Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English
Persian
panel truck
یک نوع خودرو برای حمل بیسیم و غیره
Other Matches
gollies
حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
golly
حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
to go clubbing
به باشگاه
[های]
شب رفتن
[برای رقص و غیره]
roadwork
تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
vehicle used for migrant-smuggling operations
خودرو استفاده شده برای عملیاتهای مهاجر قاچاق
slush fund
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush funds
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
directives
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
directive
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
four by two
خودرو چهارچرخی که فقط دوچرخ ان نیرو داشته باشد خودرو چهار در دو
hyphen
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
hyphens
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
Biomimicry
تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
SGML
استاندارد مستقل از سخت افزار که نحوه علامتگذاری متن ها برای مشخص کردن bold,italic وحاشیه ها و غیره را بیان میکند
parting salute
سلام نظامی با توپ و غیره برای عزیمت اشخاص سلام بدرقه
radio telegraphy
تلگراف بیسیم
radiophone
تلفن بیسیم
wireless telegraphy
تلگراف بیسیم
radio telephony
تلفن بیسیم
radiotelegram
مخابره تلگراف بیسیم
radio telephone transmitter
فرستنده تلفن بیسیم
piracy
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
grainer
و غیره
exoskeleton
مو و غیره
etcetera
و غیره
whatnot
غیره
queues
صف اتوبوس و غیره
track and field
دیسک و غیره
collective goods
پارک و غیره
fallow
غیره مزروع
queueing
صف اتوبوس و غیره
etc
مخفف و غیره
queue
صف اتوبوس و غیره
queued
صف اتوبوس و غیره
unexpected
غیره مترقبه غیرمنتظره
nieces
دختربرادر یا خواهر و غیره
to make out
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
odometer
کیلومتر شماراتومبیل و غیره
niece
دختربرادر یا خواهر و غیره
pitter patter
چک چک باران و غیره ضربان
pitter-patter
چک چک باران و غیره ضربان
to draw up
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
kymograph
انقباض عضلات و غیره
smudgier
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgy
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
webby
پر ازتار عنکبوت و غیره
infrastucture
راه اهن و غیره
smudgiest
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
locomobile
خودرو
auto
:خودرو
autos
:خودرو
self driven
خودرو
self propelling
خودرو
adventive
خودرو
self propelled
خودرو
vehicles
خودرو
automotive
خودرو
vehicle
خودرو
motor vehicle
خودرو
four by four
خودرو 4 در 4
self grown
خودرو
automobiles
خودرو
automobile
خودرو
upholsterer
خیاط رومبلی و پرده و غیره
venom
زهر مار و عقرب و غیره
dialed
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dialled
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dials
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
bake
پختن
[نان و کیک غیره]
silo
مخزن زیرزمینی غلات و غیره
dial
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
wheal
ورم جای شلاق و غیره
whippletree
تیر مال بنددرشکه و غیره
inner tubes
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
ushers
راهنمایا کنترل سینماو غیره
inner tube
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
Do not admit any outsiders.
