید
vehement شدید
vehemently شدید
severest شدید
severer شدید
severe شدید
keenest شدید
keen شدید
practice plug وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
angle of arrival زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
lead collision course مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
hyperinflation تورم شدید
hypersensitivity حساسیت شدید
chronic شدید گرانرو
passion تعصب شدید
rush حرکت شدید
rushed حرکت شدید
rushing حرکت شدید
penchant میل شدید
high rate discharge تخلیه شدید
heavier شدید پرزور
heavies شدید پرزور
heaviest شدید پرزور
heavy شدید پرزور
slats ضربه شدید
boom رونق شدید
boomed رونق شدید
booming رونق شدید
booms رونق شدید
clavus سردرد شدید
slat ضربه شدید
an intensive particle ادات شدید
aggravator شدید کننده
actude conditions شرایط شدید
revulsion تنفر شدید
galloping inflation تورم شدید
violent wind باد شدید
high order detonation انفجار شدید
sthenic شدید نیرومند
hard مشکل شدید
harder مشکل شدید
hardest مشکل شدید
rain cats and dogs <idiom> باران شدید
gird ضربه شدید
workout ورزش شدید
workouts ورزش شدید
workout کار شدید
workout تمرین شدید
exquisite شدید سخت
workouts کار شدید
workouts تمرین شدید
rain shower باران شدید
schwarmerei احساسات شدید
rumbustious سخت شدید
pash باران شدید
bedlam اشتباه شدید
impetuous تند و شدید
salvoes افهاراحساسات شدید
vehemence غضب شدید
advertising blitz تبلیغات شدید
salvo افهاراحساسات شدید
fibre optics لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
compact نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compacted نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compacting نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
flowchart صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
compacts نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
flow diagram صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
nosedives نزول شدید کردن
did you hurt your self a ایاهیچ اذیت شدید
nosediving نزول شدید کردن
sterns سخت و محکم شدید
hunger for power [craving for power] میل شدید به قدرت
sterner سخت و محکم شدید
fanatical دارای احساسات شدید
stern سخت و محکم شدید
hunger for data میل شدید به داده ها
burst advertising شروع تبلیغات شدید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com