English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
English Persian
free shipping <adj.> حمل رایگان
free shipping <adj.> ارسال رایگان
free shipping <adj.> ارسال مجانی
Search result with all words
free of shipping costs <adj.> حمل رایگان
free of shipping costs <adj.> ارسال رایگان
free of shipping costs <adj.> ارسال مجانی
Other Matches
shipping کشتیرانی
shipping بار
shipping ترابری
shipping حمل
shipping کشتیرانی ناوگان
shipping ارسال کالاها
shipping امور ارسال کالاها ناوگان عمومی یک کشور
shipping بارگیری
shipping حمل و نقل
shipping unit واحد حمل
shipping agent اژانس حمل
shipping agent شرکت حمل
shipping agent نماینده شرکت کشتیرانی
chamber of shipping اتاق کشتیرانی
chamber of shipping انجمن صاحبان کشتی
shipping agent موسسه حمل کالا
shipping time مدت زمان ارسال کالا
shipping company شرکت حمل و نقل
shipping trade تجارت حمل و نقل
assault shipping ترابری دریایی در عملیات هجومی اب خاکی
shipping company شرکت کشتی رانی
shipping trade صنعت حمل و نقل
shipping company شرکت کشتیرانی
shipping marks علامتهای روی بسته بندی
shipping line خط کشتیرانی
shipping documents اسناد حمل
shipping conference کنفرانس کشتیرانی
shipping instructions دستورات حمل
shipping terms شرایط حمل
free in and out بدون هزینه تخلیه و بارگیری
free will اختیاری
free for all داد وبیداد
You are free to go now. اکنون آزادید بروید.
free will طیب خاطر
free will اختیار
free will اراده ازاد
free بطور مجانی ازادکردن
free will ازادی اراده
free for all زدوخوردهمگانی
free ازاد
free حرکت قایق در جلو باد
free مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه
free <adj.> دست و دلباز
free ترخیص کردن میدانی
free روا
free بازیگر ازاد
free رها
free مجاز منفصل
free رایگان سخاوتمندانه
free مجانی
free اختیاری مختار
free-for-all اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free-for-all مسابقه بین این اسبها
free مستقل
free مطلق
free کمی محدودیت نوع اسلحه
free آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free موجود در دیسک یا حافظه
free پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
i did that of my own free will این کار را کردم
i did that of my own free will به میل خود
having free will ازادکار
having free will فاعل مختار
free ازادکردن
free حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
free پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free جایز
free پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
free بخشودن
free فاقد
free تحویل
free thinkers ازاد فکران
free thinking ازادی از قیود مذهب
free wheeling خلاصی
free verse شعر ازاد وبی نظم وقاعده شعر بی قافیه
free thought وارستگی از مذهب
free trader بدون گمرک
free thinkers افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
free tower برج ازاد
free throw پرتاب بدون مانع برای یار
free throw پاس بدون مانع
free throw پرتاب ازاد
free throw پنالتی
free thought ازادی فکر لامذهب
free turbine توربین ازاد
mean free for scattering مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
leave someone free to مخیر گذاشتن کسی
heart free مبرا از عشق
guns free توپها اتش باختیار
free trader تجارت ازاد
free zone منطقه ازاد تجاری
free zone منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free world کشورهای غیرکمونیست
free zone منطقه ازاد
free world جهان ازاد
free with ones money ولخرج
free wheeling حالت خلاصی
free wheeling بازی بدون نقشه قبلی
free wheel حرکت بدون رکاب زدن
free WAIS گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
free vortex گرداب ازاد
free volume حجم ازاد
heart free ازاد ازقید عشق
free of cost مجانی
free on truck تحویل کالا روی کامیون
free oscillation نوسان ازاد
free person حر
free play بازی ازاد
free play ازاد
free play لق
free play بدون محدودیت
free position روش اغاز مجدد بازی پس ازخطا
free radical رادیکال ازاد
free recall یاداوری ازاد
free redical بنیان ازاد
free on rail قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
free on rail تحویل در راه اهن
free on quay قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
free of cost مفت
free of duty معاف از عوارض گمرکی
free of expense مجانی
free of expense بیخرج
free tower برج پرش ازاد
free of particular average معاف از خسارات جزئی
free of tax بدون مالیات
free on boand فوب
free on boand تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
free on board بدون هزینه حمل تا روی وسیله نقلیه
free on quay تحویل دراسکله
free rocket موشک ازاد
free on rail تحویل کالا روی قطار
free spokenness رک گویی
free spokenness ساده گویی
free spool چرخیدن ازاد قرقره ماهیگیری
free stream جریان ازاد
free support تکیه گاه ازاد
free surface سطح اب ازاد
free surface مخازن ازاد اب
free surface سطح ازاد
free swimming شناور
free swimming قادر به شنا
free thinker کسیکه دارای فکر ازاد بوده
free spoken بی محابا
free spoken بی پرده
free spoken ساده گو
free rocket موشک غیر هدایت شونده
free rotation چرخش ازاد
free safety مدافع در منطقه ضعف
free sample نمونه مجانی
free silver مقدار نقره ازاد یک مسکوک
free skating قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
free space فضای ازاد
free space فضای خالی
free spillweir سرریز ازاد
free spoken رک گو
free thinker وبه مذهب بی اعتنا است .
mean free path مسافت ازاد متوسط
free from taxes <adj.> بدون مالیات
tax-free <adj.> معاف از مالیات
tax-free <adj.> بدون مالیات
free from taxes <adj.> معاف از مالیات
barrier-free بدون حائل
free rider آدم انگل
free rider آدم لاشخور
free rider آدم مفت خور
problem-free <adj.> بدون دردسر
trouble-free <adj.> بدون زحمت
problem-free <adj.> بدون زحمت
parallax-free <adj.> بدون اختلاف منظر
trouble-free <adj.> بدون دردسر
postage-free <adj.> ارسال مجانی
Free Classicism [سبک باستانری قرن نوزدهم انگلیس]
Free Gothic احیای سبک گوتیک
Free style [سبک قرن نوزده در احساس سبک کلاسیک و دومستیک]
Free Tudor [سبکی که به شکل ستوندار سبک تئودور و الیزابت است.]
free-handed, <adj.> دست و دلباز
parallax-free <adj.> بدون اختلاف در رویت
postage-free <adj.> حمل رایگان
postage-free <adj.> ارسال رایگان
mean free path مسافت ازاد میانگین
to set free ازادکردن
weapons free جنگ افزار اتش به اختیار فرمان اتش به اختیار درپدافند هوایی
free-range آزادچر
free-range خانگی
free-standing خودایستا
free-standing غیرمتصل
free-standing مجزا
free-standing مستقل
free-standing آزاد
the free list صورت کالای بی گمرک
tax free معاف از مالیات
tax free بخشوده از مالیات
obsolescence free دستگاه متروک
post free بدون نیاز به تمبر زدن
running free خلاص کار کردن
running free بادبانی با باد پاشنه
sailing free باد ازاد
set free ازاد کردن
setting free عتق
setting free ازاد کردن برده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com