English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (5 milliseconds)
English Persian
ex ante saving پس انداز
ex ante saving پیش بینی شده
Other Matches
ante : بالا بردن
ex ante برنامه ریزی شده
ex ante پیش بینی شده
ex ante به اعتبار پیش بینی
ex ante <adv.> پیشاپیش
ex ante <adv.> از قبل
ante نشان دادن
ante توپ زدن .
ante : پیشوندی است بمعنی- پیش- و- قبل از- و-درجلو-
ante-rooms اطاق انتظار
ante meridiem پیش از نصف النهار
ante-rooms کفش کن
ante-chamber اتاق انتظار
ante-choir [فضای خالی جلوی تریبون دسته همسرایان در کلیسا]
ante-church پیش ناو کلیسا
ante-mural [e] جان پناه دفاعی
ante-nave پیش دهلیز
ante-chapel [قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
ante-court [اولین صحن در خانه های بزرگ]
status quo ante bellum حالت پیش از جنگ
saving صرفه جویی
saving نجارت دهنده
saving خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
saving قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
saving پس انداز
saving رستگار کننده پس انداز
aggregate saving پس انداز کل
unintended saving پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
theory of saving نظریه مربوط به پس انداز
theory of saving نظریه پس انداز
saving your reverence دورازجناب شما
saving ratio نسبت پس انداز
saving motive انگیزه پس انداز
face-saving آبرو نگهدار
face-saving مراعات کنندهی فواهر
saving grace وجدان
I'm saving up for a new bike. من برای یک دوچرخه جدید صرفه جویی می کنم.
actual saving پس انداز واقعی
planned saving پس انداز برنامه ریزی شده
labour-saving کار کم کن رنج گاه
labour saving کار کم کن رنج گاه
He is saving his money. پولهایش راجمع می کند
saving institutions موسسات پس انداز شرکتهای پس انداز
saving function صورت مقدار پس انداز درامدشخص
saving function تابع پس انداز
net saving پس انداز خالص
negative saving پس انداز منفی
national saving پس انداز ملی
personal saving پس انداز شخصی
labor saving کاراندوز
intended saving پس انداز مورد انتظار
gas saving صرفه جویی در مصرف بنزین
ex post saving واقعی
ex post saving پس انداز
forced saving پس انداز اجباری
cost saving درامد حاصل از تقلیل هزینه
permanent saving پس انداز دائمی
rate of saving نرخ پس انداز
saving account حساب پس انداز
private saving پس انداز خصوصی
saving rate نرخ پس انداز
saving bank بانک پس انداز
compulsory saving پس انداز اجباری
saving equation معادله پس انداز
saving and loan associations شرکتهای پس انداز و وام
capital saving technique فن تولید سرمایه اندوز
soil saving dam سد محافظ خاک
labor saving devices ابزارهای کاراندوز
labor saving techinque فن کاراندوز
wealth saving relationship رابطه ثروت و پس انداز
net business saving پس انداز خالص شرکتها
daylight saving time ساعت تابستانی
energy saving bulb حبابحافظانرژی
daylight saving time افزودن یک ساعت بر ساعات روز
Saving your presence . present company excepted . بلانسبت شما !
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com