English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
This lamp burns kerosene. این چراغ نفت می سوزاند ( با نفت کارمی کند )
Other Matches
The hot fat scalded my hand . روغن داغ دستم را سوزاند
burners وسیلهای که برنامه ها را در قطعه PROM می سوزاند
burner وسیلهای که برنامه ها را در قطعه PROM می سوزاند
He works day and night (round the clock). روز وشب کارمی کند
He was working like the devil. مثل شیطان کارمی کرد(پرتلاش)
The car is now in perfect running order . اتوموبیل الان دیگه مرتب وخوب کارمی کند
in house training برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
work file نوار مغناطیسی که برای فایل خراب شده به کارمی رود
He always works best under pressure . اگر تحت فشار قرار گیرد ؟خوب کارمی کند
reserved character فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
record رکوردحاوی داده جدیدکه برای خروجی رکورداصلی به کارمی رود
reserved character کلمه یاعبارتی که به عنوان مشخصه درزبان برنامه سازی به کارمی رود.
wells در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
well در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
return to zero signal علامت مراجعه ضبط که به عنوان سطح نوار مغناطیسی نشده به کارمی رود.
feather-bedding مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
electronic قلم یا عصای نوری قلمی که برای رسم روی جدول گرافیکی به کارمی رود
feather bedding مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
save محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
saved محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
saves محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
epos سیستمی که از یک ترمینال کامپیوتر به عنوان سایت فروش برای محصولهای الکتریکی یا کنترل انبار و نیز مشخصات محصول به کارمی رود
virtual مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود
cryptographic تعداد کدهایی که در الگوریتم رمز برای مشخص کردن داده رمز دار و خارج از رمز به کارمی روند
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
repeater وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
white steaming light چراغ
overtaking light چراغ
lamplighter چراغ چی
nightlights چراغ کم سو
nightlight چراغ کم سو
lampers چراغ
lamp چراغ
lampad چراغ
lamps چراغ
torch light چراغ قوهای
kerosone نفت چراغ
electric torch چراغ قوهای
fixed light چراغ ثابت
gaslight چراغ گاز
fanal چراغ گشتی
head lamp چراغ پیشانی
gas flame چراغ گازی
incandescent mantle توری چراغ
flashing light چراغ چشمک زن
indicating lamp چراغ راهنما
flash light چراغ قوه
kerosine نفت چراغ
electric lamp چراغ برق
electric bulb چراغ برق
alcohol burner چراغ الکلی
aiming post light چراغ شاخص
aiming light چراغ شاخص
magic lanterns چراغ عکس
activity light چراغ فعالیت
acetylene burner چراغ استیلنی
abat jour پرتوافکن چراغ
magic lantern چراغ عکس
hurricane lamps چراغ دریایی
hurricane lamps چراغ بادی
hurricane lamp چراغ دریایی
alcohol lamp چراغ الکلی
spirit lamp چراغ الکلی
dome light چراغ برجک
dim light چراغ جنگی
dashboard light چراغ داشبورد
blinker چراغ چشمک زن
battle lights چراغ پلیس
battle lantern چراغ خطرجنگی
battery lamp چراغ قوه
riding lights چراغ لنگر
anchor light چراغ لنگر
alternating light چراغ متغیر
hurricane lamp چراغ بادی
light چراغ برق
lampshades گنبدهی چراغ
lampshade گنبدهی چراغ
come-ons چراغ زدن
come-on چراغ زدن
warning light چراغ خطر
traffic signal چراغ راهنمایی
stop light چراغ ترمز
stop lamp چراغ ترمز
leading light چشم و چراغ
leading lights چشم و چراغ
nightlights چراغ خواب
nightlight چراغ خواب
stereopticon چراغ عکس
standing light چراغ پلیسی
mantle burner چراغ توری
lucernal چراغ دار
light list چراغ نامه
light line خط چراغ جنگی
light house چراغ دریایی
landing light چراغ فرود
lampron چراغ موشی
lamppost تیر چراغ
lampblack دوده چراغ
standing light چراغ ثابت
mantle lamp چراغ توری
miner's lamp چراغ معدن
safety lamp چراغ ایمنی
safety lamp چراغ اطمینان
pressure lamp چراغ تلمبهای
portable standard چراغ ایستا
portable standard چراغ مطالعه
portable lamp چراغ سیار
portable lamp چراغ گردان
pocket lamp چراغ قوه
paraffin oil نفت چراغ
occulting light چراغ ممتد
lamp stand چراغ دان
gas lights چراغ گازی
lamplight روشنائی چراغ
kerosene نفت چراغ
spotlights چراغ نورافکن
spotlighting چراغ نورافکن
spotlighted چراغ نورافکن
spotlight چراغ نورافکن
neon چراغ نئون
bunsen burners چراغ بونزن
lamp لامپ چراغ
lamps لامپ چراغ
gas light چراغ گازی
mantles توری چراغ
mantle توری چراغ
lanterns چراغ توری
lanterns چراغ دریایی
lanterns چراغ بادی
lantern چراغ توری
lantern چراغ دریایی
lantern چراغ بادی
bunsen burner چراغ بونزن
limelight چراغ یانورقوی
stoplights چراغ ترمز
stoplight چراغ ترمز
blinds چراغ چشمک زن
blinded چراغ چشمک زن
blind چراغ چشمک زن
red lights چراغ سمت چپ
red lights چراغ خطر
red lights چراغ قرمز
red light چراغ سمت چپ
red light چراغ خطر
indicator چراغ راهنما
light چراغ راهنمایی
torching چراغ قوه
torches چراغ قوه
torched چراغ قوه
torch چراغ قوه
lightest چراغ راهنمایی
lighted چراغ راهنمایی
red light چراغ قرمز
lamp-post تیر چراغ
traffic light چراغ راهنمایی
lamp post تیر چراغ
flashlight چراغ قوه
lamp-posts تیر چراغ
light bulbs چراغ برق
beacons چراغ دریایی
flashlights چراغ قوه
light bulb چراغ برق
beacon چراغ دریایی
blowtorch چراغ جوشکاری
blowtorches چراغ جوشکاری
traffic lights چراغ راهنمایی
portable lamp چراغ قابل حمل
lamp-posts تیر چراغ برق
alternating light چراغ چشمک زن متغیر
pole تیر چراغ برق
heater چراغ خوراک پزی
lucubrate دوده چراغ خوردن
lucubration دود چراغ خوری
lucubrator دود چراغ خور
tail lamp چراغ عقب اتومبیل
battle lantern چراغ اعلام خطر
occulting light چراغ ناپیوسته دریایی
poles تیر چراغ برق
brake lights چراغ های ترمز
range markers چراغ شاخص مسیر
reduced lighting حرکت با چراغ کم نور
aiming light چراغ نشانه روی
lighting چراغ بندی ماشین
blinded چراغ اعلام خطر
stop lamp switch کلید چراغ ترمز
taillight چراغ عقب اتومبیل
blinds چراغ اعلام خطر
to blow out alamp خاموش کردن چراغ
to douse the glim چراغ راخاموش کردن
blind چراغ اعلام خطر
soldering blowpipe چراغ لحیم کاری
headlights چراغ جلو ماشین
headlights چراغ های جلو
aldis lmap چراغ اعلام خطر
pilot پیلوت چراغ راهنما
safelight چراغ تاریکخانه عکاسی
green light چراغ سمت راست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com