Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
to be too poor to afford a telephone line
بیش از اندازه تهیدست بودند که بتوانند یک خط تلفن تهیه بکنند.
Other Matches
the room was seated for 00
جای سدکرسی دران خانه تهیه کرده بودند
common carrier
شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
adaptive channel allocation
روش به کار رفته توسط پروتکل تصحیح خطای MNP که اندازه بستههای داده را طبق خط تلفن تنظیم میکند.
in such a way as to enable them
به طوری که آنها بتوانند
penurious
تهیدست
penniless
تهیدست
impecunious
تهیدست
empty handed
تهیدست
indigent
تهیدست
begger
تهیدست
poor
تهیدست
unfunded
تهیدست
poverty-stricken
تهیدست مفلس
poverty stricken
تهیدست مفلس
ani
سیستم تلفن که شماره تلفن شخصی که تماس گرفته را درج میکند
howlers
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howler
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
acoustic coupler
وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
laying up
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
magneto exchange
مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
photogrammetry
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
basic
روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند
basics
روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند
telephony
مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
private automatic branch exchange
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
let it be done
بکنند
telephone booth
کیوسک تلفن کابین تلفن
telephone booths
کیوسک تلفن کابین تلفن
coupler
وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
hsd it out
بدهید دندان را بکنند
expansion unit
وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
purveys
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying
تهیه اذوقه تهیه سورسات
rote
کاری که از روی عادت بکنند
to get a tattoo
بروند خالکوبی شان بکنند
buffer
استفاده از فضای ذخیره سازی موقت در پورتهای ورودی یا خروجی تا وسایل جانبی آهسته بتوانند با CPU سریع کار کند
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
to cultivate good manners
کوشش کردن با ادب رفتار بکنند
secure encryption payment protocol
سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
to feel a pang of guilt
ناگهانی احساس بکنند که گناه کار هستند
The nerves can only take so much .
اعصاب می توانند فقط تا حدی تحمل بکنند .
to opt in
[something]
تصمیم گرفتن که کاری را انجام بدهند یا همکاری بکنند
modem
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
unprofitable servants
مردمی که خرسندند باینکه تنهاانچه وفیفه ایشان است بکنند
that woman was in keeping
ان زن رانشانده بودند
they were filfty at the outsid
پنجاه تن بودند
angles
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it.
<proverb>
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typefaces
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
we were
ایشان بودند ما بودیم
phoning
تلفن تلفن زدن
phoned
تلفن تلفن زدن
phone
تلفن تلفن زدن
phones
تلفن تلفن زدن
to sugar-coat the pill
[American E]
<idiom>
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
to sweeten the pill
<idiom>
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
to sugar the pill
<idiom>
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
analogue
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogues
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
They were all alike.
همه آنها یکی بودند.
Burglars have broken in.
دزد ها
[با زور]
آمده بودند تو.
he was meant for a soldier
او برای سربازی در نظرگرفته بودند
they attended the king
ایشان درخدمت پادشاه بودند
Those who attended the meeting.
کسانیکه در جلسه حاضر بودند
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.
این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
The jewels were laid out beautifully.
جواهرات رابطرز زیبایی چیده بودند
the price was not reasonable
بهای گزافی بران گذاشته بودند
They were all dreesd in black.
تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
She did not show any interest in my problems, let alone help me.
مشکلاتم برای او
[زن]
بی اهمیت بودند گذشته از کمک به من.
The waves were mountain - high .
موجها با ندازه یک کوه بودند ( خیلی بلند )
There they were in all their finery.
آنجا آنها در تمام زر و زیور خود بودند.
map compilation
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
They were dressed all in black.
همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
therianthropic
وابست به موجوداتی که نیمی انسان ونیمی جانور بودند
the boxes were nested
جعبه ها یکی در توی دیگری قرار گرفته بودند
The soldier had been blinded in the war .
چشم های سرباز درجنگ کور شده بودند
The
[main]
protagonists in the colonial struggle were Great Britain and France.
بریتانیا و فرانسه سردمداران
[اصلی]
در مبارزه مستعمراتی بودند.
anti federalist
اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند
reveals
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
revealed
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
reveal
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
The people wondered how the contraption worked.
