English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
parcel post بسته پستی
parcel post دفتر امانات پستی
Other Matches
parcel به قطعات تقسیم کردن توزیع کردن
parcel بسته بندی کردن
parcel دربسته گذاشتن
parcel بسته یا امانت پستی
parcel امانت
parcel جزء
parcel قسمت گره
parcel گروه
parcel دسته قطعه کوچکی از زمین
parcel امانت پستی
parcel بخش
parcel دسته
parcel بسته
parcel جزئی از یک کل
parcel bomb بمبیکهدرونبستهایجاسازیشدهوبهمحضبازشدندربستهمنفجرمیشود
part and parcel <idiom> قسمت مهمولازم
part and parcel جزء لاینفک
parcel gilt نیم مطلا
parcel gilt توطلایی
parcel paper یکجور کاغذ خرمایی رنگ ومخکم که برای پیچیدن بستههای پستی بکارمیرود
post- که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post- ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- گماردن نگهبان قرار دادن
post- مربوط به پست
post- چوب تقویت
post- تیرعمودی
post- تیر
post- دیرک ستون
post- پست کردن
post- تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post- محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post- ستون
post- وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- جرز
last post شیپور خاموشی
last post شیپورعزا
first post شیپور خبر شبانه
out post نگهبان
out post نگهبانی
ex post به اعتبار گذشته
ex post بوقوع پیوسته
ex post عملی
ex post واقعی
the post has come پست رسید
the post has come پست وارد شد
to post up تکمیل کردن
to post up مطلع کردن کامل دادن به
Would you post this for me, please? ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
out post پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
post پست
the post has come پست امد
post چاپار
post محل ماموریت موضع
post گماردن نگهبان قرار دادن
post مجموعه پستی
post مربوط به پست
post چوب تقویت
post جرز
post تیرعمودی
post تیر
post دیرک ستون
post پست کردن
post تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post پادگان قرارگاه
post پایگاه
post نامه رسان پستچی
post بسته پستی
post سیستم پستی پستخانه
post صندوق پست تعجیل
post عجله
post ارسال سریع پست کردن
post تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post پست نظامی
post پاسگاه
post مقام مسئولیت
post شغل
post اگهی کردن اعلان کردن
post بدیوار زدن
post محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post- تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post- پادگان قرارگاه
post- بسته پستی
post- محل ماموریت موضع
post- پایگاه
post- بدیوار زدن
post- اگهی کردن اعلان کردن
post- شغل
post- چاپار
post- نامه رسان پستچی
post- مقام مسئولیت
post- پاسگاه
post- سیستم پستی پستخانه
post- صندوق پست تعجیل
post- عجله
post- ارسال سریع پست کردن
post- پست نظامی
post ستون
post- مجموعه پستی
post- پست
post وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post parade رژه اسبها تا محل شروع
post meridiem پس از نصف النهار
post road جاده چاپارخانه دار
post road جاده پستی
post restante پست رستان
post restante پست رستانت
post race مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
post processing پس پردازی
post processor پس پردارنده
post indexing شاخص گذاری بعدی
post position محل اسب در شروع
post paid که پول پست ان از پیش پرداخت شده باشد
post order حواله پستی
post property اموال پادگانی
sentry post پاسگاه
post processing پس پردازش
post property اموال پادگان
post of duty پاسگاه
post oral پشت دهنی
post obit بعد ازفوت
post hostilities بعداز خاتمه مخاصمات
post hostilities بعد از خاتمه درگیریها
post horse اسب چاپاری
post hoc پس از این
post haste بسرعت شتاب فراوان
post haste با شتاب فراوان
post flag پرچم پادگانی
post glacial تازه
post free بدون نیاز به تمبر زدن
post flag پرچم میدان صبحگاه
post glacial وابسته بزمانهای پس ازدوره یخ
post flight بعد از پرواز
post fix در پایان واژه چسباندن
post indexing فهرست سازی بعدی
post juvenal بعد از جوانی
post obit قابل اجرا پس از مرگ
post general رئیس کل پست
post general رئیس اداره پست
post nuptial بعد از ازدواج
post multiplication پس ضرب
post mortem پس از واقعه
post mortem پس از مرگ
post mortem پس از واقع
post meridiem بعداز فهر
post meridian بعد از فهر
post matter محمولات پستی
post matter چیزهای پستی
post flight بعد از خاتمه پرواز هواپیما
king-post شاه تیر
finishing post پستانتهایی
distance post قرارگاهمحلمسابقه
centre post قسمتبدونآرایش
post-war پس از جنگ
post-industrial فراصنعتی
post-industrial پسصنعتی
post-boxes صندوق پست
post-box صندوق پست
winning post تیری که پایان مسافت دور را نشان میدهد
winning post تیر مقصد
whipping post تیری که محکومین بتازیانه رابدان میبندند
traffic post پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
to stand to one's post درجایاماموریت خود ثابت ماندن
newel post تیرعمودیپایهنرده
post binder پوشهپوستی
hanging-post [تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
hammer-post تیر عمودی
door-post [تیر عمودی در]
crown-post تیرک عمودی
corner-post [پایه ایستاده در سنگ نبش]
angle-post [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
post knotting پشت زنی [تعویض گره ها بعد از اتمام فرش] [گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
Where is the post office? پستخانه کجاست؟
staging post محلآمادهسازی
border post ساختمانمرزبانی
ring post لبهزمینبوکس
post mill آسیابنصبشده
post lantern فانوسخیابان
post processor پس پرداز
take this letter to the post این نامه راببرید به پستخانه
stern post ستون پاشنه ناو
relay post پست رابط ستون
railing post میله نرده
quota post پست دایمی
quota post شغل دایمی
queen post عصا
post union اتحاد پستی بین المللی
post town شهری که پستخانه مستقل دارد
post time زمان شروع اسبدوانی
post test پس ازمون
post tensioning پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
post strike بعد از تک هوایی
post strike بعد از اجرای تک
post script SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S
relay post پست رابط پست واسطه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com