Total search result: 201 (15 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
status |
یک بیت در کلمه که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت و نتیجه یک عملیات است |
|
|
Other Matches |
|
device |
کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است |
devices |
کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است |
status |
کلمهای حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد |
status |
ثباتی که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد |
header |
پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه |
headers |
پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه |
master |
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست |
aspects |
کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است |
mastered |
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست |
masters |
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست |
aspect |
کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است |
request |
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند |
requested |
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند |
requests |
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند |
requesting |
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند |
RFC |
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد تازه مط رح شده است واز کاربرق خواهد که متن را بررسی کند و توضیحات لازم را اضافه کند |
DSW |
کلمه داده که از وسیلهای که حاوی اطلاعات وضعیت فعلی اش است ارسال میشود |
parameter |
کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است |
parameters |
کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است |
intelligence summary |
خلاصه وضعیت اطلاعاتی |
ip |
شرکت یا کاربری که اطلاعاتی درباره استفاده سیستم ویدیویی است |
help |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
helps |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
helped |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
flags |
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله |
flag |
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله |
header |
بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند |
headers |
بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند |
area assessment |
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی |
dope |
اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه |
dopes |
اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه |
mastered |
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود |
masters |
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود |
master |
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود |
operational |
اطلاعات درباره عملیات طبیعی سیستم |
channel status word |
کلمه وضعیت مجرا |
status word |
کلمه وضعیت نما |
program status word |
کلمه وضعیت برنامه |
psw |
کلمه وضعیت پردازنده |
readme file |
فایلی که حاوی آخرین اطلاعات درباره یک برنامه کاربردی باشد |
burned |
کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است |
RIFF |
فایل که حاوی اطلاعاتی است که با قالب فایل RIFF فرمت میشود |
executive information system |
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت |
psw |
Word Status Program کلمه وضعیت برنامه |
flags |
ثباتی که حاوی بیتهای پرچم و وضعیت CPU است |
flag |
ثباتی که حاوی بیتهای پرچم و وضعیت CPU است |
clocks |
خط علامت روی دیسک یا نوار که حاوی داده درباره محل نوک خواندن است |
clock |
خط علامت روی دیسک یا نوار که حاوی داده درباره محل نوک خواندن است |
frequently |
صفحه وب یا فایل کمک که حاوی سوالات متداول و پاسخ آن درباره یک موضوع مربوطه است |
comp |
نوعی گروهای خبری که حاوی بخشهایی درباره کامپیوتر و برنامه نویسی کامپیوتری هستند |
two address instruction |
دستوری که حاوی محل دو عملوند و آدرس نتیجه است |
condition |
ثباتی که حاوی وضعیت CPU پس از اجرای آخرین دستور است |
boolean operation |
جدول نمایش دو کلمه دودویی عملوند عمل و نتیجه |
boolean operation |
عمل منط قی که از دو کلمه یک نتیجه ایجاد میکند مثال " و " |
locals |
وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند |
local |
وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند |
arithmetic |
عملیات محاسباتی مجدد برای اطمینان از صحت نتیجه |
temporary storage |
ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU |
lock up |
وضعیت عملیات خطا که بدون قط ع برق قابل ترمیم نیست |
three address instruction |
دستوری که حاوی آدرس دو عملوند و محل نتیجه که باید ذخیره شود است |
register |
ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز |
registering |
ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز |
registers |
ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز |
constants |
کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است |
constant |
کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است |
summary areas |
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی |
processor |
کلمهای که حاوی تعدادی بیت وضعیت مثل پرچم رقم نقلی , صفر و سرریز است |
user |
رکوردی که کاربر را مشخص میکند و حاوی کلمه رمز آن و حقوق دستیابی آن است |
users |
رکوردی که کاربر را مشخص میکند و حاوی کلمه رمز آن و حقوق دستیابی آن است |
value added |
اضافه قیمتی که در مواد خام در نتیجه عملیات صنعتی و تولیدی ایجاد میشود |
underflow |
نتیجه عملیات عددی که برای بیان با دقت کامپیوتر بسیار کوچک است |
help |
تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است |
helped |
تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است |
punches |
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول |
helps |
تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است |
punched |
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول |
punch |
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول |
calculate |
فیلدی در یک رکورد پایگاه داده ها که حاوی نتیجه محاسبه انجام شده روی سایر فیلدهاست |
calculated |
فیلدی در یک رکورد پایگاه داده ها که حاوی نتیجه محاسبه انجام شده روی سایر فیلدهاست |
calculates |
فیلدی در یک رکورد پایگاه داده ها که حاوی نتیجه محاسبه انجام شده روی سایر فیلدهاست |
intercharacter spacing |
خصوصیت کلمه پرداز که حاوی فضاهای متغیر بین کلمات است تا خط در وسط قرار گیرد |
CUG |
ورودی محدود به پایگاه داده ها یا سیستم صفحه آگاهی درباره موضوع خاص برای کاربران مشخص و شناخته شده معمولاگ به وسیله کلمه رمز |
document |
1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است |
documenting |
1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است |
documented |
1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است |
accumulator register |
مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CUP که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است |
accumulator |
مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CPU که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است |
sentinels |
1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد |
sentinel |
1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد |
counterintelligence survey |
بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی |
two address instruction |
قالب دستور که حاوی محل دو عملوند است و نتیجه در محل یکی از عملوندها ذخیره می شوند |
