Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
a priori
بدون بررسی یا آزمایش قبلی
Other Matches
automatics
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatic
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
monitors
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitored
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
inferences
بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
inference
بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
control
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
controlling
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
controls
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
operation
آزمایش هایی برای برنامه و آمادگی داده را بررسی می کنند
off the cuff
<idiom>
بدون آمادگی قبلی
leave hanging (in the air)
<idiom>
بدون تصمیم قبلی
sight read
بدون مطالعه قبلی خواندن
sight-reads
بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-reading
بدون مطالعه قبلی خواندن
free wheeling
بازی بدون نقشه قبلی
sight-read
بدون مطالعه قبلی خواندن
sight-reading
بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-reads
بدون مطالعه قبلی خواندن
sight-read
بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight read
بدون امادگی قبلی اجراکردن
Do not do any thing without due reflection .
بدون فکر قبلی اقدامی نکنید
french leave
مرخصی بدون اطلاع قبلی جیم شدن
chips
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
TDR
آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
random access
فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد
acceptance test
آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
non destructive cursor
مجموعه بررسی ها که روی یک قطعه بدون آسیب دیدن انجام شود
unattended operation
سیستمی که بدون نیاز به اپراتور یا شخص دیگر برای بررسی کار میکند
presentiment
عقیده قبلی نسبت بچیزی احساس وقوع امری از پیش روشن بینی قبلی
presentiments
عقیده قبلی نسبت بچیزی احساس وقوع امری از پیش روشن بینی قبلی
dictionary
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionaries
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
unmoderated list
لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
provisional ball
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
window
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
prior admission
اجازه پرواز قبلی هوایی اجازه عبور قبلی
analogue
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analogues
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
feasibility
بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
analog
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال
link
برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
leap frog test
و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
systems analysis
1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
edited
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
edit
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
analog
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogue
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogues
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
without any reservation
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flattest
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
trials
آزمایش ها
trial
آزمایش
tests
آزمایش ها
examinations
آزمایش ها
quiz
[American]
آزمایش
examination
آزمایش
test
آزمایش
pass muster
<idiom>
آزمایش را با موفقیت
untested
<adj.>
آزمایش نشده
blood test
آزمایش خون
proven
آزمایش شده
uninspected
<adj.>
آزمایش نشده
unverified
<adj.>
آزمایش نشده
blood work
آزمایش خون
unaudited
<adj.>
آزمایش نشده
unchecked
<adj.>
آزمایش نشده
unexamined
<adj.>
آزمایش نشده
unevaluated
<adj.>
آزمایش نشده
Taoism
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
residue check
بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
leap frog test
آزمایش پرسش قورباغه
Hewlett Packard
قط عات آزمایش و چاپگرها
exerciser
آزمایش کننده یک وسیله
vertical redundancy check
بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
parataxis
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
final acceptance
آزمایش قبولی نهایی ناو
run the gauntlet
<idiom>
درمعرفی آزمایش سخت قرارگرفتن
oil drop experiment
آزمایش قطره روغن
[فیزیک]
tested
محیط ی برای آزمایش برنامه ها
test
محیط ی برای آزمایش برنامه ها
acceptance trial
آزمایش قبول وسایل وتجهیزات
tests
محیط ی برای آزمایش برنامه ها
achylous
بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched
بدون انشعاب بدون شعبه
unstressed
بدون اضطراب بدون کشش
offhand
بدون مقدمه بدون تهیه
sense
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
senses
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
sensed
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
one-time
قبلی
previous
قبلی
ex-
قبلی
prior
قبلی
foregone
قبلی
aforetime
قبلی
predecessor
قبلی
preceding
قبلی
ex
قبلی
predecessors
قبلی
fore
قبلی
acid test
آزمایش قدرت پرداخت آزمون درجه نقدینگی
pregiurement
احتساب قبلی
premeditation
قصد قبلی
previews
اطلاع قبلی
preview
اطلاع قبلی
forewarning
اخطار قبلی
backgrounds
معلومات قبلی
premonition
اخطار قبلی
precognition
اطلاع قبلی
background
معلومات قبلی
pre arrangement
قرار قبلی
pre arrengement
قرار قبلی
foretype
نمونه قبلی
preconidtion
شرط قبلی
predesignation
تعیین قبلی
presuppositions
فرض قبلی
chains
از کلمه قبلی
chain
از کلمه قبلی
preoccupation
اشغال قبلی
pretreatment
معالجه قبلی
precompression
تراکم قبلی
previous work
کارهای قبلی
at sight
بی مطالعه قبلی
preoccupations
اشغال قبلی
predilections
تمایل قبلی
foretoken
اعلام قبلی
foredoom
محکومیت قبلی
foreordainment
حکم قبلی
presupposition
فرض قبلی
prepossession
تصرف قبلی
premonitions
اخطار قبلی
forethought
اندیشه قبلی
preformation
تشکیل قبلی
late war
جنگ قبلی
prefiguration or prefigurement
نمایش قبلی
prefiguration
تصور قبلی
preexistence
موجودیت قبلی
premeditated
با قصد قبلی
preengagement
تعهد قبلی
predispostion
تمایل قبلی
predilection
تمایل قبلی
premeditatedly
با اندیشه قبلی
rules
روش آزمایش پیام ورودی برای وضعیتهای خاص
debug
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
debugs
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
hidden
اثری که در حین آزمایش برنامه دیده نشده بود
cases
رجوع به بخشی از برنامه که وابسته به نتیجه آزمایش است
case
رجوع به بخشی از برنامه که وابسته به نتیجه آزمایش است
debugged
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
forebedement
اخبار قبلی پیشگویی
premonitory
متضمن اخطار قبلی
A one-month notice.
اطلاع قبلی یک ماهه
prior permission
اجازه قبلی پرواز
prelibation
ازمایش یانوشیدن قبلی
prognostication
تشخیص قبلی مرض
prognostications
تشخیص قبلی مرض
pre engaged
دارای تعهد قبلی
pre indexing
شاخص گذاری قبلی
bias
ولتاژ قبلی دادن
biases
ولتاژ قبلی دادن
at ten minutes notice
با ده دقیقه اخطار قبلی
pre indexing
فهرست سازی قبلی
as you were
به حالت قبلی برگردید
malice aforethought
سوء نیت قبلی
analyzer
وسیله آزمایش الکترونیکی که الگوهای مختلف سیگنال را نمایش میدهد
test
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
tested
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
tests
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
logic
قطعه آزمایش که وضعیت منط قی قط عات یا مدارها را نشان میدهد
pre condition
شرط لازم الاجرای قبلی
prerequisites
شرط قبلی لازمه امری
prerequisite
شرط قبلی لازمه امری
premonition
برحذر داشتن فکر قبلی
prepossession
اشغال قبلی تمایل بیجهت
prenotion
احساس قبلی نسبت بچیزی
premisses
فرض قبلی فرضیه مقدم
premised
فرض قبلی فرضیه مقدم
premonitions
برحذر داشتن فکر قبلی
prefiguration or prefigurement
تشبیه از پیش تصور قبلی
prognosticate
تشخیص دادن قبلی مرض
prefiguration
پیش بینی احتساب قبلی
prognosticator
تشخیص دهنده قبلی مرض
inherited error
خطایی در فرآیند یا عمل قبلی
sneak previews
نمایش قبلی فیلم بطورخصوصی
precognitive
وابسته به اطلاع یا الهام قبلی
sneak preview
نمایش قبلی فیلم بطورخصوصی
foredknowlege
اطلاع قبلی علم غیب
quondam
قبلی مربوط به چندی قبل
premise
فرض قبلی فرضیه مقدم
cyclic redundancy check
بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com