English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
It is an intricate piece of machinery. دستگاه ظریف ودقیقی است
Other Matches
intricate بغرنج
intricate پیچیده
intricate design نقش پیچیده، درهم و مشکل
machinery ماشین الات
machinery saw دستگاه اره
machinery موتورالات
machinery الات موتورخانه موتورخانه ناو
machinery موتور
machinery سازمان
machinery ماشین ها دستگاه
machinery تشکیلات
How much new machinery has been installed ? چه اندازه ماشین آلات جدید نصب شده است ؟
conveying machinery دستگاه حمل و نقل
machinery shed ماشینبذرافشان
building machinery ماشین الات ساختمانی
auxiliary machinery دستگاههای کمکی ماشینهای فرعی ماشینهای کمکی
apparatus [machinery] سازمان [سازمان اداری ]
machinery castings ریخته گری ماشینی
light machinery ماشین الات سبک
heavy machinery ماشین الات سنگین
machinery steel فولاد ماشینی
machinery designer طراح ماشین الات
machinery space محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
operator of light machinery اپراتور ماشین الات سبک
association for computing machinery بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
operator of heavy machinery اپراتور ماشین الات سنگین
to piece out کردن
to piece together بهم پیوستن
by the piece ازروی کار کرد
by the piece بطورمقاطعه
of a piece with each other ازسر هم همجنس یکدیگر
one-piece لباسیکسره
piece of eight دلاراسپانیولی
to piece out دراز
say one's piece <idiom> آشکارا نظر خودرا گفتن
three piece سه پارچه
piece دانه
to piece out تیکه تیکه درست کردن
three piece سه تکه
piece تکه
piece قدری
piece کمی
piece اسلحه گرم
piece قبضه توپ یا تفنگ
piece قبضه سلاح
piece سکه نمونه
piece پاره
piece جورشدن
piece ترکیب کردن
piece قطعه
piece مهره پارچه
piece فقره
piece عدد
piece قطعه ادبی یاموسیقی
piece نمایشنامه قسمت بخش
piece یک تکه کردن
piece وصله کردن
piece قسمت
piece سوار
piece طغرا
piece مهره شطرنج
piece جزء
piece طغری
three piece درست شده از سه قسمت
think piece مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
to pick to piece سخت موردانتقادوعیبجویی قراردادن
museum piece آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
to pick to piece پاره پاره کردن
party piece قطعهموسیقییاشعریکهدرمهمانیاجراگردد
to piece a garment جامهای را با تیکه بزرگترکردن
to piece a garment تیکه سر جامهای دادن
piece of writing مدرک [سند ] [اصطلاح رسمی]
to piece a rope تیکه سر طناب دادن
kiching piece میخ چوبی بزرگ
museum piece تکه موزه
middle piece قطعهمیانی
one-piece coverall پوششیکتکه
one-piece suit لباسیکسره
toe piece مهرهرویپنجه
toe-piece قسمتجلویی
museum piece قدیمی غیرعادی
end-piece قطعهیانتهایی
end piece انتهایدم
crotch piece فاق
corbel piece قسمتپیشآمده
to stub a piece از کنده یاریشه پاک کردن
piece of cake <idiom> آسان
speak one's piece <idiom> فکر کسی را خواندن
There is one piece missing. یک تکه از اسباب و اثاثیه نیست.
time-piece زمان
piece-worker مقاطعه چی
piece worker پیمانکار
piece-worker پیمانکار
piece worker مقاطعه کار
piece-worker مقاطعه کار
piece worker مقاطعه چی
piece-workers مقاطعه کار ها
time-piece ساعت
piece workers مقاطعه چی ها
piece-workers مقاطعه چی ها
piece workers پیمانکار ها
piece-workers پیمانکار ها
piece workers مقاطعه کار ها
a piece of advice یک راهنمایی
corbel-piece بالشتک
chimney-piece آذین شومینه
ashlar-piece سنگ بنا
altar-piece پرده نقاشی [یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
abutment-piece تیر کف
wreckage piece تکه کالای بازیافتی از کشتی و غیره
wreckage piece تکه ای از لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
dragon-piece [مهار تیر شیروانی نبش]
dragging-piece [مهار تیر شیروانی نبش]
form-piece [تکه های سنگ در مشبک کاری]
[piece of ] advice مشورت
[piece of ] advice آگاهی
[piece of ] advice نصیحت
[piece of ] advice پند
[piece of ] advice اندرز
a piece of information یک تکه اطلاع
wreckage piece تکه اتلاف
light piece سوار سبک شطرنج
fowling piece تفنگ سبک برای شکار پرنده وحیوان کوچک
fowling piece تفنگ پرنده زنی تفنگ شکاری
fowling piece تفنگ ساچمه زنی
fowling piece تفنگ شکاری تفنگ ساچمهای
flower piece گل کاری
flower piece ارایش گل
flower piece تصویرگل
fitting piece تکه اتصالی
he gave me a piece of a پندی بمن داد
he gave me a piece of a مشورای بمن داد
head piece کلاه
knee piece زانو بند
heavy piece سوار سنگین شطرنج
head piece سر هر التی که روی سر قرارمیگیرد
head piece قسمت بالا
head piece ادراک ادم باهوش
head piece هوش
head piece ارایش
head piece سرصفحه
fitting piece بست
field piece توپ صحرائی
facr piece قسمت مربوط به صورت ماسک ضد گاز
base piece پایه پایه استقرار
base piece کف
base piece قنداق
base piece قبضه مبنا
base piece توپ مبنا
base piece توپ اصلی
artillery piece جنگ افزارتوپخانه
artillery piece قبضه توپخانه
base piece مقر
battle piece تصویرجنگ
center piece قسمت میانی اسباب روی میز
eye piece عدسی سر دوربین
cross piece تیر عرضی
set piece قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
contact piece کنتاکت
contact piece پلاتین
chimney piece ارایش روی بخاری
chimney piece پیش بخاری
center piece میانه
adaptor piece حلقه اتصال
mantel piece گچبری دور بخاری
test piece نمونه ازمایش
pinned piece اچمز
pocket piece سکه ازدواج افتاده یا چیزی مانندان که درجیب نگاه دارندتابرکت جیب باشد
pole piece قطبک
reference piece توپ مبنا
ridge piece کش بالای شیروانی
sea piece نقاشی منظره دریا
piece work کار قطعهای
service of the piece مشق پای قبضه توپخانه مشق پای توپ
swivel piece مدور دو راه
swivel piece مدور لنگر
tail piece سیم گر
tail piece زه گیر ارایش ته فصل
test piece نمونه ازمایشی
test piece توپ مبنا یا توپ نمونه درخصلت یابی
piece parts قطعاتی که در تولید محصول بکاربرده میشود
piece part قطعه سرهم و جدا نشدنی
piece part قطعه یک پارچه
piece deresistance بخش عمده خوراک
piece de resistance خوراک اصلی
piece de resistance کارپر اهمیت
piece de resistance فقره برجسته
piece de resistance امر مهم
piece dye بطوریکپارچه رنگ کردن
nose piece قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
night piece دورنمای شب
piece deresistance مثلا تیکه بزرگی از گوشت
piece mark شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
piece goods کالاهایی که بصورت دانهای بفروش میرسد
jobber [piece worker] مقاطعه کار
To shave a piece of wood. قطعه چوبی راتراشیدن
tensile test piece نمونه ازمون کششی
horn of pole piece شاخ قطبک
to perform a piece of music ساز زدن
to huddle up a piece of work کاریرا سرهم بندی کردن کاریرا با شتاب انجام دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com