Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English
Persian
called ball
گوی تعیین شده از طرف بازیگر
Search result with all words
called pocket
کیسه تعیین شده از طرف بازیگر
designated hitter
بازیگر تعیین شده بعنوان توپزن بجای توپ انداز
shake bottle
بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
Other Matches
send in
وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
stack
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
double footed
بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
authentication
تعیین نشانی تعیین معرف کردن
defaults
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
bucket
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
buckets
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
dosimetry
تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
locates
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locating
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
air priorities committee
کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
radar locating
تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
running fix
کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
puppeteers
بازیگر
performing
بازیگر
puppeteer
بازیگر
stager
بازیگر
booter
بازیگر
actor
بازیگر
actors
بازیگر
player
بازیگر
mummer
بازیگر
fielder
بازیگر
body checker
بازیگر تنه زن
oddsmaker
بازیگر شاخص
outed
اخراج بازیگر
duffer
بازیگر متوسط
poloist
بازیگر واترپولو
duffers
بازیگر متوسط
hatchetman
بازیگر خشن
player's number
شماره بازیگر
uncovered
بازیگر مهانشده
cricketers
بازیگر کریکت
cricketer
بازیگر کریکت
ride the bench
بازیگر ذخیره
substitute
بازیگر ذخیره
outside forward
بازیگر گوش
winger
بازیگر گوش
wingers
بازیگر گوش
extra cover
بازیگر بل گیر
out
اخراج بازیگر
out-
اخراج بازیگر
send-off
اخراج بازیگر
send-offs
اخراج بازیگر
skull
ضربه به سر بازیگر
skulls
ضربه به سر بازیگر
sub
بازیگر ذخیره
sub
تعویض بازیگر
subs
بازیگر ذخیره
halfback
بازیگر میانی
dubs
بازیگر ضعیف
hattrick
بازیگر سه گله
substituted
بازیگر ذخیره
substituted
تعویض بازیگر
substituting
بازیگر ذخیره
substituting
تعویض بازیگر
send off
اخراج بازیگر
leading lady or man
بازیگر عمده
laxman
بازیگر لاکراس
club player
بازیگر باشگاهی
come back
بازگشت بازیگر
homeling
بازیگر خودی
homebrew
بازیگر محلی
homebred
بازیگر محلی
headhunter
بازیگر خشن
subs
تعویض بازیگر
frees
بازیگر ازاد
veteran
بازیگر با تجربه
veterans
بازیگر با تجربه
backup
جانشین بازیگر
dub
بازیگر ضعیف
dubbed
بازیگر ضعیف
backman
بازیگر مدافع
tragedienne
بازیگر تراژدی
freeing
بازیگر ازاد
wingman
بازیگر گوش
protagonists
بازیگر عمده
walk-on
بازیگر فرعی
number
شماره بازیگر
protagonist
بازیگر عمده
free
بازیگر ازاد
freed
بازیگر ازاد
third home
بازیگر مهاجم
tennist
بازیگر تنیس
ball player
بازیگر با توپ
numbers
شماره بازیگر
sand bagger
بازیگر گول زن
substitute
تعویض بازیگر
second string
بازیگر ذخیره
mans
بازیگر تیم
man
بازیگر تیم
blackest
بازیگر دوم شطرنج
activate
بازگشت بازیگر به زمین
flankerback
بازیگر میانی جناح
internationals
بازیگر بین المللی
caddied
حامل وسایل بازیگر
caddies
حامل وسایل بازیگر
caddying
حامل وسایل بازیگر
caddie
حامل وسایل بازیگر
double foul
خطای هم زمان دو بازیگر
theaters
تماشاخانه بازیگر خانه
hurler
بازیگر هاکی ایرلندی
blacks
بازیگر دوم شطرنج
international
بازیگر بین المللی
free agent
