English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
register 1-محل مخصوص درCPU
registering 1-محل مخصوص درCPU
registers 1-محل مخصوص درCPU
Other Matches
register ثباتی درCPU
registers ثباتی درCPU
registering ثباتی درCPU
registering ثبات کاربردرحافظه اصلی ونه درCPU
register ثبات کاربردرحافظه اصلی ونه درCPU
registers ثبات کاربردرحافظه اصلی ونه درCPU
registering ثباتی درCPU که محل دستورات را ذخیره میکند
register ثباتی درCPU که محل دستورات را ذخیره میکند
registers ثباتی درCPU که محل دستورات را ذخیره میکند
register ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
registers ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
store ثباتی درCPU که حاوی آدرس محل بعدی دستیابی است
storing ثباتی درCPU که حاوی آدرس محل بعدی دستیابی است
registering ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
SAR ثباتی درCPU که حاوی آدرس بعدی محلی است که باید دستیابی شود
store ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد
storing ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
registering مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
registers مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
register مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
francs حق مخصوص
particulars مخصوص
specific مخصوص
especial مخصوص
vest pocket مخصوص
particular مخصوص
specifics مخصوص
favourites مخصوص
favorites مخصوص
favourite مخصوص
franchises حق مخصوص
franchise حق مخصوص
franc حق مخصوص
extra special مخصوص
special مخصوص
selective signalling ارتباط مخصوص
special passport پاسپورت مخصوص
special services خدمات مخصوص
special session جلسه مخصوص
special sheaf مروحه مخصوص
special troops یکانهای مخصوص
resistivity مقاومت مخصوص
special damage خسارت مخصوص
marque مدل مخصوص
special corrections تصحیحات مخصوص
built in jack جک مخصوص نصب
bluck density وزن مخصوص
low resistivity مقاومت مخصوص کم
specific مخصوص معین
maid in waiting پیشخدمت مخصوص
densities جرم مخصوص
density جرم مخصوص
marque علامت مخصوص
heavy duty مخصوص کارسنگین
heavy-duty مخصوص کارسنگین
idiosyncrasies حال مخصوص
idiosyncrasy حال مخصوص
special drawing right حق برداشت مخصوص
specific energy انرژی مخصوص
specifics مخصوص معین
unit weight وزن مخصوص
terminologies اصطلاح مخصوص
bolt پیچ مخصوص قفل کردن در
terminology اصطلاح مخصوص
aide de camp اجودان مخصوص
aide-de-camp اجودان مخصوص
aides-de-camp اجودان مخصوص
proper مخصوص مقتضی
valetdechambre پیشخدمت مخصوص
specific gravities وزن مخصوص
special مخصوص خاص
specific gravity وزن مخصوص
game کامپیوتر مخصوص
specific resistivity مقاومت مخصوص
specific capacity فرفیت مخصوص
specific search شناسایی مخصوص
specific gravity ورن مخصوص
specific weight وزن مخصوص
specific gravities ورن مخصوص
parts peculiar قطعات مخصوص
specially مخصوص خاص
generals معمولی و نه مخصوص
idiocrasy حالت مخصوص
favorite مخصوص سوگلی
favourite or vor ویژه مخصوص
dry gap bridge پل مخصوص اب بریدگی
idoneous مختص مخصوص
habiliments لباس مخصوص
Afro pick شانه مخصوص فر
chorea تشنج مخصوص
general معمولی و نه مخصوص
deffered maintenance نگهداری مخصوص
exempted station یکان مخصوص
g man بازرس مخصوص
fisherman's bend گره مخصوص قایقرانی
silk نخ ابریشم مخصوص طراحی
tramline خط مخصوص واگن برقی
phonograph connection پریز مخصوص پیکاپ
ducked کد مخصوص درگیریهای هوایی
opiumden محل مخصوص تریاکها
jargon اصطلاحات مخصوص یک صنف
finishing limes اهک مخصوص اندود
gaskets نوعی ابزار مخصوص
gasket نوعی ابزار مخصوص
tramlines خط مخصوص واگن برقی
special weapons جنگ افزار مخصوص
dry density وزن مخصوص خشک
special operations عملیات مخصوص یا ویژه
podium بالکن جایگاه مخصوص
boudoirs اطاق کوچک مخصوص زن
roughshod دارای میخ مخصوص
lecterns میز مخصوص قرائت
boudoir اطاق کوچک مخصوص زن
lectern میز مخصوص قرائت
prerogatives امتیاز مخصوص حق ارثی
commando افراد نیروی مخصوص
commandos افراد نیروی مخصوص
particle density وزن مخصوص حقیقی
towline طناب مخصوص صیدبالن
tacamahac بلسان مخصوص بخورمعطر
podiums بالکن جایگاه مخصوص
holler صدای مخصوص هر حیوان
subcaliber range میدان تیر مخصوص
effective unit weight وزن مخصوص موثر
slang بزبان یا لهجه مخصوص
spitton فرف مخصوص تف کردن
nursery rhyme اشعار مخصوص کودکان
nursery rhymes اشعار مخصوص کودکان
handrail نرده مخصوص دستگیره
handrails نرده مخصوص دستگیره
specific electrical conductivity هدایت الکتریکی مخصوص
specific permeability قابلیت نفوذ مخصوص
tacamahaca بلسان مخصوص بخورمعطر
hollered صدای مخصوص هر حیوان
harrier تازی مخصوص شکارخرگوش
kitchen garden باغ مخصوص سبزیکاری
poolroom اطاق مخصوص بیلیاردانگلیسی
teleplay نمایشنامه مخصوص تلویزیون
kitchen gardens باغ مخصوص سبزیکاری
dump box فرف مخصوص زباله
processor پردازنده جانبی مخصوص
ladies-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
target arrow تیر مخصوص تیراندازی
lady in waiting مستخدمه مخصوص ملکه
blower ماشین مخصوص دمیدن
weightless دارای وزن مخصوص کم
lady-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
hollers صدای مخصوص هر حیوان
hollering صدای مخصوص هر حیوان
exception reporting گزارش گیری مخصوص
cargo liners خط کشتیرانی مخصوص بار
ashpit چاله مخصوص خاکستر
armlet زرهء مخصوص دست
prerogative امتیاز مخصوص حق ارثی
anvil block سندان مخصوص اهنگری
all weather hood کلاهک مخصوص هوا
alemannic لهجهء مخصوص المانی
sla انجمن کتابخانههای مخصوص
melinite مخصوص تهیه چاشنی
red carpet علامت پذیرایی مخصوص
nipple پستانک مخصوص شیربچه
columbia round تیراندازی مخصوص زنان
skeeter قایق مخصوص روی یخ
special ammunition مهمات مخصوص یا ویژه
oil color روغن مخصوص نقاشی
valet پیشخدمت مخصوص ملازم
valeted پیشخدمت مخصوص ملازم
chancels جای مخصوص کشیش
chancel جای مخصوص کشیش
respective بترتیب مخصوص خود
canalboat قایق مخصوص کانال
significance معنای مخصوص دارد
g suit لباس مخصوص هوانوردی
built up edge لبه مخصوص نصب
catcher's box محوطه مخصوص توپگیر
freestone سنگ مخصوص تراش
boot band کش مخصوص گتر شلوارنظامی
bird cage ماسک مخصوص خط نگهدار
attack cargo ship ناوحمل و نقل مخصوص تک
duck کد مخصوص درگیریهای هوایی
duckings کد مخصوص درگیریهای هوایی
ducks کد مخصوص درگیریهای هوایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com