مردم در شگفت بودند که این ابتکار چگونه کار می کرد.
processor
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage
اندازه گیر اندازه گرفتن
gage
اندازه وسیله اندازه گیری
minuteman
داوطلبانی که متعهد بودند بمحض احضار حاضر بخدمت نظام شوند
self-
حلقهای که هر محل یا دستیابی ثبات را در حین اجرا به محلی که بودند بر می گرداند
size
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
blasts
آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند
eyestrings
ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
blast
آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند
The singer and his staff commandeered the entire backstage area.
خواننده و کارکنانش تمام پشت صحنه را برای خود اشغال کرده بودند.
The prisoners of the terrorist militia were detained under inhumane conditions.
زندانیان گروه شبه نظامی تروریستی در شرایط غیرانسانی بازداشت شده بودند.
fall back
شروع مجدد یک برنامه پس از رفع خطا از نقط های که توابع فراخوانده شده بودند
calling dial
صفحه شماره گیر تلفن صفحه نمره گیر تلفن
measure
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
Millions saw the apple fall, but Newton was the one who asked why?
میلیون ها نفر به زمین افتادن سیب را دیده بودند اما فقط نیوتون پرسید چرا؟
physiocrats
اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
telephone operation
طرز کار تلفن کار تلفن
puritans
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
puritan
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
projection
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
purveys
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
gauged
اندازه اندازه گیر
gauges
اندازه اندازه گیر
gauge
اندازه اندازه گیر
asynchronous
ارسال داده بین وسایلی که مط ابق با ساعت نیستند و هر وقت آماده بودند ارسال می شوند
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
monrovia powers
اتحادیهای سست بنیان متشکل از 91کشور افریقایی که اولین باردر سال 1691 طی کنفرانسی که نمایندگان این کشورها درمونروویا واقع در لیبریاتشکیل داده بودند وجود پیداکرد
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
edict of emancipation
فرمانی که به تاریخ سوم مارس 1681 به وسیله الکساندر دوم امپراطور روسیه صادر و به موجب ان به "سرفها" یعنی ثلث جمعیت روسیه که فاقدازادی واقعی بودند
telephones
تلفن
telephoning
تلفن
telephone code
کد تلفن
service man
تلفن چی
operators
تلفن چی
operator
تلفن چی
telephone
تلفن
phoning
تلفن
phoned
تلفن
telephone operator
تلفن چی
telephone circuit
خط تلفن
telephone line
خط تلفن
phones
تلفن
phone
تلفن
telephoned
تلفن
telephone jack
جک تلفن
radio telephony
تلفن بیسیم
call box
اتاقک تلفن
radiotelephone
تلفن بی سیم
residance telephone
تلفن منزل
repeating coil
مبدل تلفن
call box
کابین تلفن
call box
کیوسک تلفن
telephone channel
کانال تلفن
extensions
تلفن فرعی
radiophone
تلفن بیسیم
telephone books
راهنمای تلفن
automatic telephone system
تلفن خودکار
call up
<idiom>
تلفن کردن
telephones
تلفن کردن
ring up
<idiom>
تلفن زدن
automatic telephone
تلفن خودکار
hottest
خط تلفن مستقیم
telephone books
دفتر تلفن
telephoning
تلفن زدن
telephone charge
هزینه تلفن
extension
تلفن فرعی
ring
تلفن حلقه
sound powered telephone
تلفن صوتی
telephone d.
دفتر تلفن
telephone book
دفتر تلفن
hot lines
تلفن قرمز
telephone book
راهنمای تلفن
personal
شماره تلفن ها
address book
دفترچه تلفن
table telephone
تلفن رومیزی
telephone exchange
مرکز تلفن
telephone
تلفن کردن
telephnone book
دفتر تلفن
hotter
خط تلفن مستقیم
hot
خط تلفن مستقیم
ring
تلفن زدن
telephoned
تلفن کردن
receiver
گوشی تلفن
telephone
تلفن زدن
speaking circuit
مدار تلفن
auto
شماره تلفن
call boxes
کابین تلفن
call boxes
اتاقک تلفن
telephones
تلفن زدن
radio-telephones
تلفن بی سیم
call box
تلفن صحرایی
telephoned
تلفن زدن
telephone set
دستگاه تلفن
log
شماره تلفن
logs
شماره تلفن
autos
شماره تلفن
hot line
تلفن قرمز
telephone exchanges
مرکز تلفن
radio-telephone
تلفن بی سیم
call boxes
تلفن صحرایی
call boxes
کیوسک تلفن
telephone cable
کابل تلفن
radio telephone
تلفن بی سیم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com