| Total search result: 201 (16 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| electronic     | 
		استفاده ازکامپیوتر برای انتقال پول از بانک و برعکس   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| giros     | 
		روشی جهت انتقال پول از یک بانک به بانک دیگر   | 
		
	
		
		| giro     | 
		روشی جهت انتقال پول از یک بانک به بانک دیگر   | 
		
	
		
		| computer aided factory management     | 
		مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر   | 
		
	
		
		| eft     | 
		سیستمی که در آن کامپیوتر ها برای ارسال و دریافت پول به بانک استفاده میشوند   | 
		
	
		
		| bridges     | 
		استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر   | 
		
	
		
		| bridge     | 
		استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر   | 
		
	
		
		| bridged     | 
		استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر   | 
		
	
		
		| infra red link     | 
		روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد   | 
		
	
		
		| world bank     | 
		بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد   | 
		
	
		
		| signalled     | 
		1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی   | 
		
	
		
		| signal     | 
		1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی   | 
		
	
		
		| signaled     | 
		1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی   | 
		
	
		
		| i/o     | 
		محل حافظه که توسط پورت ورودی / خروجی برای انتقال داده با CPU استفاده میشود   | 
		
	
		
		| at     | 
		استاندارد باس IBM که برای انتقال بیتهای داده و اطلاعات آدرس از لبه متصل شونده استفاده میکند   | 
		
	
		
		| IrDA     | 
		روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند   | 
		
	
		
		| piggybacking     | 
		استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است   | 
		
	
		
		| page     | 
		عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات   | 
		
	
		
		| pages     | 
		عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات   | 
		
	
		
		| paged     | 
		عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات   | 
		
	
		
		| bank giro     | 
		همکاری بانک و اداره پست جهت انتقال پول   | 
		
	
		
		| publish     | 
		1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .   | 
		
	
		
		| published     | 
		1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .   | 
		
	
		
		| publishes     | 
		1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .   | 
		
	
		
		| upload     | 
		انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور   | 
		
	
		
		Soumak       | 
		بافت سوماک [سوماخ] [این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.]   | 
		
	
		
		| Internet     | 
		شبکه گسترده بین المللی که انتقال داده و فایل را به همراه توابع پست الکترونیکی برای میلیونهای کاربر در جهان فراهم میکند. هر کسی میتواند از اینترنت استفاده کند. و نیز مراجعه شود به HTTP   | 
		
	
		
		| user freindly     | 
		اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد   | 
		
	
		
		| baseband transmission     | 
		روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه   | 
		
	
		
		| wireless network     | 
		شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند   | 
		
	
		
		| transfer processing     | 
		امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر   | 
		
	
		
		| xmodem     | 
		یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد   | 
		
	
		
		| microsoft     | 
		واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد   | 
		
	
		
		| collimate     | 
		تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس   | 
		
	
		
		| electronic     | 
		1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده   | 
		
	
		
		| public     | 
		آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی   | 
		
	
		
		| fibres     | 
		که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| fiber     | 
		که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| fibre     | 
		که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| vertical     | 
		نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی   | 
		
	
		
		| idle     | 
		که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده   | 
		
	
		
		| idled     | 
		که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده   | 
		
	
		
		| idles     | 
		که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده   | 
		
	
		
		| idlest     | 
		که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده   | 
		
	
		
		| composite demand     | 
		تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی   | 
		
	
		
		| quad     | 
		چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند   | 
		
	
		
		| quads     | 
		چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند   | 
		
	
		
		| negative acknowledgement     | 
		کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد   | 
		
	
		
		| reserve requirement     | 
		مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد   | 
		
	
		
		| rediscount rate     | 
		نرخ بهره در مورد وامی که بانک تجارتی از بانک مرکزی می گیرد   | 
		
	
		
		| ieee     | 
		که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود   | 
		
	
		
		| I work in a bank, or more precisely at Melli Bank.     | 
		من در بانک کار میکنم یا دقیقتر بگویم در بانک ملی.   | 
		
	
		
		| duplexes     | 
		دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| duplex     | 
		دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| wimp     | 
		نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند   | 
		
	
		
		| PPP     | 
		که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود   | 
		
	
		
		| wimps     | 
		نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند   | 
		
	
		
		| Hamming code     | 
		سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود   | 
		
	
		
		| c     | 
		استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع   | 
		
	
		
		cat       | 
		استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود   | 
		
	
		
		| open     | 
		سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد   | 
		
	
		
		| opens     | 
		سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد   | 
		
	
		
		| doubled up     | 
		استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن   | 
		
	
		
		| cats     | 
		استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود   | 
		
	
		
		| opened     | 
		سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد   | 
		
	
		
		double       | 
		استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن   | 
		
	
		
		| doubled     | 
		استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن   | 
		
	
		
		| executive information system     | 
		نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت   | 
		
	
		
		| straight line coding     | 
		برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر   | 
		
	
		
		| precision     | 
		استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت   | 
		
