Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
enslavement
بنده سازی
enthralment
بنده سازی
Other Matches
A slave bought with money is more free than he who.
<proverb>
بنده زر خرید آزادتر از بنده شکم است .
slave
بنده
slaves
بنده
thrall
بنده
slaved
بنده
vassals
بنده
vassal
بنده
villein
بنده
helot
بنده
slaving
بنده
servant
بنده
servants
بنده
bond servant
بنده
bondservant
بنده
enthraled
بنده کردن
enthral
بنده کردن
helotize
بنده کردن
enslaves
بنده کردن
enslave
بنده کردن
my dear f.
بنده خدا
your humble servant
بنده شما
enthraling
بنده کردن
enthralled
بنده کردن
poor soul
بنده خدا
enthralling
بنده کردن
enthrals
بنده کردن
enslaving
بنده کردن
thrall
بنده کردن
mameluke
برده بنده
enthrall
بنده کردن
slavishly
بنده وار
enslaver
بنده سازنده
slavish
بنده وار
enslaved
بنده کردن
servent og god
بنده خدا
you and i
بنده و سرکار
serfish
بنده وار
freedman
بنده ازاد شده
manumit
بنده را ازاد کردن
your obedient servant
بنده فرمانبردار شما
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
do me this kindness
این التفات رادرباره بنده
uxorious
بنده ومطیع عیال خود
you are welcome to my book
بفرمایید از کتاب بنده استفاده کنید
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
the present writer
این بنده این جانب
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
stylization
مد سازی
individualised
تک سازی
individualises
تک سازی
bridgework
پل سازی
bridge building
پل سازی
repk lection
پر سازی
retortion
کج سازی
truncation
بی سر سازی
padding
له سازی
compaction
تو پر سازی
pavement
کف سازی
flooring
کف سازی
retortion
خم سازی
flection
خم سازی
deflexion
خم سازی
pavements
کف سازی
individualizing
تک سازی
individualizes
تک سازی
individualized
تک سازی
individualize
تک سازی
individualising
تک سازی
idolization
بت سازی
local anasthesia
سر سازی
individualization
تک سازی
individuation
تک سازی
scheme
سامان سازی
schemed
سامان سازی
reconstructions
دوباره سازی
reconstruction
دوباره سازی
floored
کف سازی کردن
immunization
ایمن سازی
portrayal
مجسم سازی
portrayals
مجسم سازی
renewals
تازه سازی
coaching
اماده سازی
renewal
تازه سازی
separatism
جدا سازی
negation
خنثی سازی
flooding
غرقه سازی
intriguing
زمینه سازی
intrigues
زمینه سازی
intrigue
زمینه سازی
modeling
نمونه سازی
scenery
صحنه سازی
histrionics
صحنه سازی
plaster of Paris
گچ مجسمه سازی
shipbuilding
کشتی سازی
brazier
برنج سازی
sculptures
پیکره سازی
schemes
سامان سازی
regionalism
منطقه سازی
revelation
فاش سازی
revelations
فاش سازی
sensitization
حساس سازی
suffocation
خفه سازی
braziers
برنج سازی
evacuation
تهی سازی
mimicry
شکلک سازی
afforestation
جنگل سازی
simplifies
ساده سازی
wording
عبارت سازی
ceramics
سفال سازی
solidification
سفت سازی
sterilization
سترون سازی
frame-ups
پرونده سازی
modulation
سوار سازی
churning
کره سازی
simplify
ساده سازی
simplifying
ساده سازی
disclosure
فاش سازی
detection
نمایان سازی
planning
زمینه سازی
soilure
الوده سازی
scaling
مقیاس سازی
detection
اشکار سازی
slitting
میخ سازی
soapmaking
صابون سازی
modelling
قالب سازی
disclosures
فاش سازی
floor
کف سازی کردن
modernization
نوین سازی
refrigeration
سرد سازی
ship building
کشتی سازی
sculptures
مجسمه سازی
sculpture
پیکره سازی
sculpture
مجسمه سازی
refreshingly
دوباره سازی
sheet metal work
حلبی سازی
series production
سری سازی
frame-up
پرونده سازی
severance
جدا سازی
housing
خانه سازی
idealised
دلخواه سازی
idealizing
دلخواه سازی
idealizes
دلخواه سازی
floors
کف سازی کردن
sinter
کلوخه سازی
idealized
دلخواه سازی
idealize
دلخواه سازی
idealising
دلخواه سازی
simplifcation
ساده سازی
idealises
دلخواه سازی
refreshing
دوباره سازی
latticework
شبکه سازی
insulate
عایق سازی
assimilation
همگون سازی
assimilation
درون سازی
smoothing
صاف سازی
arching
طاق سازی
rejuvenation
جوان سازی
depletion
تهی سازی
displacement
جانشین سازی
packing
فشرده سازی
tepefaction
ملول سازی
tenderization
نازک سازی
test construction
ازمون سازی
milling
ارد سازی
tanning
چرم سازی
pacification
ارام سازی
exclusion
محروم سازی
fading
محو سازی
enrichment
غنی سازی
humanization
مردمی سازی
nationalization
ملی سازی
industrialization
صنعتی سازی
synchronization
همزمان سازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com