warm up |
اجازه داده به یک ماشین برای بیکار ماندن برای مدتی پس از روشن شدن تا به وضعیت عملیات مط لوب برسد |
operation |
عملیاتی که عملوندهای لازم را از حافظه دریافت می کنند. عملیات را انجام می دهند و نتیجه را برمی گردانند به حافظه |
hyphen |
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود |
hyphens |
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود |
headers |
بلاک داده در ابتدای فایل حاوی داده درباره خصوصیات فایل |
header |
بلاک داده در ابتدای فایل حاوی داده درباره خصوصیات فایل |
logogriph |
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد |
signalling |
1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده |
masks |
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود |
mask |
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود |
to make a complaint [about] |
شکایت کردن [درباره] [مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس] |
search and replace |
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند |
columns |
در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است |
column |
در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است |
inverse |
تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن |
serviceability criteria |
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل |
active status |
وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال |
hartley |
بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل |
race |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
races |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
raced |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
word |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
worded |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
statement of service |
خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت |
It wI'll eventually pay off. |
با لاخره نتیجه خواهد رسید (نتیجه می دهد ) |
least significant bit |
رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد. |
prefixes |
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد |
statute at large |
چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی |
prefix |
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد |
augmented |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
augment |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
augmenting |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
worded |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
markers |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
augments |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
word |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
marker |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
Persian rug |
[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.] |
to be a foregone conclusion <idiom> |
نتیجه حتمی [نتیجه مسلم] بودن |
to rime one word with another |
یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن |
farmgate type operations |
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی |
ring shift |
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند |
buffered computer |
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد |
flying status |
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز |
anticrop operations |
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی |
counter air |
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن |
counter air operations |
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن |
transparent |
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد |
transparently |
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد |
holding position |
وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن |
foregone conclusion |
نتیجه حتمی نتیجه مسلم |
devices |
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله |
device |
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله |
envelope |
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است |
envelopes |
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است |
hypertext |
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر |
processor |
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم |
syllables |
جزء کلمه مقطع کلمه |
synonym |
کلمه مترادف کلمه هم معنی |
syllable |
جزء کلمه مقطع کلمه |
synonyms |
کلمه مترادف کلمه هم معنی |
lsb |
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است |
softest |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
keyword |
1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد |
soft |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
softer |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
enclitic |
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد |
connexions |
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است |
connection |
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است |
statements |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
statement |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
propagate |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
propagating |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
propagated |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
propagates |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
land control operation |
عملیات کنترل زمین عملیات |
shift |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
shifted |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
shifts |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
code panel |
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی |
housekeeping |
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری |
soft |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
softest |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
softer |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
intelligence cycle |
مدار اطلاعاتی |
information service |
سرویس اطلاعاتی |
intelligence annex |
پیوست اطلاعاتی |
agent |
عامل اطلاعاتی |
information system |
سیستم اطلاعاتی |
agents |
عامل اطلاعاتی |
bulletins |
نشریه اطلاعاتی |
information banks |
بانکهای اطلاعاتی |
data bank |
بانک اطلاعاتی |
information routing |
مسیریابی اطلاعاتی |
agent net |
شبکه اطلاعاتی |
knowledge work |
کار اطلاعاتی |
bulletin |
نشریه اطلاعاتی |
information networks |
شبکههای اطلاعاتی |
data banks |
بانک اطلاعاتی |
intelligence summary |
خلاصه اطلاعاتی |
information bits |
بیتهای اطلاعاتی |
information service |
خدمت اطلاعاتی |
knowledge industries |
صنایع اطلاعاتی |
readiness condition |
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان |
operation |
ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد |
cycle |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
cycles |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
cycled |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
air sea rescue |
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی |