Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (8 milliseconds)
English
Persian
swan song
<idiom>
آخرین سیما
Other Matches
visage
سیما
aspect
سیما
aspects
سیما
gorgon
زن بد سیما
countenance
سیما
brows
سیما
countenanced
سیما
countenances
سیما
countenancing
سیما
expression
سیما
expressions
سیما
featuring
سیما
features
سیما
brow
سیما
feature
سیما
appearance
سیما
complexion
سیما
visages
سیما
featured
سیما
complexions
سیما
air
سیما
aired
سیما
airs
سیما
mien
سیما
appearances
سیما
lineament
طرح سیما
images
تصور سیما
lineaments
طرح سیما
personable
خوش سیما
physiognomies
سیما شناسی
physiognomy
سیما شناسی
gorgon
زن زشت سیما
image
تصور سیما
physiognomically
از روی سیما شناسی
lineament
سیما طرح بندی
lineaments
سیما طرح بندی
physiognomy
قیافه شناسی سیما
physiognomies
قیافه شناسی سیما
physiognomic
وابسته به قیافه شناسی سیما شناس
last-ditch
آخرین فرصت
trendier
مطابق آخرین مد
trendiest
مطابق آخرین مد
trendy
مطابق آخرین مد
at the eleventh hour
در آخرین لحظات
The last school day.
آخرین روز مدرسه
last-ditch
وابسته به آخرین تلاش
billionth
آخرین عدد یک میلیارد
billionths
آخرین عدد یک میلیارد
aft flap
آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
end
کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
printouts
آخرین صفحه چاپ شده
ended
نمایش گر پس از آخرین رکورد فایل
She was dressed in the latest fashion .
آخرین مد لبا ؟ پوشیده بود
son file
آخرین گونه کاری یک فایل
ended
کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
ends
نمایش گر پس از آخرین رکورد فایل
What is the latest news?
آخرین خبرها ( اخبار ) چیست ؟
ends
کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
printout
آخرین صفحه چاپ شده
for the first
[last]
time
برای اولین
[آخرین]
بار
last straw
<idiom>
[آخرین مشکل از یک سری مشکلات]
end
نمایش گر پس از آخرین رکورد فایل
prints
آخرین صفحه چاپ شده
printed
آخرین صفحه چاپ شده
print
آخرین صفحه چاپ شده
queued
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queue
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
date
افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
dates
افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
To play ones last card
آخرین تیر ترکش رارها کردن
to go down to the wire
<idiom>
تا آخرین لحظه با تهیج معلق ماندن
to go down to the wire
<idiom>
تا آخرین لحظه با تهیج نا معلوم ماندن
This is the latest mens fashion.
این آخرین مد لباس مردانه است
to give somebody an ultimatum
به کسی آخرین پیشنهاد را دادن
[در معامله ای]
last but not least
<idiom>
آخرین موقعیت وپر اهمیت ترین
He emptied the glass to the last drop .
لیوان را تا آخرین قطره خالی کرد
This is my last chance .
این برایم آخرین فرصت است
queueing
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queues
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
pop
خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
popped
خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
pops
خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
Last stop. All out.
آخرین ایستگاه. همه پیاده بشن.
[حمل و نقل]
Doom
[نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
to give somebody an ultimatum
به کسی آخرین مدت را دادن
[برای اجرای قراردادی]
When is the last train to Oxford?
چه وقت آخرین قطار به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
trailers
آخرین رکورد فایل که حاوی خصوصیات و کنترل است
ring
لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
lifo
سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را اول می خواند
identities
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
trailer
آخرین رکورد فایل که حاوی خصوصیات و کنترل است
identity
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
ends
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
last in first out
نوعی سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را در اول می خواند
condition
ثباتی که حاوی وضعیت CPU پس از اجرای آخرین دستور است
ended
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
readme file
فایلی که حاوی آخرین اطلاعات درباره یک برنامه کاربردی باشد
end
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
cancels
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cancelling
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
ends
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
cancel
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
end
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ended
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
Excepting
[With the exception of]
two students, no one could answer the last question correctly.
به غیر از دو دانش آموز هیچ کس نتوانست آخرین پرسش را درست پاسخ بدهد.
push up stack
سیستم صف ذخیره سازی موقت که آخرین موضوع اضافه شده در انتهای لیست فرار می گیرد
terminator
ثباتی که در آخرین وسیله SCSI قرار می گیرد در یک زنجیره و باعث ایجاد جریان اکتریکی میشود
vertical
سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
marching display
وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
cyclic
چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت به محل اولین بیت منتقل میشود
circulars
چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت در محل اولین بیت قرار می گیرد
circular
چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت در محل اولین بیت قرار می گیرد
components
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
shift
چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shifted
چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
component
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
shifts
چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
attributing
مشخصه مخصوص یک فایل در DOS یا 2/OS که بیان میکند آیا فایل پس از آخرین تغییر ضبط شده است یا نه
attributes
مشخصه مخصوص یک فایل در DOS یا 2/OS که بیان میکند آیا فایل پس از آخرین تغییر ضبط شده است یا نه
attribute
مشخصه مخصوص یک فایل در DOS یا 2/OS که بیان میکند آیا فایل پس از آخرین تغییر ضبط شده است یا نه
archive
مشخصه مخصوص یک فایل در DOS یا 2/OS که بیان میکند آیا فایل پس از آخرین تغییر ضبط شده است یا نه
LRU
الگوریتمی که صفحه حافظه که آخرین بار پیش از همه دستیابی شده است را پیدا میکند و پاک میکند تا فضای برای صفحات دیگر باز کند
stacked
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
end
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ends
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ended
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
circulars
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circular
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circular
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circulars
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
EDO memory
فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
extend
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extends
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extending
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com