	
		
		| multiple     | 
		استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن   | 
		
	
		
		| drive     | 
		بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد   | 
		
	
		
		| drives     | 
		بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد   | 
		
	
		
		| literacy     | 
		اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی   | 
		
	
		
		| bankers automated clearance system     | 
		سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن   | 
		
	
		
		| available cash     | 
		موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است   | 
		
	
		
		| authoring     | 
		ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM   | 
		
	
		
		| dib     | 
		باسی که هنگام انتقال داده از بخشی از کامپیوتر به دیگری استفاده میشود مثل بین حافظه و CPU   | 
		
	
		
		| universal     | 
		آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود   | 
		
	
		
		| timed     | 
		1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| time     | 
		1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| times     | 
		1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| paperless     | 
		شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند   | 
		
	
		
		| facsimile transceiver     | 
		واحدی برای انتقال و دریافت الکترونیکی   | 
		
	
		
		| c     | 
		استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران   | 
		
	
		
		| cultivation     | 
		جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد   | 
		
	
		
		| indexing     | 
		استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن   | 
		
	
		
		| scanned     | 
		وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند   | 
		
	
		
		| scans     | 
		وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند   | 
		
	
		
		| scan     | 
		وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند   | 
		
	
		
		| hollerith code     | 
		سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند   | 
		
	
		
		| TCP/IP     | 
		پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود  این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود   | 
		
	
		
		| loads     | 
		برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا   | 
		
	
		
		| load     | 
		برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا   | 
		
	
		
		| shared     | 
		IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ   | 
		
	
		
		| shares     | 
		IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ   | 
		
	
		
		| share     | 
		IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ   | 
		
	
		
		| drive     | 
		حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی   | 
		
	
		
		| drives     | 
		حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی   | 
		
	
		
		| data movement time     | 
		زمان صرف شده برای انتقال داده به دیسک   | 
		
	
		
		| poma lift     | 
		تله اسکی میلهای برای انتقال نفر بنفر   | 
		
	
		
		| dump     | 
		1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه   | 
		
	
		
		key       | 
		استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند   | 
		
	
		
		| increments     | 
		انتقال متن یا کارت به محل روبروی آن برای چاپ یا خواندن   | 
		
	
		
		| relocation     | 
		کمیت افزوده شد به یک آدرس برای انتقال به محل دیگری ازحافظه   | 
		
	
		
		| transfer limit     | 
		حدود صحت تصحیحات برای انتقال به دستگاه سمت توپ   | 
		
	
		
		| increment     | 
		انتقال متن یا کارت به محل روبروی آن برای چاپ یا خواندن   | 
		
	
		
		| hydraulic fluid     | 
		سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم   | 
		
	
		
		| carry     | 
		زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی   | 
		
	
		
		| carrying     | 
		زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی   | 
		
	
		
		| carried     | 
		زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی   | 
		
	
		
		| carries     | 
		زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی   | 
		
	
		
		| hypoid     | 
		چرخدنده هایی برای انتقال حرکت و قدرت بین شفت ها یامحورهای متنافر   | 
		
	
		
		| MediaServer     | 
		سیستم سافت Netscape برای تامین انتقال صوت و تصویر روی اینترنت   | 
		
	
		
		| What is in it for me ?     | 
		برای من چه استفاده ای ؟   | 
		
	
		
		| for the benefit of     | 
		برای استفاده   | 
		
	
		
		| realizes     | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		| realized     | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		| realizing the palette     | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		| realised     | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		| realises     | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		| realizing     | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		realize       | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		| realising     | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		| flippy     | 
		دیسک دو لبه که در درایو تک لبه استفاده شود. بنابراین برای خواندن طرف دیگر برای جابجا شود   | 
		
	
		
		log wood       | 
		درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]   | 
		
	
		
		| strobe     | 
		سیگنالی که برای اغاز انتقال داده میان یک دستگاه جانبی وکامپیوتر بکار می رود   | 
		
	
		
		| ranges     | 
		جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ   | 
		
	
		
		range       | 
		جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ   | 
		
	
		
		| ranged     | 
		جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ   | 
		
	
		
		| copyrights     | 
		حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است   | 
		
	
		
		| copyright     | 
		حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است   | 
		
	
		
		| offices     | 
		مناسب برای استفاده در شرکت   | 
		
	
		
		| approval     | 
		توافق برای استفاده از چیزی   | 
		
	
		
		| office     | 
		مناسب برای استفاده در شرکت   | 
		
	
		
		| copy for private use     | 
		نسخه برای استفاده شخصی   | 
		
	
		
		| security blanket <idiom>     | 
		استفاده از چیزی برای راحتی   | 
		
	
		
		| It's for my personal use.     | 
		برای استفاده شخصی است.   | 
		
	
		
		| readies     | 
		مناسب برای استفاده از یا فروش .   | 
		
	
		
		| readied     | 
		مناسب برای استفاده از یا فروش .   | 
		
	
		
		| ready     | 
		مناسب برای استفاده از یا فروش .   | 
		
	
		
		| readying     | 
		مناسب برای استفاده از یا فروش .   | 
		
	
		
		| structures     | 
		زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود   | 
		
