English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
English Persian
computer game بازی کامپیوتری
Search result with all words
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
game وسیلهای که در دست قرار می گیرد تا نشانگر یا تصویر گرافیکی را در بازی کامپیوتری حرکت دهد
acrade game نوعی بازی تصویری کامپیوتری که توسط ماشین هایی با سکه پول کار می کنند
adventure game بازی کامپیوتری که در آن کاربر در یک میدان خیالی قهرمان است و باید از موقعیتهای مختلف خط رناک عبور کند
to play computer games بازی های کامپیوتری کردن
Other Matches
internally stored program کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
off line وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
remote ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remoter ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remotest ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
computerised ordering systems سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
computer graphics نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
plug compatible manufacurer شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
computerization عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
automation کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
asynchronous 1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest) <idiom> بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
computerized کامپیوتری
computer simulation کامپیوتری
computer crime جرم کامپیوتری
computerization کامپیوتری کردن
computerizing کامپیوتری کردن
computer music موسیقی کامپیوتری
computerizes کامپیوتری کردن
computer network شبکه کامپیوتری
tools در سیستم کامپیوتری
computerize کامپیوتری کردن
computerization کامپیوتری شدن
computer letter حرف کامپیوتری
computerized instruction اموزش کامپیوتری
computer design طراحی کامپیوتری
computer drawing ترسیم کامپیوتری
computer conferencing کنفرانس کامپیوتری
computer code رمز کامپیوتری
computerized کامپیوتری شده
computer graphicist گرافیست کامپیوتری
desktop publishing نشر کامپیوتری
computer language زبان کامپیوتری
computerised کامپیوتری کردن
computing system سیستم کامپیوتری
computer word کلمه کامپیوتری
computer utility خدمات کامپیوتری
computerized game playing بازیهای کامپیوتری
computer system سیستم کامپیوتری
business type operation عملیات کامپیوتری
computer program برنامه کامپیوتری
computerized tomography رادیولوژی کامپیوتری
computer printout چاپ کامپیوتری
magazines computer oriented مجلات کامپیوتری
computerized mail پست کامپیوتری
computer circuits مدارهای کامپیوتری
computer museum موزه کامپیوتری
computerising کامپیوتری کردن
computer operation عملکرد کامپیوتری
computerises کامپیوتری کردن
computer independent language زبان مستقل کامپیوتری
form صفحهای از صفحات کامپیوتری
computer graphics نگاره سازی کامپیوتری
multicomputer system سیستم چند کامپیوتری
automated intelligence file پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
computer information system سیستم اطلاعات کامپیوتری
computer simulation شبیه سازی کامپیوتری
hybrid computer system سیستم کامپیوتری دو رگه
automatic digital network شبکه عددی کامپیوتری
data card کارت اطلاعات کامپیوتری
computer serrices company شرکت خدمات کامپیوتری
modelling ایجاد مدلهای کامپیوتری
computer typesetting حروف چینی کامپیوتری
computerized data base پایگاه دادههای کامپیوتری
computed tomography scanning مغز نگاری کامپیوتری
tag بخشی از دستور کامپیوتری
tags بخشی از دستور کامپیوتری
forms صفحهای از صفحات کامپیوتری
computer programming برنامه نویسی کامپیوتری
formed صفحهای از صفحات کامپیوتری
FMS کنترل اعداد کامپیوتری
automatic data handling سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
vax سیستمهای بزرگ مینی کامپیوتری
executed اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
execute اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
illiterate که دستورات و عملیات کامپیوتری را نمیفهمد
FTAM بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
infected computer کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
alphas اولین گونه یک محصول کامپیوتری
national computer graphics association انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
automatic digital network شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
background برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
executes اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
alpha اولین گونه یک محصول کامپیوتری
backgrounds برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
liveware عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری
input کامپیوتری که داده دریافت میکند
executing اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
execution اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
small computer system interface میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
honeywell یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
unisys یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
inputted کامپیوتری که داده دریافت میکند
cropped حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
kilos واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
tariffs شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
control data corporation یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
kilo واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
self- کامپیوتری که از برنامههای تشخیص استفاده میکند
tariff شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
rescue dump دادهای که به طورخودکاردراثربروزخطای کامپیوتری ذخیره شود.
crops حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
capturing قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
absolute address برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
machine address برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
on board computer کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
friendly interface ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
source کامپیوتری که میتواند منبع را کامپایل کند
loop برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
looped برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
loops برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
bridgeware برنامههای کامپیوتری به منظور ترجمه دستورالعملها
overlap processing پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
capture قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
immediate روش اجرای یک دستور کامپیوتری پس از ورود
expandable سیستم کامپیوتری که قابل رشد است .
crop حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
linear برنامه کامپیوتری که حلقه یا جهشی ندارد
packs دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
pack دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
captures قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
computer graphics metafile فایل برتر نگاره سازی کامپیوتری
machine کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machined کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machines کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
set the game افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the score افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
hands on فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
inquiries ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
processor سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
second کامپیوتری که از ترانزیستوربه جای لامپ استفاده کند
cad/cam گرافیک کامپیوتری Aided Computer/AidedDesign anufacturingComputer
seconded کامپیوتری که از ترانزیستوربه جای لامپ استفاده کند
seconding کامپیوتری که از ترانزیستوربه جای لامپ استفاده کند
ncga Computer National انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
seconds کامپیوتری که از ترانزیستوربه جای لامپ استفاده کند
analog computer کامپیوتری که با استفاده از اطلاعات تحلیلی کار میکند
analog کامپیوتری که داده را به شکل آنالوگ پردازش میکند
hands-on فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
batch processing سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
communication کامپیوتری که ارسال داده در شبکه را کنترل میکند
interactive برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند
machined که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
knowledge سیستم کامپیوتری که عکس العملهای ذخیره سازی
store واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
storing واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
targetting کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
targetted کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
targets کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
machine که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
inquiry ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
core برنامه کامپیوتری ذخیره شده در حافظه اصلی
coral زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم بلارنگ
hacks تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hacked تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
targeted کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
missile master دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
hack تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
housekeeping امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
cores برنامه کامپیوتری ذخیره شده در حافظه اصلی
targeting کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
data leakage جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری
edp پردازش داده بااستفاده از قط عات کامپیوتری و الکترونیکی
integers دو کلمه کامپیوتری برای ذخیره عدد صحیح
integer دو کلمه کامپیوتری برای ذخیره عدد صحیح
data clerk فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
analogues کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند
analogue کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند
tasks کاری که باید توسط کامپیوتری اجرا شود
task کاری که باید توسط کامپیوتری اجرا شود
computerese استفاده کنندگان از کامپیوتر مجموعه اصطلاحات کامپیوتری
target کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
dedicated کامپیوتری که فقط برای مقصود خاصی است
diagnostic کامپیوتری که مجموعهای برنامههای تشخیص را اجرا کند.
satellite ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
machines که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
satellites ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
ics Society Computer Irish انجمن کامپیوتری ایرلند
priority اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
baseline document سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
colder خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
cold خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com