English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English Persian
king-post شاه تیر
Other Matches
king post قطر شاغولی میان خرپا
king post ستون جرثقیل
king post عصا
king post تیر بزرگ عمودی شیروانی شاه تیر
king post truss خرپای ساده
o king پادشاها
o king ای پادشاه
king like شاهوار
king like شاه منش
king پادشاه
king شاه
king شهریار
king ملک
king سلطان
did he a the king ایاشاه رامخاطب ساخت روکردبه شاه
to king it شاهی کردن
king like شاه صفت
king of birds پادشاه مرغان :دال
king of beasts پادشان جانوران :شیر
good king اسفناج صحرایی
king of arms متصدی تشخیص وتعیین نشانهای خانوادگی
king's counsel قاضی دادگاه پادشاه
king bolt شاه پیچ
king of birds عقاب
king of kings شاهنشاه
king of england پادشاه انگلستان
king of fruits شاه میوه ها
king of fruits شاه میوه
king crab خرچنگی که ماننداست به نعل
baring the king تنها کردن شاه شطرنج
king of terrors مرگ
king pile تیری که قبل از شروع حفاری به منزله شمع در وسط شیارمیکوبند
king pin زاویه کینگ پین
king hunt شاه شکار
king dom کشوری که پادشاه داشته باشد قلمرو یک پادشاه
freshwater king متصدی اب شیرین کن
fur king بازرگان بزرگ پوست
bare king شاه تنها یا بی یاور شطرنج
grizzly king مگس ماهی گیری
king's blue رنگ ابی متوسط
he personated the king شبیه شاه رادراورد
king bird یکجورمرغ بهشتی
he personated the king سهم شاه رابازی کرد
king bird یکجورخرمگس
king crab خرچنگ نعلی
king emperor امپراطورانگلستان وهند
king closer اجر کلاغ پر
king craft کشورداری
king craft سیاست
king craft سیاست پادشاهی
king dom پادشاهی
king dom سلطنت
fit for a king لایق پادشاه
king-pendant [تیر عمودی در خرپای میانی]
king's round مسابقه با کمانهای صلیبی با6 تیر
king's spear بوته سریش
king's spear برواق
king's spear نرگس
king's spear سوسن سفید
king's wort سنبل ختایی
king's yellow مارهای صیادجوندگان امریکای مرکزی
sea king دزد دریایی اسکاندیناوی درقرنهای میانه
the king in council شورای دولتی باحضوراعلیحضرت
they crowed him king تاج پادشاهی برسرش گذاشتن
vice king نایب السلطنه
vice king فرمانفرما
was a king in yemen پادشاهی برد در یمن
worthy to become a king شایسته شاه شدن
King's side سمتشاه
king's peg نوشابهای که از شامپانی وکنیاک درست شده باشد
king's evil مرض خنازیر
king side جناح شاه شطرنج
king size بزرگ
king snake انواع مارهای جنس Lampropeltis
king ship سلطنت
king ship شهریاری
king's english اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
king's english انگلیسی اصیل
king's evidence گواهی واعتراف شریک گناه برضدهمدستان خودرادرامریکا.....گویند
king ship شاهی
king's gambit گامبی شاه شطرنج
king ship پادشاهی
they attended the king ایشان درخدمت پادشاه بودند
king's wing جناح شاه شطرنج
king pin inclination انحراف کینگ پین
he gained access to the king نزدپادشاه باریافت
he gained access to the king بشاه تقرب جست
king's indian in reverse هندی شاه معکوس
king's gambit declined گامبی شاه پذیرفته نشده
king's bishop gambit گامبی فیل شاه در گامبی شاه شطرنج
king's indian attack حمله هندی شاه شطرنج
king's indian defence دفاع هندی شاه شطرنج
to call the shots [to be the king of the castle] <idiom> پاسخگو بودن
By trying to live like a king one ends by drawing . <proverb> آخر شاه منشى کاه کشى است .
ex post عملی
ex post واقعی
Would you post this for me, please? ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
first post شیپور خبر شبانه
ex post بوقوع پیوسته
out post نگهبانی
out post پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
last post شیپور خاموشی
out post نگهبان
the post has come پست امد
the post has come پست وارد شد
last post شیپورعزا
to post up تکمیل کردن
to post up مطلع کردن کامل دادن به
the post has come پست رسید
ex post به اعتبار گذشته
post وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- چوب تقویت
post- مربوط به پست
post- گماردن نگهبان قرار دادن
post- محل ماموریت موضع
post- پادگان قرارگاه
post- پایگاه
post- بدیوار زدن
post- اگهی کردن اعلان کردن
post- شغل
post- مقام مسئولیت
post- جرز
post- تیرعمودی
post- تیر
post- وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post- بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- ستون
post- محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post- تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post صندوق پست تعجیل
post- دیرک ستون
post- پاسگاه
post- پست نظامی
post- تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post پست کردن
post دیرک ستون
post تیر
post تیرعمودی
post جرز
post چوب تقویت
post مربوط به پست
post گماردن نگهبان قرار دادن
post ستون
post بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- ارسال سریع پست کردن
post- عجله
post- صندوق پست تعجیل
post- سیستم پستی پستخانه
post- بسته پستی
post- مجموعه پستی
post- نامه رسان پستچی
post- چاپار
post- پست
post وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post محل ماموریت موضع
post پادگان قرارگاه
post بسته پستی
post پست
post پاسگاه
post مقام مسئولیت
post شغل
post نامه رسان پستچی
post اگهی کردن اعلان کردن
post بدیوار زدن
post پایگاه
post مجموعه پستی
post پست نظامی
post سیستم پستی پستخانه
post- پست کردن
post چاپار
post ارسال سریع پست کردن
post تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post عجله
post processor پس پردارنده
post processor پس پرداز
post processing پس پردازش
post property اموال پادگانی
post property اموال پادگان
post tensioning پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
post strike بعد از تک هوایی
post strike بعد از اجرای تک
post script SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S
post script مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
door-post [تیر عمودی در]
hammer-post تیر عمودی
post road جاده چاپارخانه دار
post restante پست رستانت
hanging-post [تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
post oral پشت دهنی
post road جاده پستی
post restante پست رستان
post race مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
post processing پس پردازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com