Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (6 milliseconds)
English
Persian
crown-tile
سفال تیزه
Other Matches
tile
اجر کاشی
tile
مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
tile
موزائیک
tile
اجر
tile
کاشی
tile
تنبوشه
tile
با اجرکاشی فرش کردن
tile
سفال
interlocking tile
اجر سفال روی شیروانی
hollow tile
اجر مجوف
hollow tile
اجر سفال
glazed tile
اجر کاشی
floor tile
اجر کف
decorated tile
کاشی زینتی
cut tile
کاشی تراشیدن
hip-tile
سفال شیروانی
mosaic tile
کاشی موزاییک
covering tile
اجر یا تایل پوشاننده
covering tile
اجر روکش
mosaic tile
اجر موزاییک
overlapping tile
سفال چینی نیمانیم
German tile
سفال تو گود
gypsum tile
سفالکچی
drain tile
آجرآبگذر
tile lining
پوشش کاشی
tile kiln
کوره کاشی پزی
tile earth
خاک کاشی پزی
tile cutter
کاشی تراش
tile clay
گل کاشی پزی
terrazo tile
اجر موزاییک
rubber tile
فرش لاستیکی
porcelain tile
کاشی چینی
corrugated tile
موزائیک
asphalt tile
خشت قیری
comprest tile
کاشی براق
ceramic tile
کاشی سرامیکی
cement tile
کاشی سیمانی
trough gutter tile
سفال ناودانی
tile making machine
ماشین خشت زنی
tile maker's craft
کاشیگری
concrete tile press
پرس صفحهای بتن
tile drying chamber
اطاق هشت کاشی
encaustic tile or brick
اجرکاشی هفت رنگی
sandwich brick tile lining
پوشش سفالی مطبق یاساندویچی
acid proof floor tile
موزاییک ضد اسید
crown
کوژی
crown
حد کمال
crown
راس قله
crown
تحدب
crown
تاج قهرمانی
crown
کلید طاق
crown
بالای هرچیزی
crown
فرق سر
crown saw
اره استوانهای
crown
تاج دندان
crown
تاج گذاری کردن پوشاندن
crown
ستیغ سره
crown
تاج
crown
ستیغ نیمرخ مهره طاق
Crown Princes
نایب السلطنه
crown wheel
چرخی که دندانههای ان نسبت به سطح ان عمودباشد
the crown of the teeth
دندان بیرونی
Crown Princess
همسر ولیعهد
crown cornice
کتیبه اصلی
crown glass
شیشه پنجره
[در قرن نوزدهم انگلیس]
crown moulding
گچ بری تاجی شکل
crown-plate
بالشتک
crown-post
تیرک عمودی
crown-steeple
منارک برج
crown-strut
[شمع پشتبند عمودی]
crown-steps
لاریز
[برجستگی هایی که شکل پله یا کنگره در سرازیرهای شیروانی است.]
Crown Prince
ولیعهد
crown cornice
قرنیز اصلی
crown jewels
جواهرآلاتسلطنتی
Crown Princess
ولیعهد
Crown Prince
نایب السلطنه
Crown Princesses
همسر ولیعهد
Crown Princesses
ولیعهد
crown block
قرقرهراس
crown tine
نوکشاخ
Crown Princes
ولیعهد
crown court
دادگاهیدر انگلستانو ولز
feather crown
پرتاجیشکل
the crown of the teeth
قسمت بیرونی دندان
the crown of the head
فرق سر
crown paper
کاغذی که 38/10سانتیمتردر50/80سانتیمترباشد
crown of the caves way
قسمت میان سنگ فرش)
crown of arch
کلید طاق
crown of arch
مهره طاق
crown law
قانون جزائی
crown land
خالصه
crown knot
گره تاج
crown imperial
گل سرنگون
crown gear
چرخ دنده محدب
crown ether
اتر تاجی
crown debt
طلب دولتی بستانکاری دولتی
crown debt
وام بدولت
crown colony
بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
counsel for the crown
وکیل عمومی
crown glass
شیشه گردیاچرخی
crown section
برش در کلید قوس
crown stopper
سر بطری پهن
southern crown
اکلیل جنوبی
piston crown
تاج پیستون
olive crown
تاج زیتون
mural crown
ناجی که به نخستین بالارونده ازدیوار شهر دشمن داده میشد
counsel for the crown
دادیار
heir to the crown
ولی عهد
half crown
سکه معادل دوشلیلینگ وشش پنس
crown tree
شمع
crown top
تاج
crown top
کلاهک
downstream profile at crown
نیمرخ کلید در پایین دست
law officers of the crown
وکیل عمومی دادیار
crown green bowls
بولینگ بین دو بازیگر در چمن وسیع
downstream profile at crown
نیمرخ پایاب در کلید
law officers of the crown
دادستان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com