افراد غیره را راه ندهید
exofficio
از لحاظ تصدی مقام و غیره
eviscerate
روده یا چشم و غیره رادراوردن
take-home pay
مزد پس از کسر مالیات و غیره
ushered
راهنمایا کنترل سینماو غیره
ushering
راهنمایا کنترل سینماو غیره
keratosis
شاخی شدن پوست و غیره
debacle
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
debacles
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
dTbGcles
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
needles
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
clogging
گرفتگی
[سوراخ یا لوله و غیره ]
needling
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needled
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
usher
راهنمایا کنترل سینماو غیره
needle
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
deep jeep
خودرو زیرابی
personnel carrier
خودرو نفربر
to turn
[to turn off]
[to make a turn]
پیچیدن
[با خودرو]
moving stairway
پلکان خودرو
vehicular
مربوط به خودرو
tank vehicle
خودرو تانکرسوخت
tank vehicle
خودرو تانکر
automobile
ماشین خودرو
motor car
گردونه خودرو
automobiles
ماشین خودرو
wildwood
جنگل خودرو
tank transporter
خودرو مازتانک بر
motor cars
گردونه خودرو
escalator
پلکان خودرو
propeller shaft
گاردان خودرو
locomobile
گردونه خودرو
liftruck
خودرو بالابر
drive screw
پیچ خودرو
escalator
پلکان خودرو
escalators
پلکان خودرو
bumper bar
سپر خودرو
motor vehicle
خودرو موتوری
to use the car
با خودرو رفتن
to ride in the car
با خودرو رفتن
propeller
گاردان خودرو
chasis
شاسی خودرو
caterpillar truck
خودرو هزارپا
weedy
هرز خودرو
moving staircase
پلکان خودرو
truck vehicle
خودرو نظامی
motorcar
خودرو سواری
ammunition carrier
خودرو مهمات کش
scout car
خودرو دیده ور
ghost
چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
ghosts
چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
plating
روکشی با سیم و زر و غیره ابکاری فلزی
wracks
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
wracked
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
reest
دود زدن ماهی و غیره پوسیدن
depigmentation
کاهش رنگ دانه درپوست و غیره
racks
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
battering ram
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
emergence
امر فوق العاده و غیره منتظره
battering rams
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
racked
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
main motion
[at a party conference etc.]
دادخواست اصلی
[در همایش حزبی و غیره]
rack
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
veneer
چوب مخصوص روکش مبل و غیره
emergencies
امر فوق العاده و غیره منتظره
gigot
ران گوسفند و غیره که پخته باشد
deferred maintenance
قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
playing
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
vol-au-vents
نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
cellulose
الیاف سلولز
[در پنبه کنف و غیره]
vol-au-vent
نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
plays
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
grillage
زمینه و طرح مشبک توری و غیره
canvasser
پروپاکاندچی انتخابات و غیره رای جمع کن
blimey
حرف ندا به نشان تعجب و غیره
emergency
امر فوق العاده و غیره منتظره
wheeler-dealers
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
wreckage piece
تکه کالای بازیافتی از کشتی و غیره
malfunction
[ اندام یا ماشین و غیره ]
درست کار نکردن
nutshell
پوست فندق و بادام و غیره مختصرا
play
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
played
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
subsidized accommodation
منزل با کمک هزینه
[کرایه و غیره]
wheeler-dealer
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
goody
چیز خوردنی مغز گردو و غیره
goodies
چیز خوردنی مغز گردو و غیره
oil pan
جعبه کارتر خودرو
moving stairways
پلکان های خودرو
escalators
پلکان های خودرو
moving staircases
پلکان های خودرو
rollover
چپ شدن خودرو یاوسیله
loading list
لیست بارگیری خودرو
loading plan
طرح بارگیری خودرو
unladen weight
وزن ناخالص خودرو
unladen weight
وزن کامل خودرو
propeller joint
چهارشاخه گاردان خودرو
payloads
بازده خودرو یا دستگاه
payload
بازده خودرو یا دستگاه
signalled
علامت راهنمای خودرو
dimmed headlights
[lights]
[American English]
نور پایین
[خودرو]
technical inspection
معاینه فنی
[خودرو]
high gear
دنده قوی خودرو
trunk
[American E]
صندوق چمدان
[خودرو]
low beams
[beam light]
[American English]
نور پایین
[خودرو]
suspension wheel
چرخ تعلیق خودرو
dipped beams
[beam light]
[British English]
نور پایین
[خودرو]
signaled
علامت راهنمای خودرو
signal
علامت راهنمای خودرو
combat tire
تایر جنگی خودرو
full beam
نور بالا
[در خودرو]
short wheel
خودرو شاسی کوتاه
high beam
[American English]
نور بالا
[در خودرو]
upper beam headlights
نور بالا
[در خودرو]
boot
[British E]
صندوق چمدان
[خودرو]
dipped headlights
[lights]
[British English]
نور پایین
[خودرو]
[spider-type]
lug wrench
[American E]
آچار چرخ خودرو
wheel brace
آچار چرخ خودرو
wheel wrench
آچار چرخ خودرو
full tracked
خودرو تمام شنی
windshields
شیشه جلو خودرو
lift truck
خودرو دارای جرثقیل
windshield
شیشه جلو خودرو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com