English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
geek یکی از بازیکنان بالماسکه وکارناوال که غالبا دارای ماسک منقاردار است
Other Matches
Turkaman rugs فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
beaked منقاردار
billed منقاردار
rostrated منقاردار
rostrate منقاردار
fancy dress بالماسکه
masqueraded بالماسکه
masquerades بالماسکه
masquerading بالماسکه
masquerade بالماسکه
masque بالماسکه
fancy dress لباس بالماسکه
lineup اماده ومجهز کردن ترتیب جای بازیکنان فوتبال طرز قرار گیری
very often غالبا
freuqently غالبا
some غالبا
nine times out ten غالبا
oft غالبا
musical chairs نوعی بازی که بازیکنان در حرکتاند و وقتی موسیقی متوقف شد مینشینند و هر کس بی صندلی باشد باخته است
He usually drops by to see me . غالبا" می آید اینجا بدیدن من
little pitchers have long ears کودکان غالبا گوششان تیزاست
I usually knock off at 6. غالبا" ساعت 6 دست از کار می کشم
NetBIOS استاندارد دستورات که غالبا استفاده میشود.
Iranian goods are usally solid. جنس ساخت ایران غالبا" محکم است
To drag a country into war . کشوری را بجنگ کشیدن ( غالبا" بصورت جنگ تحمیلی )
jigsaw puzzle نوعی بازی معمایی که بازیکنان باید قطعات متلاشی و مختلف یک شکل یا نقشه رابا هم جفت کرده و شکل مخصوص با ان بسازند
one for one مرحلهای غالبا" مربوط به یک اسمبلر که در ان یک جمله زبان منبع به یک دستور کارزبان ماشین تبدیل میشود
face wall ماسک
masks ماسک
guise ماسک
guises ماسک
mask ماسک
helmet ماسک محافظ
helmets ماسک محافظ
protective mask ماسک ضد گاز
safty face shield ماسک ایمنی
face guard ماسک محافظ
gas mask ماسک گاز
dust respirator ماسک تنفسی
breathing gear ماسک تنفسی
a face-pack ماسک صورت
masker ماسک دار
masquer ماسک پوش
service anti gas respirator ماسک ضد گاز
masked ماسک زده
gas masks ماسک گاز
gas mask ماسک ضد گاز
gas masks ماسک ضد گاز
smoke mask ماسک ضد دود
I'd like a face-pack. من ماسک صورت میخواهم.
snorkeler غواص با ماسک و لوله
death mask ماسک صورت مرده
death masks ماسک صورت مرده
to be masked نقاب یا ماسک زدن
bird cage ماسک مخصوص خط نگهدار
face mask ماسک محافظ صورت
dust respirator ماسک ضد گردو غبار
ethic غالبا بصورت جمع علم اخلاق بجث درامور اخلاقی اصول اخلاق
acid vapor canister ماسک حفافت در برابر بخاراسید
mask ماسک زدن پنهان کردن
masks ماسک زدن پنهان کردن
snorkeling غواصی بکمک لوله و ماسک
facr piece قسمت مربوط به صورت ماسک ضد گاز
gas mixture shielded metal arc welding جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
maskable وقفهای که توسط ماسک وقفه قابل فعال شدن است
purge valve لوله مخصوص بیرون فرستادن اب از ماسک بافشار هوای بینی
mask محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
masks محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
towear a mask نقاب زدن ماسک زدن
mask وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
masks وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
interrupting خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
interrupts خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
interrupt خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
trilinear دارای سه خط
three legged دارای سه پا
three-legged دارای سه پا
fraught with دارای
footy دارای پا
odoriferous دارای بو
iodic دارای ید
glochidiate دارای مو
bilabiate دارای دو لب
formal دارای فکر
splashy دارای ترشح
myrrhy دارای بوی مر
monopetalous دارای یک گلبرگ
nucleate دارای هسته
monoclinal دارای یک شیب
prerogatives دارای حق ویژه
melodic دارای ملودی
synonymous دارای تشابه
muciferous دارای مخاط
myrrhic دارای بوی مر
energetic دارای انرژی
stilted دارای چوب پا
monometallic دارای یک فلز
synonymous دارای ترادف
multiflorous دارای بیش از سه گل
multifid دارای چندشکاف
monatomic دارای یک جوهرفرد
salaried دارای حقوق
multilineal دارای چندین خط
nitrous دارای شوره
melodious دارای ملودی
prerogative دارای حق ویژه
straight line دارای خط مستقیم
sonant دارای اهنگ
social minded دارای افکاراجتماعی
equivocal دارای دومعنی
silicifoeous دارای در کوهی
backed دارای پشت
short range دارای برد کم
short-range دارای برد کم
shoaly دارای جاهای کم اب
shelterer دارای حفاظ
sexagenary دارای سن 06 تا96
palmy دارای نخل
rifled دارای خان
handy <adj.> دارای مزیت
spiriferous دارای عضومارپیچی
spirituous دارای الکل
low spirited دارای روحیه بد
low-spirited دارای روحیه بد
deficient دارای کمبود
redundant دارای اطناب
stannous دارای قلع
stannic دارای قلع
staminate دارای جرثومه نر
legitimate دارای حق مشروع
legitimated دارای حق مشروع
legitimates دارای حق مشروع
legitimating دارای حق مشروع
rectilinear دارای مسیرمستقیم
flabby دارای عضلات شل
self abnegating دارای کف نفس
sabulous دارای شن ریزه
rugose دارای رکه
pinnular دارای بالچه
pinnular دارای برگچه
pileate دارای کلاهک
petiolated دارای دمگل
petiolate دارای دمگل
weighted دارای وزن
pelliculate دارای پوسته
pulsatile دارای تپش
papillose دارای برامدگی
deadbeat دارای سکون
deadbeats دارای سکون
portentous دارای فال بد
overbusy دارای کارزیاد
plumose دارای دسته پر
polygamous دارای چند زن
reversioner دارای حق رجوع
reboant دارای واکنش
rattly دارای صدای تق تق
rarely beautiful دارای زیبائی
quartziferous دارای در کوهی
pulsant دارای تپش
pseudonymous دارای تخلص
primiparous دارای یک اولاد
primipara دارای یک اولاد
prerogatived دارای حق ویژه
preemptor دارای حق شفعه
pre emptive دارای حق شفعه
copperbottomed دارای ته مسی
of that ilk دارای همان جا
splash دارای ترشح
glanduliferous دارای غد دکوچک
far reaching دارای اثرزیاد
basined دارای ابگیر
bicentric دارای دومرکز
bichrome دارای دو رنگ
entitative دارای وجودخارجی
bimolecular دارای دوملکول
bimorphemic دارای دوشکل
bimotored دارای دوموتور
binaural دارای دو گوش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com