بازیگر بدون قرارداد
free agents
بازیگر بدون قرارداد
flanker
بازیگر مهاجم در جناح
import
بازیگر خارجی تیم
activating
بازگشت بازیگر به زمین
depth
بازیگر سرنوشت ساز
depths
بازیگر سرنوشت ساز
bowled for a duck
باختن بازیگر بی امتیاز
dutchman
بازیگر بولینگ هلندی
imported
بازیگر خارجی تیم
black
بازیگر دوم شطرنج
breakaway
حمله یک یا چند بازیگر
activates
بازگشت بازیگر به زمین
enforcer
بازیگر انتقامجوی خشن
equipment bag
ساک دستی بازیگر
blacked
بازیگر دوم شطرنج
activated
بازگشت بازیگر به زمین
favorite
بازیگر یا تیم محبوب
blacker
بازیگر دوم شطرنج
importing
بازیگر خارجی تیم
theatre
تماشاخانه بازیگر خانه
pantomimist
بازیگر نمایش صامت
drafted
بازیگر جدید تیم
draft
بازیگر جدید تیم
whitest
بازیگر نخست شطرنج
whiter
بازیگر نخست شطرنج
white
بازیگر نخست شطرنج
theater
تماشاخانه بازیگر خانه
center forward
بازیگر نوک حمله
back line player
بازیگر خط عقب والیبال
center back
بازیگر میانی خط عقب
bowling bag
ساک بازیگر بولینگ
caddy
حامل وسایل بازیگر
off wing
محل بازیگر گوش
pull
بیرون کشیدن بازیگر
pulls
بیرون کشیدن بازیگر
drafts
بازیگر جدید تیم
shamateurism
استفاده از بازیگر اماتورقلابی
baseballer
بازیگر بیس بال
theatres
تماشاخانه بازیگر خانه
body check
سد کردن بازیگر توپدار
cut
حذف بازیگر پس ازازمایش
cuts
حذف بازیگر پس ازازمایش
shorthanded
ادامه با بازیگر کمتر
sit out
خودداری بازیگر از تمدیدقرارداد
specialty teamer
بازیگر تیم ذخیره
baseliner
بازیگر انتهای زمین
wood pusher
بازیگر بسیارضعیف شطرنج
switch
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
dehind
شمارش امتیاز منفی بازیگر
big leaguer
بازیگر لیگ سطح بالا
crawling
کوشش بازیگر در بردن توپ
courtesy runner
بازیگر سهیم در بازیهای غیررسمی
switches
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
switched
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
forwards
سه بازیگر جلوی تور والیبال
taxi squadder
بازیگر عضو گروه قراردادی
bonus baby
بازیگر با پیش پرداخت زیاد
gang tackle
با چند بازیگر حریف را فروداوردن
cheap shot artist
بازیگر خشن بصورت عمد
backfield
جای بازیگر پشت داور
big man
بازیگر میانی بیس بال
default
غیبت بازیگر یا تیم و باخت
major penalty
اخراج بازیگر برای 5 دقیقه
composite average
معدل امتیاز بازیگر بولینگ
defaulted
غیبت بازیگر یا تیم و باخت
defaulting
غیبت بازیگر یا تیم و باخت
defaults
غیبت بازیگر یا تیم و باخت
cheap shotter
بازیگر خشن بصورت عمد
english billiards
با 3 گوی و6 کیسه بین 2 یا 4 بازیگر
yanks
بیرون کشیدن بازیگر کم کار
centurian
بازیگر 001 امتیازی کریکت
yanking
بیرون کشیدن بازیگر کم کار
to make a substitution
عوض کردن بازیگر
[ورزش]
to substitute out
[players]
عوض کردن بازیگر
[ورزش]
yanked
بیرون کشیدن بازیگر کم کار
yank
بیرون کشیدن بازیگر کم کار
cradler
بازیگر ماهر در حفظ گوی لاکراس
crown green bowls
بولینگ بین دو بازیگر در چمن وسیع
bases empty
ضربه بدون حضور بازیگر درپایگاهها
ball hawk
مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
cup of coffeen
شرکت کوتاه بازیگر کم تجربه در مسابقه
field player
بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
triple team
سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
tragedian
نویسنده یا بازیگر نمایشهای تراژدی ومحزون
weak side
حمله باتعداد کم جبههای با تعدادکمتر بازیگر
mismatch
دفاع بازیگر کوتاه قد در برابرحریف بلند
simultaneous foul
خطای متقابل در یک لحظه واخراج هر دو بازیگر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com