English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
alcohol-free <adj.> بدون الکل
Other Matches
alcohol-free beer آبجوی حلال [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer جوآب [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer کشکاب [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer ماشعیر [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer ماءالشعیر [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free drinks نوشابه های غیرالکلی [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beverages نوشیدنی های غیرالکلی [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer آبجوی بدون الکل [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free drinks نوشیدنی های غیرالکلی [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beverages نوشابه های غیرالکلی [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer ماء مبارک [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer کوشاب [غذا و آشپزخانه]
alcohol هرنوع مشروبات الکلی
alcohol الکل
dihydric alcohol دیول
amyl alcohol الکل امیلیک
dihydric alcohol الکل دوعاملی
absolute alcohol الکل مطلق
anhydrous alcohol الکل مطلق
dihydric alcohol دی هیدرولیک الکل
denatured alcohol الکل تقلیبی
acetylene alcohol الکل استیلنی
acetylenic alcohol الکل استیلنی
wood alcohol الکل متانول
alcohol lamp چراغ الکلی
alcohol thermometer دماسنج الکلی
wood alcohol الکل چوب متانول
alcohol burner چراغ الکلی
tertiary alcohol الکل 3 درجه
methyl alcohol الکل متیلیک
methyl alcohol متیل الکل
secondary alcohol الکل نوع دوم
secondary alcohol الکل 2 درجه
methyle alcohol الکل متیلیک
monohydric alcohol مونوهیدریک الکل
primary alcohol الکل نوع اول
primary alcohol الکل 1 درجه
polyhydric alcohol پلی هیدریک الکل
tertiary alcohol الکل نوع سوم
trihydric alcohol تری هیدریک الکل
trihydric alcohol الکل چندعاملی
ethyl alcohol الکل اتیل دار
ethyl alcohol الکل اتیلیک
ethyl alcohol الکل معمولی
polyhydroxcy alcohol الکل چند عاملی
grain alcohol الکل خالص
water/alcohol الکل
water/alcohol آب
pure alcohol الکلخالص
alcohol column ستونالکل
alcohol bulb حبابالکل
wood alcohol الکل چوب
polyvinyl alcohol پلی وینیل الکل
The sharp smell of alcohol بوی تند وتیز الکل
absolute ethyl alcohol اتیل الکل مطلق
free بخشودن
free بازیگر ازاد
free روا
having free will فاعل مختار
having free will ازادکار
free in and out بدون هزینه تخلیه و بارگیری
free حرکت قایق در جلو باد
i did that of my own free will به میل خود
free for all زدوخوردهمگانی
free ترخیص کردن میدانی
free مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه
free کمی محدودیت نوع اسلحه
You are free to go now. اکنون آزادید بروید.
free تحویل
free فاقد
free ازادکردن
free جایز
free پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
free آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free موجود در دیسک یا حافظه
free پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
free پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
free for all داد وبیداد
free بطور مجانی ازادکردن
free <adj.> دست و دلباز
free مستقل
free مطلق
free will اختیاری
free will ازادی اراده
free-for-all اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free will طیب خاطر
free will اراده ازاد
free will اختیار
free ازاد
free اختیاری مختار
free مجانی
free-for-all مسابقه بین این اسبها
free رها
i did that of my own free will این کار را کردم
free رایگان سخاوتمندانه
free مجاز منفصل
free on quay قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
free wheeling خلاصی
free wheel حرکت بدون رکاب زدن
free volume حجم ازاد
obsolescence free دستگاه متروک
free vortex گرداب ازاد
free wheeling بازی بدون نقشه قبلی
free WAIS گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
free with ones money ولخرج
free world جهان ازاد
free world کشورهای غیرکمونیست
leave someone free to مخیر گذاشتن کسی
guns free توپها اتش باختیار
heart free ازاد ازقید عشق
mean free for scattering مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
mean free path مسافت ازاد متوسط
mean free path مسافت ازاد میانگین
free wheeling حالت خلاصی
heart free مبرا از عشق
free zone منطقه ازاد تجاری
free zone منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free zone منطقه ازاد
free on rail تحویل در راه اهن
free on quay تحویل دراسکله
free verse شعر ازاد وبی نظم وقاعده شعر بی قافیه
free space فضای خالی
free skating قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
free silver مقدار نقره ازاد یک مسکوک
free surface سطح ازاد
free swimming شناور
free swimming قادر به شنا
free thinker کسیکه دارای فکر ازاد بوده
free sample نمونه مجانی
free thinker وبه مذهب بی اعتنا است .
free thinkers ازاد فکران
free safety مدافع در منطقه ضعف
free rotation چرخش ازاد
free surface مخازن ازاد اب
free surface سطح اب ازاد
free support تکیه گاه ازاد
free spillweir سرریز ازاد
free spoken رک گو
free spoken ساده گو
free spoken بی پرده
free spoken بی محابا
free spokenness رک گویی
free space فضای ازاد
free spokenness ساده گویی
free spool چرخیدن ازاد قرقره ماهیگیری
free stream جریان ازاد
free rocket موشک غیر هدایت شونده
free rocket موشک ازاد
free thought وارستگی از مذهب
free thought ازادی فکر لامذهب
free throw پنالتی
free throw پرتاب ازاد
free throw پاس بدون مانع
free throw پرتاب بدون مانع برای یار
free tower برج ازاد
free oscillation نوسان ازاد
free tower برج پرش ازاد
free trader تجارت ازاد
free trader بدون گمرک
free on rail قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
free on rail تحویل کالا روی قطار
free on truck تحویل کالا روی کامیون
free thinkers افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
free thinking ازادی از قیود مذهب
free redical بنیان ازاد
free recall یاداوری ازاد
free radical رادیکال ازاد
free position روش اغاز مجدد بازی پس ازخطا
free play بدون محدودیت
free play لق
free play ازاد
free play بازی ازاد
free person حر
free turbine توربین ازاد
tax-free <adj.> بدون مالیات
Free Classicism [سبک باستانری قرن نوزدهم انگلیس]
Free Gothic احیای سبک گوتیک
tax-free <adj.> معاف از مالیات
free from taxes <adj.> بدون مالیات
free rider آدم لاشخور
free rider آدم مفت خور
barrier-free بدون حائل
free from taxes <adj.> معاف از مالیات
Free style [سبک قرن نوزده در احساس سبک کلاسیک و دومستیک]
Free Tudor [سبکی که به شکل ستوندار سبک تئودور و الیزابت است.]
trouble-free <adj.> بدون زحمت
problem-free <adj.> بدون زحمت
parallax-free <adj.> بدون اختلاف منظر
problem-free <adj.> بدون دردسر
trouble-free <adj.> بدون دردسر
free-handed, <adj.> دست و دلباز
postage-free <adj.> حمل رایگان
free shipping <adj.> حمل رایگان
postage-free <adj.> ارسال رایگان
free shipping <adj.> ارسال رایگان
postage-free <adj.> ارسال مجانی
free shipping <adj.> ارسال مجانی
parallax-free <adj.> بدون اختلاف در رویت
free rider آدم انگل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com