	
		
		| structuring     | 
		زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود   | 
		
	
		
		structure       | 
		زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود   | 
		
	
		
		| frequency shift keying     | 
		روشی برای انتقال اطلاعات که در ان وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص میشود   | 
		
	
		
		| turn over <idiom>     | 
		به کسی برای مراقبت با استفاده سپردن   | 
		
	
		
		| cai     | 
		استفاده از کامپیوتر برای آموزش یک موضوع   | 
		
	
		
		| subreption     | 
		اختفای حقایق برای استفاده خود   | 
		
	
		
		| peonage     | 
		استفاده از غلام برای کارهای بندگی   | 
		
	
		
		| white slave     | 
		استفاده از زن برای فحشاء تجارت ناموس   | 
		
	
		
		cat       | 
		استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت   | 
		
	
		
		| cats     | 
		استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت   | 
		
	
		
		| to store up something     | 
		انباشتن چیزی برای استفاده در آینده   | 
		
	
		
		| carring over     | 
		تعویق تصفیه حساب در خریدو فروش سهام برای انتقال مال یا تسلیم مبیع مهلت تعیین کردن   | 
		
	
		
		| redundancy check     | 
		تستی متکی بر انتقال بیت ها وکاراکترهایی که بیش ازحداقل تعداد لازم برای بیان خود پیام هستند   | 
		
	
		
		| patent     | 
		حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی   | 
		
	
		
		| patented     | 
		حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی   | 
		
	
		
		| batteries     | 
		استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار   | 
		
	
		
		| plants     | 
		ذخیره نتیجه در حافظه برای استفاده بعدا   | 
		
	
		
		| patents     | 
		حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی   | 
		
	
		
		| patenting     | 
		حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی   | 
		
	
		
		| battery     | 
		استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار   | 
		
	
		
		| turbo porolog     | 
		POROLO برای استفاده روی کامپیوتر شخصی   | 
		
	
		
		| registers     | 
		تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود   | 
		
	
		
		| alternated     | 
		برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره   | 
		
	
		
		| alternate     | 
		برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره   | 
		
	
		
		| angary     | 
		حق کشور متحارب برای استفاده از اموال کشوربیطرف   | 
		
	
		
		| eat one's cake and have it too <idiom>     | 
		هم استفاده کردن وهم برای مبادا نگهداشتن   | 
		
	
		
		| alternates     | 
		برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره   | 
		
	
		
		| registering     | 
		تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود   | 
		
	
		
		| register     | 
		تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود   | 
		
	
		
		| bug taper     | 
		ریسمان مناسب برای استفاده از طعمه زیر اب   | 
		
	
		
		| plant     | 
		ذخیره نتیجه در حافظه برای استفاده بعدا   | 
		
	
		
		horn socket       | 
		[وسیله ای که از آن برای صید ماهی استفاده می شود]   | 
		
	
		
		| to pull strings     | 
		از رابطه ها برای پارتی بازی استفاده کردن   | 
		
	
		
		| to the contrary     | 
		برعکس ان   | 
		
	
		
		| vice versa <adv.>     | 
		برعکس   | 
		
	
		
		| vice versa     | 
		برعکس   | 
		
	
		
		| on the contrary     | 
		برعکس   | 
		
	
		
		| per contra     | 
		برعکس   | 
		
	
		
		| contrariwise     | 
		برعکس   | 
		
	
		
		| cyphers     | 
		رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.   | 
		
	
		
		| cipher     | 
		رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.   | 
		
	
		
		| ciphers     | 
		رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.   | 
		
	
		
		| computer literacy     | 
		دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل   | 
		
	
		
		| link route segments     | 
		راههای مورد استفاده برای حمل بار یکپارچه   | 
		
	
		
		| devices     | 
		لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله   | 
		
	
		
		| mainframe computer     | 
		استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe   | 
		
	
		
		| c     | 
		استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان   | 
		
	
		
		| wharfage     | 
		وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی   | 
		
	
		
		| cbt     | 
		استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان   | 
		
	
		
		| throw one's weight around <idiom>     | 
		ازنفوذ کسی برای رسیدن به چیزی استفاده کردن   | 
		
	
		
		| signalling     | 
		استفاده از کانال صوتتی طبیعی برای ارسال داده   | 
		
	
		
		| device     | 
		لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله   | 
		
	
		
		| photo finish     | 
		استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده   | 
		
	
		
		| monadic operator     | 
		عملی که از یک عملوند برای تولید نتیجه استفاده میکند   | 
		
	
		
		| materials     | 
		مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود   | 
		
	
		
		| scratch file     | 
		ناحیه کاری که برای کار جاری استفاده میشود   | 
		
	
		
		| material     | 
		مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود   | 
		
	
		
		| mouse     | 
		که از mouse و نه صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند   |